صفبندی درباره حجاب
روزنامه هممیهن نوشت: سیدمحمدصالح هاشمیگلپایگانی، دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر در نشست با مسئولان عفاف و حجاب دستگاههای اجرایی کشور اظهاراتی چالشبرانگیزی درباره حجاب داشته است که این اظهارات با واکنشهای تندی از سوی فعالان فرهنگی مواجه شده است. او گفته است: «تاکسیهای اینترنتی اگر بدانند با سوار کردن فرد بیحجاب جریمه میشوند ۵۰ درصد مشکل کشف حجاب خودروها حل میشود.» او همچنین گفته است: «دولت نمیتواند متکفل بحث عفاف و حجاب باشد، اگر بتواند مسئله عفاف و حجاب را در ادارات حل کند۵۰ تا ۶۰ درصد مشکل رفع میشود، ولی وقتی قادر نیست، چگونه میخواهد مسئولیت حل مشکلات عفاف و حجاب در سطح جامعه را برعهده بگیرد؟! اکنون سه میلیون نفر تمایل ورود به عرصههای مختلف عفاف و حجاب را دارند؛ آیا نمیتوان با ساماندهی این افراد با بیحجابی مقابله کرد؟» در بخش دیگری از سخنان او که در رسانهها منتشر شده، آمده است: «نمایندگان مجلس در حرکتی سیاسی- انتخاباتی به وزارت آموزش و پرورش اجازه دادند ۲۵ هزار نفر را استخدام و ظرف تنها ۱۸ روز گزینش کند. با این نحوه گزینش، احتمال اینکه معلمانی بیاعتقاد به دین وارد مدارس شوند، بالاست و بعد انتظار داریم که خروجی مدارس، دختران باحجاب باشد!».
واکنشها به اظهارات دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر
سخنان تند هاشمیگلپایگانی واکنش منفی جریان فکری همسو با او را برانگیخت تا جایی که این افراد دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر را دعوت به سکوت کردند. محمد رشیدی، عضو هیاترئیسه مجلس، در این زمینه نوشت: «حضور پررنگ خواص عاقل در شرایط امروز کشور میتواند خط اعتراض را از اغتشاش جدا کند و دهانهای بیموقع بازشونده را با تذکر جدی ببندد، که بیش از این برای انقلاب و ایران هزینه نتراشند.» سیدمحمود رضوی، مشاور فرهنگی رئیس مجلس، نیز در واکنش به این سخنان عنوان کرد: «عدالت آن است که در کنار تذکر به هنرمندان و ورزشکاران بابت اتفاقات اخیر، دستگاههای امنیتی و قضائی با افرادی همچون هاشمیگلپایگانی که اظهارات تحریکآمیز و بیمورد میکنند به سرعت و شدت برخورد نمایند...». احسان صالحی، فعال رسانهای، در واکنش به این اظهارات، در توئیتر، نوشت: «چندروز پس از تأکید رهبر انقلاب بر اینکه بحث بر سر حجاب نیست، امروزهاشمیگلپایگانی باز همان فایل را با راهکاری از جنس قرار دادن مردم مقابل هم، باز کرد. این موتور تولید نفرت که در ماههای اخیر به سود پروژه قطبیساز دشمن پمپاژ کرد، طبیعی و صرفا از سر نادانی است؟ قرار نیست خاموش شود؟»
در ادامه واکنشها مجتبی امینی، تهیهکننده سریال گاندو، نیز درتوئیتی نوشت: «به عنوان یک دلسوز نظام و شهروند از دستگاههای اطلاعاتی کشور خواهشمندم پرونده و عقبه جناب هاشمیگلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف را بررسی کنند. پروژه تولید نفرت و دوقطبیسازی مشهود است، ردپای خرابکاری و نفوذ دیده میشود.» افزون بر این، محمدحسین پویانفر از مداحان نیز در صفحه توییتری خود نوشت: «نفوذی شاخ و دُم دارد آیا؟ چرا کسی دکمه این آقای... را نمیزند؟» مهدی عرفاتی، دبیر شورای اطلاعرسانی دولت، نیز از دیگر افرادی بود که به اظهارات هاشمیگلپایگانی واکنش نشان داد و در صفحه اینستاگرامی خود نوشت: «بصیرت فقط در اعلام موضع نیست، گاهی در سکوت است! مواضع شما و امثال شما که عامل شکاف و دودستگی مردم است، خود بزرگترین منکر است. لطفا خاموش». حتی علیاکبر رائفیپور، مدیر مؤسسه مصاف، هم نیز در توییتی از سخنان دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر انتقاد کرده و نوشت: «امیدوارم جهالت باشد نه خیانت! اظهارات هاشمیگلپایگانی دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر مصداق دقیق دمیدن در آتش تفرقه، نفرت و عصبانیت مردم است. اگر مسئولین ذیربط او را کنترل نمیکنند برای دفاع از کشور و مردم چارهای جز افشاگری درباره او نمیماند.» احمد امیرآبادی، نماینده قم، در مجلس نیز در توییتی با هشتگهای «نهی از منکر» و «بصیرت» در اینباره نوشت: «یکی به این برادر بگه حرف نزن یا کمتر حرف بزن! چقدر باید نیروهای انقلابی بهخاطر ندانمکاریهای شما هزینه بدهند؟». مهدی فضائلی، از کارشناسان رسانهای دفتر رهبری، نیز در این باره نوشت: «موضع غیراخلاقی حسن عباسی علیه ورزشکاران و سخنان نامعقول هاشمیگلپایگانی درباره برخورد با بدحجابی بویژه در این شرایط خسارتبار است و حضرت آقا نیز در گذشته چنین مواضع و نظراتی را نفی کردهاند.»
واکنشهای انتقادی و تند اصولگرایان نسبت به اظهارات دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منفکر به حدی رسید که روابط عمومی ستاد امر به معروف و نهی از منکر ناچار شد متنی را تحت عنوان «متن صحیح اظهارات هاشمیگلپایگانی برای تنویر افکار عمومی» منتشر و عنوان کند: «آنچه در رسانهها از قول هاشمیگلپایگانی منتشرشده ناشی از اشتباه و عدم دقت کافی در تنظیم سخنان او بوده است و این اشتباه را بهانهای برای توهین و هجمه عجولانه برخی مدعیان انقلابیگری به دبیر این ستاد و همصدایی با دشمنان قسمخورده مردم عنوان کرد.»
فشارها جوانان را در اعتراضات خود راسختر میکند
علی صوفی، فعال سیاسی اصلاحطلب و وزیر دولت خاتمی، درباره تبعات منفی اظهارات هاشمیگلپایگانی بر جامعه و تعاملات اجتماعی به هممیهن گفت: «وقتی طرحی را اجرا میکنیم باید به صورت مستمر بازخورد آن را بررسی کنیم تا مشخص شود که آیا این طرح به هدف خود نزدیک شده یا دور شده است و اگر به اهداف نزدیک نمیشود حتما باید در طرح مذکور تجدیدنظر شده یا کلا کنار گذاشته شود. طرح حجاب اجباری از ابتدا با واکنشهایی مواجه شد، اما چون اول انقلاب بود و زمان جنگ، مردم در یک فضای معنوی زندگی میکردند. ضمن آنکه جامعه در آن زمان از یک سرمایه اجتماعی بسیار بالا برخوردار بود و همه با یکدیگر در رابطه با تجاوز به کشور همدلی میکردند و ناراحت بودند به نحوی که حتی افرادی که این مساله را نوعی احجاف به خود میدانستند به احترام قشر ایثارگر و رزمندگان که به شدت مورد تحسین مردم بودند بر احساس خود غلبه میکردند و سعی در همراهی داشتند.»
او ادامه داد: «از طرف دیگر در آن زمان حقوق اساسی مردم و حاکمیت آنها بر سرنوشت خود به وسیله انتخابات محترم شمرده میشد و غیرقابل خدشه بود. حتی در سال ۷۶ هم شاهد این موضوع بودیم یعنی در حالیکه تمام شواهد حاکی از این بود که برخی گروهها به دنبال کاندیدای بودند مردم خاتمی را انتخاب کردند و جالب آنجاست که در همان زمان هم نقش اصلی در انتخابات را رای اولیها یا جوانان و نوجوانان ایفا کردند. اما به تدریج فاصله دولت و ملت بیشتر شد یعنی با سعی در یک دست کردن جامعه و فسادهای مختلفی که همین یک دست شدن در زمان احمدینژاد ایجاد کرد حقوق اساسی مردم تحدید و کنار گذاشته شد. از طرف دیگر سفرههای مردم هم کوچک شد. در چنین شرایطی تحمل مردم برای تحمیل حجاب اجباری به شدت کم میشود و به تدریج شاهد واکنش مردم به این مساله بودیم.» این فعال سیاسی معتقد است: «در چنین وضعیتی شاهد ایجاد گشت ارشاد بودیم و فشارهایی که در این رابطه به مردم وارد شد؛ تا جایی که جان مردم به لب رسید. در حال حاضر نیز دهه هشتادیهایی وارد صحنه شدهاند که اساسا مجبور نبودهاند در فضایی تنفس کنند که جامعه یا مدارس برای آنها ایجاد کرده است، این دهه دارای استقلال بودند، زیرا از طریق فضای مجازی به اطلاعات روز دسترسی یافتند. آنها از شکل حکمرانی در کشورهای مختلف آگاهی دارند.»
به گفته صوفی «این گروه سنی را نمیتوان به راحتی مجاب کرد که به این نوع فشارها تمکین کنند. آنها وضعیت خود را با وضعیت دیگران مقایسه میکنند و دچار احساس ناامیدی شدهاند. پس چیزی برای از دست دادن ندارند. حالا به میدان آمدهاند و اینگونه فشارها واقعا نامعقول است؛ لذا باید بررسی کنند ایراد این طرح کجا بوده است. آیا قابل اصلاح است که نیست؛ لذا باید چنین طرحهایی کنار گذاشته شوند.» او عنوان کرد: «در قرآن صراحتا گفته شده «لا اکراه فی الدین قد تَبَینَ الرُّشْد مِنَ الْغَی» یعنی اجباری در دین نیست، زیرا راه ستم از حق تبیین شده است. چطور به خودشان اجازه میدهند وجهه چنین دینی را در جهان و نزد جامعه و جوانان تخریب کنند؟ شرایط به گونهای است که جوانان امیدی به اشتغال، ازدواج و ... ندارند و ناچار به ترک کشور هستند. موضوع، دیگر فقط فرار مغزها نیست، علت مهاجرتها نبود امید است». صوفی اظهار کرد: «با چنین فشارهایی جوانان معترض به این نتیجه میرسند که بههیچوجه قصد اصلاح چیزی را ندارند و در نتیجه عزمشان راسختر شده و سعی میکنند فشارها را بیشتر کنند. این رفتارها به مناقشات دامن میزند.»
او در پاسخ به این سوال که چرا افرادی مانند هاشمیگلپایگانی هر صحبتی را بیان میکنند و به تبعات آن نیز توجه نمیکنند، گفت: «ما از گذشته تاکنون شاهد چنین اظهاراتی بودهایم، این افراد وقتی سخن میگویند هر روایت اشتباهی را که فکر میکنند میتواند مردم را تحت تاثیر قرار دهد مطرح میکنند و آن را خدمت به جامعه میدانند. متاسفانه بر این افراد نظارتی نیست. جریانات خودسر در حوزههای مختلف در کشور ما وجود دارند که قابل کنترل نیستند. به نحوی که حتی با وجود منع قانونی برخی رفتارها انجام میشود و هر کس هرکاری میخواهد میکند، لذا ما در کشوری زندگی میکنیم که تبعیض درآن امری عادی شده است. در چنین فضایی هرکس هرچه بخواهد میگوید».
حجاب با اجبار پیش نمیرود
سیدجواد میری، جامعهشناس و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، درباره تبعات سخنان دبیر ستاد امر به معروف و نهی از منکر به هممیهن گفت: «افرادی که در تاکسیرانی کار میکنند افرادی تربیت شده برای رعایت حقوق شهروندی و سایر الزامات این شغل نیستند بنابراین این سخنان هاشمیگلپایگانی مجوز بسیاری از فضولیها و دخالتها را در جامعه میدهد. بسیاری از افراد به دلایل اقتصادی وارد عرصه مسافرکشی و اسنپ شدهاند. این افراد چارچوبهای کارشناسی یک راننده دیسیپلین شده را کجا آموختهاند که بخواهند به مردم درباره حجاب تذکر بدهند.» او ادامه داد: «نکته مهم دیگر مربوط به بحث امر به معروف و نهی از منکر است به این معنا که اساسا باید یک موضوع را در مقام معروف یا منکر در حافظه و زبان جامعه جا بیندازیم. بعد درباره آن امر کنیم، نه اینکه ابتدا درباره موضوعی امر کنیم و بعد بگوییم معروف است و اگر افراد نپذیرفتند با آنها برخوردهای قهری داشته باشیم یا از خدماتی محرومشان کنیم. باید به گلپایگانی گفت که اساس امر به معروف و نهی از منکر مبتنی بر مفهوم تربیت است و حتی خداوند عالم هم به صورت تکوینی و تشریحی انسان را تربیت میکند، فلسفه نبوت و تعداد پیامبران هم نشان میدهد که اساس تربیت بر تدریج و مفاهمه ایجاد کردن است نه زور و اجبار.» این جامعهشناس اظهار کرد: «امثال گلپایگانی را که مسائل اجتماعی و فرهنگی را از منظر قوه قهریه نگاه میکنند و گمان میکنند که این مسائل را میتوان مهندسی کرد باید از خواب بیدار کرد. زیرا مساله حجاب بر مفهوم تربیت است که با ترکه زدن و اجبار پیش نمیرود. این افراد طی یک ماه و نیم شرایطی ایجاد کردهاند که دیگر موضوع، کمحجابی نیست بلکه این موضوع تبدیل به منازعه سیاسی شده است. این رفتار میتواند باعث تجزیه فرهنگی در جامعه شود؛ لذا اصلا نباید چنین برخوردهایی صورت گیرد.»
او اظهار کرد: «حوزه سیاستگذاریهای اجتماعی مربوط به مسائلی میشود که ریشه در فطرت انسان دارد و به همین دلیل باید با ادبیات مناسب وارد شد. یک اشتباه بزرگ مربوط به فوت خانم مهسا امینی بود، او فوت کرد و مساله در افکار عمومی بهطور کامل حل نشده است، اساس گشت ارشاد اشتباه بوده است، شما نمیخواهید اشتباهی را بپذیرید و آن را تشدید میکنید. این مساله باعث تنازع میشود. باید بررسی کنند که در خیابانها و دانشگاهها چه رخ داده است، به تبعات ملی و بینالمللی آن باید نگاه کنند. اساسا این نوع بودجههایی که به ستاد امر به معروف و نهی از منکر داده میشود باید گرفته شده و در نظام آموزشی کشور سرمایهگذاری شود که به معنای بازگشت به روح قانون اساسی است. باید امور اصلاح شود تا بهویژه میان جوانان و نوجوانان نوعی اعتماد و صمیمیت و به رسمیت شناختهشدن ایجاد شود. سخنان آمرانه بههیچ وجه نزد جوان و نوجوان پذیرفته نیست.»
میری در پاسخ به این سوال که آیا سخنانی مانند اینکه باید از ظرفیتهای مردمی درخصوص بحث حجاب استفاده شود قرار دادن شهروندان عادی در مقابل یکدیگر و قدرتمند کردن یک گروه در مقابل گروه دیگر هست یا خیر؟ گفت: «اساسا گلپایگانی و همفکران او فهمی از امور فرهنگی ندارند، دین را نمیفهمند و گمان میکنند دین امری قهری است در حالیکه دین امری از نوع لا اکراه است یعنی باید نسبت به امور دینی عشق داشته باشید و نمیتوان به زور به کسی بگویید خوب باش. این نوع گفتمان که گلپایگانی نمایندگی میکند، کشور را به سمت تجزیه فرهنگی برده و مردم را در برابر یکدیگر و حاکمیت قرار میدهد، اساسا این مسائل ذیل سیاستگذاریها و چارچوبهای اجتماعی و فرهنگی قرار میگیرد. بنده که فلسفه ادیان و جامعهشناسی خواندهام خود را صاحب صلاحیت در این حوزه نمیدانم، زیرا سیاستگذاریهای اجتماعی یک رشته مستقل است و باید علم آن آموخته شود. افرادی که ستادی به نام امر به معروف و نهی از منکر تشکیل دادهاند معنایی از سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی نمیدانند و این تبعات دارد.» وی اظهار کرد: «متاسفانه عبارت "مهندسی فرهنگی" لقلقه زبان این افراد شده است در حالیکه جامعه، روابط اجتماعی و انسان موضوع مهندسی نیست و نمیتوان مهندسی فرهنگی کرد. بزرگترین مهندسان فرهنگی نازیسم، فاشیسم، کمونیسم بودند که شکست خوردند. برای ورود به مساله فرهنگی نباید مقوله قدرت مطرح شود بلکه باید مساله نفوذ باشد. یعنی باید در جان و ذهن و زبان جوان و نوجوان نفوذ کنید تا مسالهای ملکه ذهن آنها شود که این مساله در نظام آموزش و پرورش کشور میتواند انجام شود و سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی را نیز باید صاحبان علم به آن ورود کنند.»
منبع خبر: آفتاب
اخبار مرتبط: صفبندی درباره حجاب
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران