یک درمان سرپایی

برای سینمای ایران، کار از مرثیه‌سرایی و این‌که مقصر فاصله گرفتن مردم از سینما چیست، گذشته است. هرچند ریشه‌یابی و آسیب‌شناسی دقیق همیشه جواب می‌دهد و با رسیدن به جواب این سؤال و مقصران اصلی، می‌توان به آینده دل بست، اما عجالتا باید به فکر مسکن‌ها و درمان‌های مقطعی برای نجات این کشتی به گل نشسته و رساندن آن به ساحل بود و بعدتر با رجوع به منشأ‌ها و منابع بحران، کار‌های عمیق‌تر و کارشناسانه‌تری انجام داد.

نکته مهمی که معمولا در رصد اکران و گیشه مغفول می‌ماند، رجوع به بحث تولید فیلم‌هاست و وقتی خانه از پای‌بست ویران باشد و معماران سینمایی و سازندگان آثار، خشت اول را کج نهاده باشند، دیگر نمی‌توان در مرحله نهایی نمایش فیلم حتی با زرق و برق تبلیغات و هیاهوی رسانه‌ای کاری از پیش برد و جذب و جلب نظر مخاطبان شدنی نیست؛ بنابراین ذوق و خلاقیت گمشده در میان فیلمنامه‌نویسان و کارگردانان و نبود تنوع ژانری کافی و ساختار عمدتا ضعیف فیلم‌ها در ترکیب با انفعال و کم‌کاری مدیران، متولیان فرهنگی و شورا‌های پروانه ساخت و نمایش، دست به دست هم می‌دهند تا «فیلم‌هایی برای ندیدن» تولید شوند و سالن‌های سینما‌های کشور را اشغال کنند و همگی نقش بسزایی در فراری‌دادن مخاطبان از سینما داشته باشند. با این وضعیت سینمای ایران بیشتر از «شورای راهبردی اکران» به «شورای راهبردی تولید» نیاز دارد. منظور ابدا سینمای بخشنامه‌ای و دستوری از نوع دوره‌ها و سال‌های دور نیست، بلکه نشست، هم‌اندیشی و تعامل درست فیلمسازان، مدیران سینمایی، فرهنگی و سینماداران با درس‌گرفتن از خطا‌های مشهود گذشته در زمینه تولید و اکران است. می‌توان با نگاهی به ساختار فیلم‌ها و سرنوشت آن‌ها در اکران به نیازسنجی دقیقی از مخاطبان رسید و فتیله تولید فیلم‌های بی‌ارزش و کم‌ارزش در سینمای ایران را که نه به درد دنیا و نه آخرت فیلمسازان و مخاطبان می‌خورند، کم و خاموش کرد.


یادمان رفت که قرار به مرثیه‌سرایی نبود و دست‌کم برای درمان مقطعی سینمای ایران و حوزه اکران و باتوجه به همین داشته‌های موجود آستین بالا زد تا بعد به بازنگری سازوکار تولید و نسبت درستش با اکران برسیم. پیرو همین نگاه مسکنی و درمان سرپایی، تصمیم شورای راهبردی اکران درباره نیم‌بها شدن بلیت سینما به مدت دوهفته و همزمان با برگزاری برنامه «مهر سینمای ایران» در استان‌های مختلف کشور جواب داد و در همین دو سه روز اجرایی شدن، بیش از ۵۱هزارنفر را به سالن‌های سینما کشانده و باعث افزایش مخاطبان سینما و افزایش فروش فیلم‌ها شده است و تا حدی توانسته افت محسوس مخاطبان و ریزش چشمگیر فروش گیشه را در هفته‌های اخیر جبران کند. این استقبال گرچه امیدوارانه است و به سهم خود راهکاری برای جذب دوباره طیفی از مخاطبان و آشتی دگرباره آن‌ها با سینما به نظر می‌رسد، اما باید با نشانه‌شناسی دقیقی ردیابی و به درمان‌های اساسی‌تری منجر شود. اقبال به نیم‌بها شدن بلیت، بار دیگر ثابت می‌کند افزایش هرازگاهی قیمت بلیت‌های سینما، تصمیم اشتباهی است که به‌دلیل بار اقتصادی در این اوضاع، سینما را هرچه بیشتر از سبد خانواده‌ها حذف می‌کند؛ بنابراین برای بازگشت سینما به سبد فرهنگی و تفریحی خانواده‌ها هم باید با حفظ و ثبات قیمت بلیت متناسب با جیب جامعه یا اعمال قیمت بلیت شناور و مهم‌تر تولید و ساخت فیلم‌هایی با ساختار جذاب و با تنوع ژانری، امیدوار به جذب همیشگی مخاطبان و اعدادی بسیار بیشتر از ۵۱هزارنفر بود.

روزنامه جام جم 

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: یک درمان سرپایی