جهان اسلام و تغییر نقشه سیاسی جهان

جهان اسلام و تغییر نقشه سیاسی جهان
خبر آنلاین

پس از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی، دوران حاکمیت نظام دوقطبی بر جهان به پایان رسید و آمریکا تحت عنوان یک قدرت برتر، خود را به عنوان نظم دهنده جدید جهان معرفی کرد. یکی از اهداف اصلی آمریکا در دوره نظام تک قطبی، تامین منافع رژیم صهیونیستی از مسیر تضعیف کشورهای مسلمان بود. اعمال فشار همه جانبه بر فلسطین،حمله به افغانستان و عراق و لیبی، دخالت درامور داخلی سوریه، ایجاد و تجهیز گروه های تروریستی همچون داعش و القاعده، تشویق ائتلاف عربی برای تجاوز به یمن و تحریم اقتصادی ایران در همین رابطه انجام شد.

دراین دوره، کاخ سفید برای تحقق اهداف خود با مانعی به نام انقلاب اسلامی ایران مواجه شد که جهان یک قطبی را برنمی تابید و با تقویت محور مقاومت علیه آمریکا و صهیونیسم، دوگانه‌ ای جدید به نام «اسلام و استکبار» را پدید آورد. این پدیده که با استقبال ملّتها و برخی از دولت های مسلمان رو به رو شد، نظم یک قطبی مورد نظر امریکا را به چالش کشید و اسلام انقلابی را به عنوان یک خطر جدی برای منافع آمریکا و اسرائیل مطرح کرد.

یکی از نتایج مقاومت در مقابل نظام یک قطبی، بروز حرکت های مبتنی بر بیداری اسلامی در کشورهای مسلمان علیه استبدادهای وابسته به آمریکا بود که مردم کشورهایی همچون مصر،تونس،لیبی،یمن و بحرین را به صحنه آورد. حُسنی مبارک طاغوت مصر به ذلت افتاد و زین العابدین بن علی، دیکتاتور تونس سقوط کرد و در لبنان، یک گروه مؤمن و انقلابی به نام حزب الله توانست ارتش رژیم صهیونیستی را زمینگیر کند. شکست های نظامی اسرائیل در مقابل مجاهدین فلسطینی و حزب الله لبنان و ارتش سوریه و همچنین شکست های سیاسی آمریکا در پروژه های انتقال سفارتخانه کشورها به بیت المقدس، ناکامی مذاکرات سازش و شکست طرح معامله بزرگ قرن، از آثار ناتوانی نظام یک قطبی برای مدیریت جهان بود.

ناکامی های مستمر آمریکا در پیشبرد اهداف خود در غرب آسیا و محاصره اسرائیل در میان کشورها و گروه های محور مقاومت، باعث شد تا بتدریج بسیاری از کشورهای مسلمان به این جمع بندی برسند که در جهان یک قطبی به رهبری آمریکا، امنیت جهانی به خطر افتاده و تمامیت ارضی و حاکمیت ملی کشورهای مستقل تهدید می شود و باید به دنبال نظم مبتنی بر همکاری جمعی و چندجانبه باشند.

وقوع جنگ در اوکراین و درگیر شدن قدرت های بزرگ در این بحران و ناتوانی آمریکا و ناتو برای شکست روسیه نیز نشانه ای دیگر بر شکست نظام تک قطبی بود. آمریکا و ناتو که در میدان نتوانسته بودند مانع پیشروی روسیه در اوکراین شوند، برای تعلیق عضویت روسیه در شورای حقوق بشر اقدام کردند اما وضعیت آرا نشان داد که آمریکا نمی تواند به حمایت جهانی امیدوار باشد. از میان ۱۹۳ کشور عضو سازمان ملل، فقط ۹۳ کشور حاضر شدند علیه روسیه رأی مثبت بدهند و ۱۰۰ کشور دیگر با آرای منفی، ممتنع و غیبت در رای گیری، عدم همراهی با غرب در مواجهه‌ی با روسیه را نشان دادند. توان مجموع این ۱۰۰ کشور، از حیث جمعیت و قدرت اقتصادی و نظامی از اردوگاه آمریکا و ناتو، بیشتر بود و چهار کشور دارای قدرت رسمی سلاح اتمی(روسیه، چین، هند، پاکستان)، اعضای اتحادیه بریکس و پیمان شانگهای، اکثریت اعضای مهم اوپک و اوپک‌پلاس و اوپک گازی، بخش مهمی از گروه۲۰ و اکثر اعضای غیر متعهدها و سازمان همکاری اسلامی و اتحادیه آفریقا و اتحادیه آمریکای جنوبی، علیه روسیه رای ندادند.

امروز جنگ ناتو با روسیه یادآور جنگ های ایران و روم در صدراسلام است که فضای مناسبی را برای رشد اسلام و پیشرفت مسلمانان در آن زمان، ایجاد کرد. رویدادهای جاری نشان می دهد که قرن پانزدهم هجری شمسی قرن شکست یکجانبه گرایی و نوید دهنده نظم مبتنی بر چندجانبه‌گرایی در روابط بین‌الملل است. در این قرن، تقویت رویکرد چندجانبه گرایی و اقدامات مشترک کشورهای مستقل علیه قدرت های زیاده خواه بخصوص آمریکا، موجب تضعیف اصلی ترین دشمن جهان اسلام شده و فرصت های جدیدی را برای مسلمانان، جهت حرکت در مسیر تمدن نوین اسلامی خواهد آفرید.

در این روند، امّت اسلامی می تواند شاهد فصل جدیدی از حیات خود باشد و با بیش از یک و نیم میلیارد جمعیت، سابقه تمدنی غنی، دارا بودن ثروتهای طبیعی، منابع انسانی و قدرت نظامی قادر است نقش مهمّی در مدیریت جهان داشته باشد. شرط اصلی این ایفای نقش، اتّحاد،
نداشتن تفرقه، انسجام داخلی و عدم وابستگی به آمریکا و قدرت های سلطه گر است.در این صورت، جهان اسلام با هم‌افزائی امکانات و ظرفیتهای گسترده‌ی خود میتواند برای نجات جهان از ناامنی و جنگ و سلطه‌گری، نقشی تاریخی و ماندگار بیافریند.

در نظام مبتنی بر چندجانبه گرائی، کشورهای مسلمان و تأثیرگذار همچون ایران،ترکیه، عراق، مصر و عربستان باید بتدریج به یکدیگر نزدیک شده و رویکرد مشترکی برای تامین امنیت منطقه ای و تامین منافع جهان اسلام اتخاذ کنند. این مقصود با تقویت دیپلماسی، تداوم گفتگو برای کاهش اختلافات و افزایش همکاریهای همه‌جانبه‌ی کشورهای اسلامی با یکدیگر امکان‌پذیر است. در اینصورت میتوان به ارتقاء «بهره‌وری سیاسی سازمان همکاری اسلامی» در مدیریت جهانی اندیشید و به سمت همکاریهای مؤثر اقتصادی و فرهنگی پیش رفت.

یادداشت را با فرازی از سخنان حضرت آیت الله خامنه ای در تاریخ ۱۰/۱۱ /۱۳۹۰ در دیدار شرکت‌کنندگان در اجلاس جهانی جوانان و بیداری اسلامی، بیان کردند، پایان می بریم. با امید به اینکه قرن جاری، قرین با پیروزی های جهان اسلام و حرکت مسلمانان به سوی اتحاد و انسجام بیشتر باشد.

«بدانید امروز تاریخ جهان، تاریخ بشریت، بر سر یک پیچ بزرگ تاریخی است. دوران جدیدی در همه‌ی عالم دارد آغاز میشود. نشانه‌ی بزرگ و واضح این دوران عبارت است از توجه به خدای متعال و استمداد از قدرت لایزال الهی و تکیه‌ی به وحی. بشریت از مکاتب و ایدئولوژیهای مادی عبور کرده است. امروز نه مارکسیسم جاذبه دارد، نه لیبرال‌دموکراسی غرب جاذبه دارد - میبینید در مهد لیبرال‌دموکراسی غرب، در آمریکا، در اروپا چه خبر است؛ اعتراف میکنند به شکست - نه ناسیونالیستهای سکولار جاذبه‌ای دارند. امروز در میان امت اسلامی، بیشترین جاذبه متعلق است به اسلام، به قرآن، به مکتب وحی؛ که خدای متعال وعده داده است که مکتب الهی و وحی الهی و اسلام عزیز میتواند بشر را سعادتمند کند. این یک پدیده‌ی بسیار مبارک و بسیار مهم و پرمعنائی است.»

۶۵۶۵

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: جهان اسلام و تغییر نقشه سیاسی جهان