قسمت شصت صداقت سیز
آسیه پیش سرجون و نیل میرود و بهار علی را به مدرسه میرساند. او جلوی در ملیح را میبیند و علت نیامدن او به خانهاش را میپرسد. ملیح بهانه میآورد که در کلانتری کار داشته. بهار پیشنهاد میدهد که با هم به کافه بروند تا صحبت کنند.
سرجون بهخاطر مرگ مادرش ناراحت است. آسیه با او صحبت میکند. سرجون به او میگوید در این مدت کوتاه نتوانست با مادرش زیاد آشنا شود و با او در ارتباط باشد. آسیه میگوید هجران برای بهتر کردن شرایط زندگی سرجون آمده بود و او هم باید طبق خواستۀ هجران پیش برود.
ولکان به هالوک پیغام میدهد و خبر میدهد که هجران مرده است. بهار و ملیح به کافه میروند. ملیح در مورد ارتباط بین ولکان و درین در زمان متأهل بودن ولکان و حمایت بهار از آنها سؤال میکند. بهار توضیح میدهد که آن زمان اشتباه کرده بود و تقاص اشتباهش را هم پس داده است. ملیح میگوید حس میکند بهار درین را دوست نداشته و با او دشمن بوده است. بهار از حرفهای ملیح ناراحت میشود و میگوید ملیح او را قضاوت میکند. او خداحافظی میکند و میرود.
آسیه به خانه میرود و برای رفتن به مراسم تشییع جنازۀ هجران آماده میشود. او با بهار تلفنی صحبت میکند و به او خبر میدهد. وقتی آسیه به حیاط میآید فاروق دم در ایستاده و تظاهر میکند که حالش بد است. آسیه جلو میرود. همان لحظه فاروق دستمالی روی بینی آسیه میگذارد و او را بیهوش میکند.
ملیح پیش کمیسر میرود. کمیسر میگوید از طریق دوربینهای بیمارستان عکس زنی که بستۀ فیلم را برای آسیه آورده بود پیدا کرده و با او صحبت کردهاند. آن زن گفته مردی به او پول داده بود تا بسته را به بیمارستان بیاورد. او عکس فاروق را با چهرهنگاری ترسیم کرده و کمیسر عکس را به ملیح نشان میدهد. ملیح با دیدن عکس تعجب میکند و میگوید او فاروق است. ملیح، کمیسر و مأموران سریع به سمت خانۀ فاروق میروند. فاروق آسیه را به کلبه پیش درین میرود. آسیه به هوش میآید و با دیدن درین جامیخورد.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
قسمت بعدی - سریال صداقت سیز قسمت شصت و یک 61 قسمت قبلی - سریال صداقت سیز قسمت پنجاه و نه 59 Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part 61 Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part 59منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت شصت صداقت سیز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران