قسمت دویست و بیست و یک گودال
گودال
87 – 1
پلیس وارد گودال می شود و تقریبا تمام محله را تفتیش می کند. فروشنده های اسلحه دستگیر می شوند و هر کس که علامت گودال را به عنوان خالکوبی دارد سوال پیچ می شود. پلیسها دنبال سلیم و جومالی هستند و چون نمی توانند آنها را پیدا کنند درعوض سلطان و عایشه و سعادت را برای بازجویی به اداره ی پلیس می برند. آکین هم نمی تواند فرار کند و دستگیر می شود. چاعتای که خودش از گودال شکایت کرده و برای این دستگیری ها به پلیس کمک کرده از نتیجه ی کار راضی است. فاتح برای او خبرهای بدی می آورد و می گوید که یاماچ و وارتولو ماهسون را فراری داده اند و یوجل را هم کشته اند. چاعتای ضمن حفظ آرامشش فاتح را سرزنش می کند و بعد می گوید که گودال و کوچوالی ها خسته اش کرده اند و دستور قتل کوچوالی ها را می دهد. اما بعد از اینکه به یاد می آورد به پدرش قول داده بود وارد درگیری مستقیم نشود تصمیمش را عوض می کند و به فاتح می گوید:« کاری نمی کنیم. این یارو یاماچ چقدر می ارزه؟ ما برای کشتنش پنج ملیون جایزه می ذاریم. به همه ی زیرزمینی ها خبر بدید. اسمی از من نباشه بگید جایزه رو یه خیر می ده که می خواد جامعه رو از اشرار تمیز کنه.»
یاماچ صبح که از خواب بیدار می شود برای وارتولو نامه ای می گذارد و در آن می نویسد:" حق با توئه. من نمی خوام قاطی این کثافت کاری ها باشم و اینجا رو ترک می کنم. مامانم اینا از مرگم ناراحت می شن اما نمی شه کاریش کرد. مراقب داداشام باش. گودال دستت امانت باشه." او اسم فاروق را برای خودش انتخاب می کند، نفس راحتی می کشد و راه می افتد. وقتی برای اصلاح موهایش در آرایشگاه می نشیند اولین آدم به سمتش حمله ور می شود. یک مرد غریبه که فقط برای گرفتن جایزه قصد کشتن یاماچ را دارد. یاماچ با او درگیر می شود و کتکش می زند. اما بعد از بیرون رفتن از آرایشگاه هم آسایش ندارد و مرد دیگری به سمتش حمله می کند. درگیری آنها مدتی طول می کشد چون این مرد که مدعی شکست دادن یاماچ است قوی تر از قبلی است و یاماچ را واقعا خسته می کند. اما در نهایت او هم شکست می خورد.
آکین از کلانتری به سلیم زنگ می زند و می گوید که پلیسها دنبال او و جومالی هستند و برای بازجویی زنهای خانواده را دستگیر کرده اند. او به سلیم تذکر می دهد که وارد گودال نشوند و از دور قضیه را مدیریت کنند چون به نظر نمی آید که خودش به این زودی ها آزاد شود. بعد از این تماس جومالی بلافاصله به طرف گودال حرکت می کند تا سر و گوشی آب دهد. او در راه مجبور می شود که سرش را پایین بگیرد و چهره اش را مخفی نگه دارد تا گیر پلیسها نیفتد. گودال پر از مامور پلیس است و جومالی به محض ورود به آنجا تحت تعقیب قرار می گیرد. او به کمک جوانهای محله موفق به فرار می شود اما وقتی می بیند دست و پایش بسته است و نمی تواند کاری کند به ناچار پیش سلیم برمی گردد.
سلیم وقتی می بیند که همه به جز وارتولو تحت تعقیب پلیس اند با او تماس می گیرد و ماجرای دستگیر شدن زنها را تعریف می کند و محله را به وارتولو می سپارد. وارتولو که فهمیده برای کشتن یاماچ جایزه گذاشته اند و جان او در خطر است نمی داند به تنهایی باید به کدام کار برسد. او مدد را به محله می فرستد و خودش هم تصمیم می گیرد پیش یاماچ برود.
پلیسها بعد از یک روز بازجویی زنهای کوچوالی را آزاد می کنند اما اکین را در بازداشتگاه نگه می دارند تا به پرونده اش رسیدگی کنند.
قسمت بعدی - سریال گودال قسمت دویست و بیست و دو 222 قسمت قبلی - سریال گودال قسمت دویست و بیست 220 Next Episode - Çukur Serial Part 222 Previous Episode - Çukur Serial Part 220منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت دویست و بیست و یک گودال
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران