قسمت دویست و بیست و سه آپارتمان بی‌گناهان
آپارتمان بی گناهان
65-2
صفیه در مورد اسات با گلبن حرف می زند تا لجبازی را تمام کند. گلبن فرصت را مناسب می بیند و از او می پرسد: «فرض کنیم ناجی اومد و بهت التماس کرد که برگردی. چی کار می کنی؟» صفیه می گوید: «اون نمیاد. کی می تونه بعد از زندگی کردن با من باهام بمونه؟» صفیه نمی خواهد بحث را ادامه بدهد و فورا می رود.
گلبن در انتظار تماسی از اسات است و در خیالش او را می بیند که به منشی اش چیدم نزدیک شده و بوی کلونیای جدید شرکت را از تن او استشمام می کند. اسات به او می گوید از زنش که همیشه بوی ضدعفونی کننده می دهد خسته شده و بوی عطر او را می خواهد. در همین موقع خان وارد می شود و اسات را به خاطر خیانتش سرزنش می کند و با او گلاویز می شود اما وقتی اسات می گوید: «خودت هم می دونی با گلبن نمیشه زندگی کرد.» خان با درماندگی به او می گوید دست چیدم را بگیرد و از آنجا برود.
حکمت با یک جعبه جواهر به دیدن اسات می رود و می گوید همین امروز از گلبن عذرخواهی کند و این هدیه را به او بدهد. اسات می گوید گلبن با این چیزا تحت تاثیر قرار نمی گیرد اما ممدوح می گوید: «من دارم تجربه م رو در اختیارت میذارم. هر کاری گفتم انجام بده.»
خان به بهانه اختلاف گلبن و است قرار مشاوره آن روز با جیلان را کنسل کرده اما جیلان که می داند او از رفتن پیش روانشناس فرار می کند به شرکت می رود تا ببیند اوضاع از چه قرار است. خان هم به او قول می دهد که فردا پیش روانشناس بروند.
ممدوح از خان می خواهد همدیگر را ملاقات کنند و به او می گوید مشکوک به سرطان است و منتظر نتیجه قطعی آزمایش ها هستند. او از خان می خواهد بعد از مرگش مثل یک برادر از اگه حمایت کند و او را تنها نگذارد و می گوید: «تنها چیزی که در مورد تو ازش مطمئنم اینه که عزیزانت رو هیچ وقت تنها نمیذاری.» خان قول می دهد که همیشه در کنار اگه باشد.
اگه که احساس کرده ممدوح چیزی را از او پنهان می کند به اتاقش می رود و برگه آزمایش را پیدا می کند و با عصبانیت ممدوح می رود و می گوید: «تا کی می خواستی ازم مخفیش کنی؟ به جای من با کی رفتی پیش دکتر؟» او با ناراحتی خانه را ترک می کند.
شب حکمت وقتی می بیند خبری از اسات نشده به در خانه آنها می رود و با اصرار او و شننور و اوکشان اسات جعبه جواهر را برمی دارد و دنبال گلبن می رود و از او می خواهد به خانه برگردد. گلبن با دیدن جواهر عصبانی تر می شود و می گوید: «مشکل ما اینه؟» اسات می گوید: «گلبن بدون اینکه مقصر باشم برای عذرخواهی اومدم.» صفیه مداخله می کند و می گوید: «ناراحت کردن زن حامله جزو برنامه های عادی روزانه ته؟ رواست این دختر رو ناراحت کنی؟» اسات می گوید: «من ناراحتش می کنم؟ خودش داره به خودش آسیب می رسونه. به جای اینکه به فکر بچه ش باشه می خواد پیش خواهرش باشه. در حالی که دکتر هشدار جدی بهش داده.» وقتی صفیه می فهمد شب گذشته حال گلبن بد شده وحشت می کند و خودش را مقصر می داند. او گلبن و اسات را به خانه شان می فرستد و از پدرش و نریمان می خواهد فورا به اتاقشان بروند و به او نزدیک نشوند.
خانه به خانه گلبن و اسات می رود و به گلبن می گوید حال اسات امروز در شرکت خیلی بد بود و به دروغ می گوید حتی گریه کرد و جلوی همه شرمنده شدند. گلبن که احساس قدرت کرده پیروزمندانه به اتاق می رود و بعد از رفتنش خان از اسات می خواهد این کارش را جبران کند.
صفیه در خانه راه می رود و خودش را به خاطر شب گذشته سرزنش می کند. حسیبه صفیه را رها نمی کند و به او می گوید: «برای اینکه بفهمی دیگه باید چی بشه؟ تا وقتی اون انگشترها تو دستته ناجی به مرگ نزدیک میشه.» صفیه می گوید: «هیچی نمیشه. ناجی خوب میشه. اتفاقی برای بچه گلبن هم نمی افته.» ناگهان چشمش به اتاق هتل می افتد و ناجی و اسرا را آنجا می بیند. آنها در مورد بیماری ممدوح صحبت می کنند اما با تحریک حسیبه صفیه فکرهای دیگری می کند. صفیه بایرام را خبر می کند و از او می خواهد انگشترها را برای ناجی پس ببرد.
اگه از نریمان می خواهد به دیدنش برود و وقتی ماجرای بیماری پدربزرگش را برای او تعریف می کند نریمان به او اطمینان می دهد که هیچ وقت تنهایش نخواهد گذاشت. اگه هم به خانه می رود و پدر بزرگش را در آغوش می گیرد و گریه می کند.
قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و بیست و سه 223 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و بیست و دو 222 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 223 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 222منبع خبر: پندار 
اخبار مرتبط: قسمت دویست و بیست و سه آپارتمان بی‌گناهان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران
