قسمت دویست و ده آپارتمان بی‌گناهان

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و ده 210Apartemane Bi Gonahan Serial Part 210

آپارتمان بی گناهان

61-2

اوکشان و بایرام در کافه ای قرار دارند و اوکشان موقع خوردن نوشیدنی حلقه ای ته لیوان می بیند و جا می خورد و فکر می کند اشتباهی شده است. اما وقتی بایرام می گوید این حلقه مال اوست اوکشان از هیجان زیاد پیش از شنیدن خواستگاری جواب بله را می دهد و با خوشحالی حلقه اش را به همه کافه نشان می دهد.

ناجی برای گرفتن جواب قطعی آزمایشش پیش دکتر می رود و برخلاف انتظارش دکتر می گوید هیچ خطری او را تهدید نمی کند و علائمی که مشاهده شده از عوارض درمانند. وقتی ناجی با خوشحالی به خانه برمی گردد تا این خبر را به صفیه بدهد صفیه هیچ توجهی نمی کند و از او می خواهد لباس هایش را توی کیسه بریزد و به حمام برود.

اسرا که مدتیست با آنیل مهربان تر شده وقتی لباس های کثیف تلنبار شده روی تخت آنیل را در سوئیتش می بیند آنها را به خانه اش می برد تا بشویدشان. وقتی آنیل متوجه می شود فورا به در خانه اسرا می رود و می گوید دسته ای از موی مادرش در جیب پیراهنش بود. اسرا با ناباوری و چشمان پر از اشک به آنیل نگاه می کند و از او عذرخواهی می کند.

ناجی بالاخره به صفیه می گوید دکتر گفته حالش خوب است و لازم نیست نگران چیزی باشند اما صفیه با نگاهی خالی به او خیره شده و واکنشی نشان نمی دهد. ناجی می گوید: «دیگه لازم نیست بترسی. کنار هم پیر میشیم. تنهات نمیذارم.» صفیه هیچ حرفی نمی زند و ناجی هم با وحشت به او خیره شده است. حکمت به ناجی می گوید: «تو خیلی وقته که رفتی. صدات رو نمی شنوه.» چشمان ناجی پر از اشک می شود. در آشپزخانه خیال حسیبه به صفیه می گوید ناجی و خان نقشه کشیده اند که او را فریب بدهند و نباید باورشان کند. صفیه می گوید: «می دونم خوب نمیشه اما ازش خوب مراقبت می کنم. عمرش رو طولانی می کنم.»

حکمت در خانه برای ناجی تعریف می کند وقتی هفده سال پیش حسیبه از دنیا رفت هم حال صفیه همینطور بد شد. بعد از مرگ حسیبه صفیه نامه ای از ناجی دریافت می کند که در آن نوشته حالا که مادر صفیه مرده می توانند به هم برسند. در یک تماس تلفنی ناجی با صفیه در جای همیشگی قرار می گذارد تا با هم از آنجا بروند. صفیه ساکش را می بندد و ساعت ها منتظر ناجی می ماند اما خبری از او نمی شود. وقتی حکمت جعبه توی اتاق صفیه را باز می کند با پاکت های نامه خالی از طرف ناجی رو به رو می شود و فورا می فهمد صفیه کجاست. او به دخترش می گوید ناجی دیگر نیست اما صفیه مدام خیال ناجی را می بیند و حاضر به رفتن نیست. حکمت وقتی حال بد صفیه را می بیند ناچار می شود او را در آسایشگاه روانی بستری کند و به بقیه بچه هایش می گوید صفیه را به شهرستان فرستاده تا استراحت کند. صفیه در آسایشگاه هم از دست حسیبه در امان نیست و حسیبه به او می گوید: «من هیچ وقت تنهات نمیذارم!» حکمت می گوید صفیه دیگر هیچ وقت خوب نشد و وقتی ناجی آمد به زندگی برگشت. ناجی که اینها را نمی دانست شوکه می شود.

خیال حسیبه کاملا بر صفیه مسلط شده و صفیه دیگر کاملا از او اطاعت می کند. ناجی با دیدن صفیه در این وضعیت وحشت می کند.

خان که از اسرا شنیده چه اتفاقی افتاده به دیدن آنیل می رود. آنیل می گوید می خواهد به آسایشگاه برگردد و دارو مصرف کند اما خان می گوید: «می دونی که داروها باعث نمیشن فراموش کنی. ذاتا نمی خوای فراموش کنی. عطر موهای مادرت همیشه یادت می مونه.»

گلبن آن شب غذای مورد علاقه اسات را درست کرده و میز مفصلی چیده و منتظر فرصتی است تا خبر بارداری اش را به او بدهد. او از اسات می خواهد به اتاق خوابشان برود و هدیه اش را ببیند. اسات وقتی لباس های نوزادی را می بیند و می فهمد به زودی پدر خواهد شد با ناباوری و چشمان پر از اشک به گلبن خیره می شود. گلبن کنارش می نشیند و دست اسد را روی شکمش می گذارد. اسات می گوید: «تو بهترین مادر دنیا میشی!» گلبن هم می گوید: «تو هم به اندازه ای که همه پدرها خجالت بکشن پدر خوبی میشی.» اسات با خوشحالی گلبن را در آغوش می گیرد و به او قول می دهد که همه کارها را خودش انجام بدهد.

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و یازده 211 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت دویست و نه 209 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 211 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 209

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت دویست و ده آپارتمان بی‌گناهان