قسمت صد و هشتاد و چهار آپارتمان بی‌گناهان

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت صد و هشتاد و چهار 184Apartemane Bi Gonahan Serial Part 184

آپارتمان بی گناهان

51-2

جیلان مقابل خان می نشیند و از او می پرسد: «چرا این کارو با بارکین کردی؟» خان وقتی می فهمد بارکین بیمار بوده شرمنده می شود اما اعتراف می کند از دیدن او در کنار جیلان ناراحت می شود. جیلان با کلافگی می گوید: «فقط برای اینکه خجالت بکشی میگم. بارکین پسر مادر معنوی منه. وقتی بعد از جدایی از تو حالم بد بود بارکین و مادرش مراقبم بودن. پارسال مادر بارکین از دنیا رفت. اونو به من سپرده بود!» خان از هر دوی آنها عذرخواهی می کند و جیلان می گوید: «دیگه تو رو نمی بینم. به خانواده ت هم نزدیک نمیشم!» جیلان در حال رفتن است که خان می پرسد: «چجوری قراره بشه؟ وقتی هر دو تو یه شهریم!» جیلان می گوید: «قرار نیست تو یه شهر باشیم!»

صفیه مدام انگشتر را تمیز می کند و به دستش می اندازد اما وقتی ناجی زنگ می زند و می پرسد انگشتر را پسندیده یا نه صفیه می گوید: «هنوز امتحان نکردم! خیلی کار دارم!» درست در همین موقع حکمت سر می رسد و می گوید: «خیلی بهت میاد انگشترت! خوشبخت باشین!» صفیه به او التماس می کند که چیزی نگوید اما ناجی که همه چیز را شنیده پشت تلفن می خندد.

کمی بعد خیال حسیبه ظاهر می شود و می گوید: «از تو برای ناجی زن در نمیاد! نمی تونی بهش بچه بدی! حتی نمی تونه صورتت رو ببوسه!» صفیه داد می زند: «بابام تو رو بوسید چی شد؟ چهار تا بچه درست کردی چی شد؟ بابام تو رو دوست نداشت! ناجی دوستم داره، من مثل تو نمیشم!»

خانواده درن اوئلو سر میز شام هستند که در خانه به صدا در می آید. اسد می خواهد با گلبن صحبت کند و همه می ترسند که پدرش به خاطر کار امروز گلبن چیزی به او گفته باشد. اما اسد می گوید: «بابام برای طرد کردن من مصره! منم می خوام خانواده جدیدی داشته باشم!» حکمت می گوید: «تو تنها نیستی پسرم! ما کنارتیم. منم پدر توام!» اسد از گلبن می خواهد هفته آینده ازدواج کنند. همه جا می خورند اما گلبن با خوشحالی می گوید آماده است. اسد دست حکمت را می بوسد و خان را در آغوش می گیرد. گلبن هم همه جسارتش را جمع می کند و برای اولین بار دست پدرش را می بوسد و حکمت از خوشحالی چشمانش پر از اشک می شود. او برای بچه هایش پیانو می زند و همه در سکوت و با لبخند به فکر می روند. ناجی هم از پنجره محو تماشای صفیه شده است.

شب خان به آنیل می گوید: «یه خبر خوب و یه خبر بد دارم!» آنیل از او می خواهد اول خبر بد را بدهد و خان می گوید گلبن هفته بعد ازدواج می کند. آنیل ناراحت می شود اما می گوید تصمیم دارد با اسرا به عروسی برود. خان خبر خوب را هم می دهد و می گوید جیلان دارد می رود. آنیل می گوید: «انگار این خبر خوب ناراحتت کرده!» خان انکار می کند اما آنیل می گوید: «بعضی زهرها اگه کم استفاده بشن درمان بیماری ان!» او بعد خان را بغل می کند و خان جا می خورد.

جیلان یاد روزی می افتد که خان به گفته بود نمی تواند با او به امریکا برگردد. جیلان دوباره به کافه برگشت و از خان پرسید: «ما چی میشیم؟» خان گفت: «اگه بری درکت می کنم!» جیلان گفت: «اونی که میره من نیستم تویی!» خان با عصبانیت می گوید: «پاشو بریم بهت نشون بدم تو اون خونه چه خبره! بابامو مریض کردن! داشته می مرده! خواهرم تو مدرسه از گرسنگی از حال رفته! اگه الان تو رو ببرم اونجا خودشونو از پنجره پرت می کنن پایین!» جیلان بلیتش را پاره می کند و می گوید کنارش می ماند.

شب خان در حال گشتن توی زباله هاست که متوجه کسی می شود که در طرف دیگر زباله ها را به هم می زند و وقتی سراغش می رود می بیند او رویاست و شوکه می شود. رویا می گوید: «می خوام درکت کنم!» خان می گوید: «تو می فهمی داری چی کار می کنی؟ راه بیفت میریم خونه!» رویا با عصبانیت می گوید: «من از تو چیزی نمی خوام! فقط بذار دوستت داشته باشم!» خان می گوید: « اگه برام ارزشی نداشتی تا آخرین ذره این توجه و دوست داشتن رو می گرفتم ازت! تو متوجه زیبایی و خاص بودن خودت نمیشی؟ نمی خوام از ضعفت نسبت به خودم استفاده کنم! بهم نزدیک نشو! قلبت رو می شکنم!» رویا با گریه از آنجا می رود.

گلبن در اتاقش با لبخند به لباس عروسش نگاه می کند اما با دیدن پوشک توی دستش غمگین می شود. همه چیز برای عروسی آماده است اما مشکل بزرگ گلبن روی شادی اش سایه انداخته.

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت صد و هشتاد و پنج 185 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت صد و هشتاد و سه 183 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 185 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 183

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت صد و هشتاد و چهار آپارتمان بی‌گناهان