قسمت صد و شصت و چهار آپارتمان بی‌گناهان

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت صد و شصت و چهار 164Apartemane Bi Gonahan Serial Part 164

آپارتمان بی گناهان

45-1

در راه برگشتن از خانه اسد، صفیه بیهوش در آغوش خان دراز کشیده و گلبن با ناامیدی به فکر فرو رفته. وقتی سر می چرحاند مادرش را در کنارش می بیند که با خباثت به او لبخند می زند و گلبن وحشت می کند.

اسد با یک دسته گل به خانه برمی گردد و وقتی می بیند مادرش با ناراحتی در گوشه ای نشسته و همه دور او جمع شده اند جا می خورد و می پرسد چه اتفاقی افتاده و شننور می گوید: «پسرم من چه اشتباهی در مورد تو کردم؟ اگه تو می تونی اون دختر و خانواده ش رو قبول کنی و گلبن رو مادر بچه هات بکنی، تو هم به اندازه اونا بیماری!»

حکمت که به دلش افتاده بود اتفاق بدی افتاده با دیدن صفیه که بیهوش روی دست خان وارد خانه می شود با ناراحتی به ناجی که می خواهد وارد شود می گوید: «خیلی دیر کردی! همه مون دیر کردیم و حالا ازش می خوایم عجله کنه و خوب شه!» با این حال ناجی وارد می شود و بالای سر صفیه می رود. او به یاد سال ها پیش روز تولدش می افتد که با بی قراری منتظر صفیه بود. صفیه بالاخره آمد و وقتی ناجی گونه او برای تشکر می بوسید حسیبه از راه رسید و شروع به داد و فریاد و تحقیر و توهین کرد. حسیبه دست بلند کرد تا صفیه را بزند اما ناجی مانع او شد و حسیبه کیک تولد ناجی را روی صورت او مالید. حرف های امروز صفیه هم دقیقا تکرار حرف های مادرش در آن روز بود. او دست صفیه را می بوسد و می گوید: «چی کار کردن باهات صفیه؟ تقصیر تو نیست. من تو رو با اون زن رها کردم و رفتم! منو ببخش!»

یکی از عروس ها سراغ اسد می رود و به او می گوید: «حال مادر اصلا خوب نیست. کاش باهاش حرف بزنی و بهش بگی حق با شما بود و از این کار منصرف شدی!» او در مقابل تعجب اسد می گوید: «پدرت به خاطر تو می خواد مادرت رو طلاق بده! ببخشید اما حق نداری این بالا رو سرشون بیاری اسد!»

اسد برای حرف زدن با مادرش به اتاق او می رود اما شننور از او می خواهد جلوی چشمش نباشد و از آنجا برود. اسد می خواهد رفتار صفیه را توجیه کند و شننور عصبانی می شود و می گوید: «می دونی چه توهین هایی به ما کرد؟ به تو گفت مسخره زنها بود! اون تو رو لایق خواهرش نمی دونه! اگه تو منو سزاوار این چیزا می بینی دیگه حرفی ندارم که بزنم!»

گلبن که از وقتی آمده با خودش کلنجار می رود که قوی باشد بالاخره تصمیم می گیرد از اسد و شننور عذرخواهی کند اما نمی تواند چون اتفاقی که افتاده آنقدر بد است که می داند عذرخواهی مشکلی را حل نمی کند.

گلبن از خان می خواهد از ممدوح بلندر قرض کند تا برای خودش شیرموز درست کند. وقتی ممدوح می گوید بلندر مال اینجی بوده خان چند لحظه به آن خیره می شود و رویش دست می کشد. ممدوح می پرسد مهمانی چطور گذشته و وقتی می فهمد خوب پیش نرفته می گوید: «دیگه وقتش نشده از دکتر کمک بگیرین؟ این که زشت نیست!» وقتی خان بلندر را به گلبن می دهد از او خواهش می کند خرابش نکند و وقتی گلبن اعتراض می کند خان با درماندگی می گوید: «دیگه از این پیدا نمیشه. مال اینجی بوده!» گلبن متاثر می شود.

ناجی موقع رفتن از پیش صفیه عکس حسیبه را که گوشه آینه است پشت و رو می کند و آرام می گوید: «با هم ساکتش می کنیم صفیه. این دفعه تنهات نمیذارم!» اما بعد از رفتن ناجی عکس دوباره ظاهر می شود.

صفیه در خواب می بیند آب کثیف لوله ها از دیوار نشت کرده و خانه را در کثافت غرق کرده است و می داند این کار مادرش است. حسیبه ظاهر می شود و می گوید: «همه چی تقصیر توئه. زندگی گلبن و خان و اینجی رو هم تو خراب کردی! نباید تو رو به دنیا می آوردم.» بعد حسیبه چی چی را توی آب کثیف وان حمام می اندازد و بعد صفیه را توی آن خفه می کند. صفیه از خواب بیدار می شود و زیر لب می گوید: «نمی خوام بمیرم. می خوام بیدار شم!»

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت صد و شصت و پنج 165 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت صد و شصت و سه 163 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 165 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 163

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت صد و شصت و چهار آپارتمان بی‌گناهان