قسمت صد و چهل آپارتمان بیگناهان
آپارتمان بی گناهان
38-1
گلبن یک ملافه دیگر در کیسه زباله به کوه زباله های واحد بالا اضافه می کند. چند ماه بعد از مرگ اینجی و رفتن ناجی تقریبا تمام قسمت های واحد درن اوغلو در آپارتمان با نایلون پوشانده شده است. بطری های بزرگ آب جوشانده شده در گوشه خانه چیده شده و اسکناس های شسته شده از روی بند آویزان شده اند تا خشک شود. صفیه حالا دیگر آب شیر را هم کثیف می داند و همه چیز را هشت بار می شوید. گلبن پنهانی به دستشویی می رود و با صابونی که قایم کرده دست هایش را با عجله می شوید و بعد همه جا را دستمال می کشد تا صفیه متوجه نشود او شیر آب را باز کرده است. نریمان داخل می آید و از گلبن خواهش می کند سر صفیه را گرم کند تا او در خانه اسرا حمام کند چون برای ثبت نام باید به دانشگاه برود. کمی بعد ممدوح به در خانه می آید تا حال حکمت را بپرسد چون نگران سلامتی اوست و صفیه به او اطمینان می دهد حال پدرش و آنها خیلی خوب است او به ممدوح می گوید: «هر روز برای شما دعا می کنم!» بعد هم یک شیشه ترشی به ممدوح می دهد و می گوید بوی غذاهای اوکشان را می شنود و می داند غذاهای چربی درست می کند و ترشی برای شستن چربی از بدن خوب است. ممدوح حال خان را می پرسد و صفیه با اطمینان می گوید: «هر وقت آماده باشه برمی گرده!» صفیه بعد از اینکه چند بار یک گوجه را می شوید بالاخره تصمیم می گیرد برای ممدوح غذا ببرد اما ممدوح در اتاقش نیست و وقتی صفیه و گلبن با نگرانی دنبالش می گردند او را می بینند که در حال شستن دست و صورتش است. صفیه خیلی عصبانی می شود و فریاد می زند و از او می خواهد آب را ببندد. او با عصبانیت می گوید: «چند بار بگم آب آپارتمان کثیفه مریض میشی؟ خان هم اینحا نیست اگه بلایی سرت بیاد چی کار باید کنیم؟» ممدوح با عصبانیت می گوید: «چون خان نیست اذیتمون می کنی. اول زنش رو فراری دادی بعد خودش رو. به زودی همه تنهات می ذارن. اونی که باید تو آسایشگاه بستری بشه تویی.» حکمت از نریمان می خواهد او را هم به خانه اسرا ببرد تا حمام کند. صفیه می گوید: «آب داره جوش میاد. یه کم دیگه حمومت می کنیم.» حکمت می گوید: «من می خوام با آب لوله کشی حموم کنم. مثل نریمان.» صفیه با عصبانیت رو به نریمان می گوید: «تو کجا حموم می کنی؟» نریمان اول انکار می کند اما بعد طاقت نمی آورد و می گوید: «بگو کی این وضعیت تموم میشه. کی قراره از آب استفاده کنیم؟ وقتی داداشم اومد؟ اون دیگه نمیاد اینو بفهم. دیگه نمی تونه اینجا بمونه.» صفیه با چشمان پر از اشک به او خیره می شود.
خان و آنیل روی تیوب های رنگی در یک استخر شناورند وآنیل می گوید هتل را یک هفته اجاره کرده بودند و وقتشان تمام شده و باید بروند. خان شاکی می شود و می گوید چرا هتل را نخریده اند و پیشنهاد می دهد یک مهمانی بگیرند. آنیل موافق است و شرط می گذارد موفرفری ها و کسانی که نوشابه نمی خورند را به مهمانی راه ندهند. کمی بعد خان با تفنگ آب پاشش آنیل را خیس می کند و آنیل با عصبانیت به او حمله می کند و دعوایشان می شود.
گلبن دست و پای پدرش را با آب هایی که جوشانده اند می شوید و حکمت که گرسنه اش شده می گوید برای شام به خانه فامیلش می رود. گلبن به سختی راضی می شود اما می گوید نباید از اینجی حرفی بزند و ممدوح و اگه را ناراحت کند. حکمت در جواب می گوید: «جای اینجی رو یاد می گیرم. از فامیلم می پرسم اونم بهم میگه. خان هم برمی گرده.»
آنیل و خان در حال بازی شطرنجند که اسد به آنجا می آید و به خان می گوید: «تو تصمیم نداری برگردی شرکت؟» خان می گوید: «باید کت و شلوار بپوشم. حوصله ندارم. ذاتا تو خوب داری اداره ش می کنی.» اسد از آنیل می خواهد از آنجا برود تا با خان تنها صحبت کند. او می گوید: «تو نمی تونی خانواده ت رو ول کنی. بهت احتیاج دارن. با بایرام حرف زدم. حال خواهرت خوب نیست.» خان به وضوح ناراحت شده اما از چیزهای دیگری حرف می زند تا حواس خودش را پرت کند. اسد می گوید: «من می خوام از گلبن خواستگاری کنم. یه بار دیگه شانسم رو امتحان می کنم.» خان با بی تفاوتی برای او آرزوی موفقیت می کند.
گلبن برای خرید مایحتاج خانه به بازار رفته و با تماس تصویری همه چیز را دانه دانه به صفیه نشان می دهد و بعد از تایید او همه چیز را ضدعفونی می کند و می گذارد توی پلاستیک. مردم که به خاطر خرید گلبن معطل شده اند اعتراض می کنند اما گلبن کار خودش را می کند.
قسمت بعدی - سریال آپارتمان بیگناهان قسمت صد و چهل و یک 141 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بیگناهان قسمت صد و سی و نه 139 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 141 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 139منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت صد و چهل آپارتمان بیگناهان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران