قسمت نود و پنج آپارتمان بیگناهان
آپارتمان بی گناهان 30-4
هان با حرف های ناجی عصبانی می شود و قرص او را به زور به خوردش می دهد. بعد هم دهانش را می بندد و می گوید: «اسرا فکر کرده بود اسد رو اینجا زندونی کردم! اما دمش گرم خوب فهمیده چه پتانسیلی دارم! فقط یه چیز رو نفهمیدم. من بیهوشش نکردم، پس کار کی بوده؟! » ناگهان خودش یاد انیل می افتد و حدس میزند کار او باشد.
شب گلبن دوباره انیل را دم پنجره می بیند و ترسش بیشتر می شود. صبح زود او به هان می گوید که کسی خانه را زیر نظر دارد. هان با نگرانی به اعضای خانه می گوید که حق ندارند امروز خانه را ترک کنند و به بایرام هم میسپارد تا به کسی اجازه خروج از اپارتمان را ندهد. بایرام می پرسد: «اسد رو هم راه ندم؟ چون دیروز دیدن گلبن خانم اومده بود. » هان که جا خورده و عصبی شده می گوید: «آره اسد رو هم راه نده. »
اینجی از بیکاری، از گلبن می خواهد با هم دیوارهای واحد بالایی را رنگ کنند. گلبن هم قبول می کند. او یاد قرارش با اسد می افتد و به همین خاطر کمک به اینجی را بهانه می کند و از آپارتمان بیرون میزند. بایرام سعی می کند جلویش را بگیرد اما گلبن بی توجه به او دوان دوان به سمت کافه می رود. وقتی بایرام حواسش پرت گلبن می شود، انیل وارد ساختمان می شود!
ناجی در نبود هان، طناب دستش را با میخی که همانجا بوده، به سختی باز می کند و تصمیم به فرار دارد.
گلبن به دیدن اسد می رود. اسد از دیدنش خوشحال می شود و وقتی می فهمد که گلبن نمی تواند زیاد بماند، می پرسد: «برای چی از خونه بیرون اومدنت قدغنه؟ به خاطر من؟ اگه هان بدونه چقدر برات ارزش قائلم، انقدر گارد نمیگیره. » گلبن با شنیدن این حرف ذوق می کند و می پرسد: «چقدر زیاد؟ » اسد لبخند میزند و می گوید: «خیلی! » گلبن دوباره قلبش شروع به تپیدن می کند. اسد می گوید: «یعنی وقتی نمیبینمت دلم برات تنگ میشه. » همان موقع هان به گلبن زنگ میزند و با عصبانیت از او می خواهد به خانه برگردد. گلبن با عجله اما خوشحالی با اسد خداحافظی می کند. او وقتی به آپارتمان می رسد، با عصبانیت و تحقیر به بایرام می گوید: «توام حق داری! بالاخره باید پولت رو در بیاری! » بایرام غصه می خورد و با ناراحتی به او خیره می شود.
هان به صفیه هم زنگ میزند و او را مقصر این که به گلبن اجازه داده بیرون برود میداند. صفیه خودش هم تعجب کرده و سراغ اینجی می رود و فریاد میزند: «گلبن رو هم مثل خودت کردی آره؟ تو حسابی از کنترل خارج شدی. حتی شوهرت هم شبا پیشت نمیاد و معلوم نیست پیش کدوم زنا میخوابه! اونم ازت خسته شده. » اینجی با عصبانیت می گوید: «تو اصلا برادرت رو نشناختی! تو حتی نمیدونی چه مشکلی داره! بسه دیگه! بچه روبروت واینساده. تو نمیتونی منو گلبن و نریمان رو تهدید کنی! تو داری تو خونه نفرت پرورش میدی! بسه دیگه! دست از سرمون بردار! » صفیه یاد حرف ها و عصبانیت مادرش می افتد و در حالی که گریه اش گرفته، می گوید: «توروخدا داد نزن. من کاری نکردم. » اینجی ناراحت می شود و معذرت خواهی می کند و سعی می کند صفیه را آرام کند.
گلبن در راهرو دوان دوان به سمت خانه می رود که آنیل از پشت سرش ظاهر می شود. آنیل او را به پشت بام می برد و در حالی که گلبن از ترس به خود می لرزد می گوید: «پاشو! موهات رو باز کن. » گلبن هم با ترس همین کار را می کند. آنیل وقتی می بیند موهای او صاف است لبخند میزند.
قسمت بعدی - سریال آپارتمان بیگناهان قسمت نود و شش 96 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بیگناهان قسمت نود و چهار 94 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 96 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 94منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت نود و پنج آپارتمان بیگناهان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران