قسمت نود و یک آپارتمان بی‌گناهان

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت نود و یک 91Apartemane Bi Gonahan Serial Part 91

آپارتمان بی گناهان 29-3

همین که مدتیشین را شروع می کنند، گلبن مدام سرجایش تکان می خورد و صدا میدهد. بعد هم جیشش می گیرد و مدیتیشن را قطع می کند! گلبن گوشی نریمان را هم به او میدهد و می رود. بعد از رفتن او، اگه به نریمان زنگ میزند اما نریمان جوابش را نمیدهد.

هان به دکتر می گوید که دوست ندارد کسی به خانواده اش نزدیک بشود و انها را اذیت کند. دکتر می گوید: «چون نمیتونین خانواده تون رو با کسی قسمت کنین؟ » هان می گوید: «به خاطر این که حسودیم میشه نیست. میخوام مراقبشون باشم. تا وقتی کسی فراتر از حدش به ما نزدیک نشه مشکلی هم نیست! » همان موقع یکی از بیمارهای دکتر وارد اتاق می شود و در حالی که مضطرب و هراسان است می گوید: «نمیخواستم مزاحم بشم اما این مرد عاشقته دکتر! » دکتر از او می خواهد آرام باشد و هان که عصبانی شده از مرد می خواهد اتاق را ترک کند. مرد با عصبانیت می گوید: «نرم چی میشه؟ » هان به او حمله می کند و یقه اش را می چسبد. دکتر به زور هان را از او جدا می کند و از اتاق بیرون می برد. هان فورا سر دفترچه دکتر می رود تا ببیند چه چیزهایی در موردش نوشته. بعد از آمدن دکتر، هان به او می گوید: «گفته بودم که نباید بذاریم آدما زیاد نزدیک بشن. دیدین که چیشد! بعدا حدشون رو رد میکنن. »

هان به دیدن زندانی ای که در زیرزمین خانه، رها کرده می رود و برایش غذا می برد. حتی مقابلش چند کتاب پرت می کند و می گوید: «وقتای بیکاریت اینارو بخون! »

صفیه متوجه شده کسی 24 ساعته خانه ی آنها را زیر نظر دارد. او همان مردی است که هان در مطب دکتر با او درگیر شد.

گلبن موقع مدیتیشن مدام اسد توی فکرش است با یک اتفاق میمرد و نگرانش می شود و به او زنگ میزند اما اسد جوابش را نمیدهد.

اگه در کوچه نریمان را می بیند و می گوید که نگرانش شده. نریمان می گوید: «اگه واست مهم بودم از اون دیوونه خونه منو بیرون میبردی. » اگه می گوید: «نریمان وقتی هیچ پولی نداریم کجا میرفتیم؟ » نریمان می گوید: «اگه واقعا دوستم داشتی میرفتیم. »

گلبن از هان هم سراغ اسد را می گیرد اما هان می گوید که خبری ندارد. همان موقع شماره ای که حکمت مدام به ان زنگ میزده و سراغ پریهان را میگرفته به خانه زنگ میزند و وقتی صفیه جواب میدهد، فحش میدهد که انقدر مزاحمش شده اند. حکمت جلو می رود و می گوید: «پریهانه؟ گوشیو بده به من. » صفیه انقدر حرصش می گیرد که گوشی را میدهد و مرد پشت خط حسابی به حکمت فحش میدهد. حکمت با ناراحتی به اتاقش برمیگردد و گلبن و هان دلشان به حال او می سوزد.

وقتی هان به اتاق خودشان می رود هم اینجی سراغ اسد را می گیرد. هان کلافه و عصبانی شده و می گوید: «چرا همه اینو از من میپرسن؟ مگه من پرستارشم! نکنه اسرا چون یکی از عاشقاش کم شده انقدر ناراحت شده! » اینجی با عصبانیت می گوید: «این چه طرز حرف زدنه؟ میدونی بعضی وقت ها خیلی شبیه خواهرت میشی. » هان می فهمد که بد صحبت کرده و کنار او می نشیند و به آرامی می گوید: «شاید به خاطر روان درمانیه اینجی. شاید باز کردن گذشته برام خوب نیست. اما من به خاطر تو هرکاری میکنم. چون فقط تویی که منو از خودم محافظت میکنی... » و سر روی پاهای اینجی می گذارد. اینجی موهایش را نوازش می کند و نگران می شود. هان به یاد چند روز پیش می افتد که با عصبانیت سراغ اسد رفته بود تا به او بگوید که از گلبن فاصله بگیرد. اسد هم با عصبانیت گفته بود: «چرا فکر میکنی من دلم برای گلبن سوخته که باهاش قرار گذاشتم؟ شاید مشکل از دید توئه. این من نیستم که دلم به حال گلبن میسوزه. این تویی. » هان با عصبانیت یقه او را می چسبد که اسد کمی می ترسد و می گوید: «باشه استعفامو میدم اما از گلبن دست نمیکشم. چون ازت نمیترسم. » هان با خشم به او خیره شده بود...

اسرا با صدای بلندی که از زیرزمین می آید نمی تواند بخوابد و به سمت راهرو می رود. یادش می افتد که یک بار هان از در انجا خارج شده بود و به سمت در قفل شده آنجا می رود که صداها بیشتر می شود. اسرا با نگرانی می گوید: «اسد تویی آره؟ » و سعی می کند در را باز کند که کسی از پشت ضربه محکمی به سر او میزند.

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت نود و دو 92 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت نود 90 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 92 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 90

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت نود و یک آپارتمان بی‌گناهان