قسمت هفتاد و دو آپارتمان بیگناهان
آپارتمان بی گناهان 22-2
وقتی اینجی و هان به طرف ماشین می روند، اینجی خیلی سرد دستان هان را ول می کند و هان می پرسد که جریان چیست؟ اینجی هم دیگر صبرش به سر می آید و می پرسد: «تو مدتی که از هم دور بودیم، با کسی آشنا شدی؟ تو وقتی عصبانی هستی، کارایی میکنی که نباید! » هان از این حرف او جا می خورد و می گوید: «انقدر حالم سرجاش نبود که دنبال خیانت به تو باشم! »
غمزه به نریمان می گوید: «میخوام امره رو بیارم خونه و براش غذاهای مورد علاقه اش رو درست کنم، تو میدونی چی دوس داره؟ » نریمان که جا خورده می پرسد: «میبری خونتون؟ پس مامان و بابات چی؟ » غمزه خیلی عادی می گوید: «خب به اونا هم میگم دیگه. » نریمان هم با ناراحتی می گوید: «اگه عاشق همبرگر و کیک شکلاتیه که آبجیش براش درست میکنه. » غمزه هم برای این که لطف نریمان را جبران کرده باشد می گوید: «تو هنوز امره رو دوست داری؟ اگه مثل سگ باهاش رفتار کنی، همیشه قراره بیفته دنبالت. »
صفیه انقدر به خاطر این که ناجی حالش خوب شده، خوشحال می شود که تصمیم می گیرد غذای خیلی خوشمزه ای بپزد و به بایرام میسپارد تا جو و گندم بخرد که پلو درست کند. گلبن با تعجب می گوید: «آبجی چجوری میخوایم یکی یکی برنجارو بشوریم؟ » صفیه می گوید: «اونش با تو!»
وقتی گلبن از بایرام می شنود که هان از او خواسته طبقه پایینی را رنگ کند تا مستاجر جدید بیاورد، می فهمد که منظورش اسرا است و فورا به بایرام می گوید که برای همان واحد یک مستاجر جدید با قیمت کم پیدا کند و خانه را اجاره بدهد تا شر اسرا از خانه شان کم بشود!
غمزه بلیط های بازی بشیکتاش را که پدرش برایش جور کرده به اگه میدهد، اگه جا می خورد و نمیداند باید چطور تشکر کند.
وقتی صفیه هان را می بیند دوباره خودش را به خاطر اتفاقی که برای ناجی افتاده سرزنش می کند. هان می گوید: «تو به کسی که دوست داری هیچ وقت بدی نمیکنی که آبجی. » صفیه با بغض می گوید: «هان اگه بدونی چطور تلاش میکنه تا من پامو از این خونه بیرون بذارم... » هان می گوید: «آبجی تو اگه بخوای ما با هم میریم بیرون. باشه؟ » صفیه لبخند میزند و می گوید: «اون کمکم میکنه. »
صفیه وقتی از پنجره می بیند که ناجی مرخص شده، دوان دوان به سمت در می رود و با دیدنش لبخند میزند و می گوید: «اما سرتو باید پانسمان کنم. » و به خانه برمیگردد و گلبن وسایل پانسمان را می خواهد. گلبن جا می خورد و می گوید: «آبجی تو که حالت از خون دیدن بهم میخورد. چجوری می خوای این کارو کنی؟! » اما صفه فورا جعبه ی کمک های اولیه را برمیدارد و سراغ ناجی می رود. او با مهربانی زخم او را تمیز و پانسمان می کند. ناجی از توجه او به خودش لبخند میزند. او دست صفیه را می گیرد و روی گونه اش می گذارد...
قسمت بعدی - سریال آپارتمان بیگناهان قسمت هفتاد و سه 73 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بیگناهان قسمت هفتاد و یک 71 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 73 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 71منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت هفتاد و دو آپارتمان بیگناهان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران