قسمت شصت و نه آپارتمان بی‌گناهان

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت شصت و نه 69Apartemane Bi Gonahan Serial Part 69

آپارتمان بی گناهان 21-3

صفیه تمام جرئتش را جمع می کند و بالای پشت بام می رود و به آسمان و پرنده ها خیره می شود و با انها صحبت می کند. او می گوید: دیگه از دست شما ناراحت نیستم. » همان موقع پرنده ای روی پالتوی او فضولاتش را می ریزد و صفیه صورتش را چین میدهد و می گوید: «یکی اینو از تنم دربیاره! » و خودش وارد خانه شده و پالتو را از تنش بیرون می آورد.

نریمان به تنهایی در کلاس است و اشک می ریزد که امره کنارش می نشیند و می گوید: «تو دوست منی نریمان و من میدونم که ناراحتی اما این اجازه رو بهت نمیدم. »

صفیه با دیدن لباس های مادرش که همچنان در کمدش است و از انها استفاده می کند، تصمیمی می گیرد و به هان زنگ میزند و با مهربانی می گوید: «هان میتونم ازت یه چیزی بخوام؟ » هان با خوشحالی می گوید: «البته که میتونی آبجی. این اولین باریه که تو از من یه چیزی میخوای. » صفیه می گوید: «یادته بهم میگفتی باید لباسای مناسب خودمو بپوشم؟ میخواستم واسم یه لباس مناسب بگیری. اگه به رنگ آفتاب و زرد و طلایی باشه چه بهتر. » هان ذوق زده قبول می کند و از اینجی می خواهد همراهش برود تا برای صفیه لباس انتخاب کنند.

اگه دنبال نریمان می رود و نریمان که دلش گرفته می گوید: «من دوباره تنها شدم اگه. دوباره کسیو پیش خودم ندارم. » ناجی اتفاقی حرف های آنها را می شنود و می فهمد در دل هرکدام چه می گذرد و از هردو میخواهد شب به او سر بزنند.

اینجی خیلی ناراحت است و وقتی هان دلیلش را می پرسد، اینجی که نمی خواهد در مورد مریضی ناجی به او بگوید، فورا می گوید: «تو رادیو روز خوبی نداشتم. یه زنی زنگ زد. وقتی قرار بوده با عشقش بهم برسن، مریض میشه... ذهنم بهم ریخته. اینکه مثلا بهتر نبود اصلا بهم نمیرسیدن. ولی گفت بهترین و شادترین روزهای زندگی رو هم تجربه کرده... » هان می گوید: «به نظرم ارزششو داره... » کمی بعد اینجی از هان می خواهد تا اسرا هم به ان آپارتمان بیاید. هان کمی فکر کرده و قبول می کند.

سر شام، اینجی و هان سر میرسند و هان لباس زرد رنگ و ساده را به صفیه نشان میدهد. صفیه از دیدن آن چشمانش برق میزند و ذوق زده می شود اما وقتی می فهمد اینجی ان را خریده، لبخند روی لبش محو می شود و می گوید: «بد نیست! اما سلیقه ی جیلان بهتر بود! » او فورا حمام می رود و لباس را جلوی تنش می گیرد و می گوید: «این کله ذرتی ما هم انتخابش خوبه ها. » و با دیدن لباس لبخند میزند.

اینجی هدیه های دیگری هم برای گلبن و نریمان خریده. نریمان با دیدن لباس زیبا و بدون آستین ناراحت می شود و گلبن با دیدن عروسکی که اینجی برایش خریده خیلی ذوق می کند اما وقتی می بیند که روی عروس نوشته: خودش را خیس می کند! فکر می کند اینجی به منظور این که مسخره اش کند عروسک را خریده و با عصبانیت می گوید: «من به نظرت احمقم نه؟ » و به اتاقش برمیگردد.

نریمان و اگه به اتاق ناجی می روند و ناجی برایشان باغلاما می نوازد و همراه با آن شعر عاشقانه ای هم می خواند. صفیه با شنیدن صدای او دیدن او از پنجره چشمانش از شادی پر از اشک می شود...

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت هفتاد 70 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت شصت و هشت 68 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 70 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 68

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت شصت و نه آپارتمان بی‌گناهان