قسمت چهارده آپارتمان بی‌گناهان
آپارتمان بی گناهان 4-1
صفیه خشکش زده و نمی داند باید چه کند. نریمان و گلبن هم گریه و زاری می کنند. از صدای آنها همسایه ها متوجه می شوند اتفاقی افتاده. ممدوح به خانه ی صفیه می رود و فورا به آمبولانس زنگ میزند. صفیه سعی می کند مانعش بشود و می گوید: «کسی نیاد تو خونه! کثیف میشه. » ممدوح او را هل می دهد تا به کارش برسد. آمبولانس می رسد و پرستارها حکمت را با خود میبرند. ممدوح هم همراهشان می رود.
وقتی هان و اینجی کنار ساحل نشسته اند، یکی از هم محله ای ها با دیدن هان می گوید که آمبولانسی جلوی ساختمانشان بوده و حتما اتفاق بدی افتاده. هان و اینجی فورا خودشان را به ساختمان می رسانند. گلبن به او می گوید که ممدوح پدرشان را به بیمارستان برد. هان هم راه می افتد تا پیش پدرش باشد.
صفیه وقتی به خود می اید، گلبن را هم مجبور می کند تا همه خانه را تمیز کنند چون همه با کفش وارد شده اند و خانه الان پر از کثافت و میکروب است.
هان و اینجی با هم به بیمارستان می روند. ممدوح چشم غره ای به اینجی می رود ولی در این شرایط چیزی به او نمی گوید. او توضیح می دهد: «دختراش دیوونه ن. فقط نریمان با این سن کمش همه کارارو کرد! نرسیده بودم باباشونو میکشتن! »
صفیه در حالی که زمین را می سابد مدام زیرلب با ناراحتی می گوید: «خدایا بابام چیزیش نشه. » و از نگرانی زیاد به ممدوح زنگ میزند تا خبری از پدرشان بگیرد. ممدوح می گوید که فعلا خبری نیست اما حتما در جریانش می گذارد.
دکتر بالاخره به هان خبر می دهد که خطر از بیخ پدرش رد شده و سکته قلبی را گذرانده است و از این به بعد هم نباید استرس زیادی بکشد. اینجی دست هان را می گیرد تا به او تسلی بدهد. ممدوح این صحنه را می بیند و می گوید: «خوب حال پدرتون هم خوب میشه ما بهتره بریم! » و اینجی را با خود میبرد. هان هم از بیمارستان به صفیه زنگ میزند تا به او خبر بدهد که بیشتر از این نگران نباشد.
وقتی حکمت به هوش می آید به هان می گوید که کاری به کار صفیه نداشته باشند و او را مقصر ندانند. و بعد می گوید: «وقتی من بمیرم وصیتم به شما اینه هرجا راحتین و هرطور دوست دارین زندگی کنین و زندگیتونو بسازین اما هیچ وقت به صفیه پشت نکنین. اون هنوز همون دختر بچه مظلومه که من در حقش کوتاهی کردم... »
صفیه و گلبن به طبقه پایین می روند تا از ممدوح تشکر کنند. صفیه حرفی نمیزند و گلبن به جای او هم تشکر می کند. در آخر صفیه فقط می پرسد: «هنوزم میخواین از اینجا برین مگه نه؟! » ممدوح سر تاسف تکان می دهد و داخل خانه برمی گردد!
صبح که می شود که قرار است حکمت مرخص بشود. او به هان و نریمان می گوید: «به مامانتون زنگ بزنین ببینین چیزی لازم نداره؟! » هان و نریمان جا می خورند و حکمت هان را عمر صدا میزند! هان که نگران پدرش شده این موضوع را به دکتر می گوید و دکتر می گوید که گاهی اوقات این بهم ریختگی ذهن اتفاق می افتد و مشکل خاصی ندارد. همان موقع چشم هان به اینجی می افتد که نگران او شده و آمده تا کنارش باشد. اینجی کتابی برای حکمت آورده و به هان می دهد تا به پدرش بدهد. هان لبخند میزند و تشکر می کند.
قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت پانزده 15 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت سیزده 13 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 15 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 13منبع خبر: پندار 
اخبار مرتبط: قسمت چهارده آپارتمان بی‌گناهان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران
