قسمت نه آپارتمان بی‌گناهان

   سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت نه 9Apartemane Bi Gonahan Serial Part 9

آپارتمان بی گناهان 31-1

گلبن با ترس از آنیل می پرسد: «میخوای چیکارم کنی؟ » آنیل می گوید: «میخوام فقط صحبت کنیم. تو خیلی شبیه کسی هستی که دوسش داشتم. اونم مثل تو از من میترسید. طوری نگاهم میکرد انگار من یه آشغالم. ترکم کرد و رفت با یه آدم اشتباه اما میدونم تو اینکارو نمیکنی. » گلبن می گوید: «صحبت کردیم دیگه میتونم برم؟ » آنیل می گوید: «بازم میتونیم صحبت کنیم؟ » گلبن می گوید: «آره. » و به سمت در می رود که آنیل از پشت صدایش می زند و می گوید: «نمیتونی بری. اول بگو ببینم موهات صافه یا لخت؟ » گلبن که ترسیده می گوید: «صاف. » آنیل لبخند میزند و می پرسد: «اسمت چیه؟ » و وقتی اسمش را می شنود می گوید: «خیلی قشنگه. » و جلو می رود که گلبن فریاد میزند: «نزدیک نشو! به من دست نزن! » و با عصبانیت می گوید: «هیچکس نمیتونه به من دست بزنه فهمیدی؟ من از تو دیوونه ترم! » آنیل معذرت خواهی می کند. گلبن پرسد: «تو جایی رو نداری بری؟ پدر و مادر نداری؟ » آنیل گریه اش می گیرد و می گوید: «مامان ندارم. اما بابا دارم. کاش نبود. » گلبن دلش به حال او می سوزد و می رود.

صفیه خیلی نگران گلبن شده و هان با عصبانیت به اسد زنگ میزند تا بییند گلبن پیش او است یا نه اما اسد هم می گوید که گلبن به خانه برگشته و نگرانش می شود. بعد هان سراغ بایرام می رود که بایرام می گوید گلبن یک ربع پیش وارد ساختمان شده. همان موقع ناجی که دست و پایش را باز کرده به سمت در شوفاژخانه می رود و به ان ضربه میزند. هان برای این که بایرام شک نکند او را بالا می فرستد تا دنبال گلبن برود و خودش به سمت در شوفاژخانه می رود که می بیند بیماری ناجی باعث شده همانجا بی حرکت بی افتد.

وقتی گلبن با بایرام در راهرو روبرو می شود، دلش نمی آید انیل را لو بدهد و می گوید که فقط برای هوا خوری به پشت بام رفته بوده. او به خانه می رود که صفیه از نگرانی زیاد با عصبانیت پشت سرهم او را سرزنش می کند و می گوید: «نگرانت شدیم چون یه دیوونه هان رو تعقیب میکرده ترسیدیم تورو دزدیده باشه. » گلبن فورا می گوید: «ادما بیخود دیوونه نمیشن. حتما یه چیزی شده که دیوونه شده. »

هان ناجی را در اتاقکی عایق صدا که همانجا در شوفاژخانه درست کرده می برد و در را هم قفل می کند.

هان از گلبن می خواهد دیگر به دیدن اسد نرود و خیالبافی نکند چون اسد از روی ترحم با او دوست است اما گلبن با ناراحتی می گوید: «چرا انقدر حسودی میکنی؟ مگه چی میشه من با اسد مثل دوتا دوست بریم بیرون؟ » هان می گوید: «نه منو گول بزن نه خودتو. تو هنوزم عاشق اسدی! »

بایرام اجازه نمی دهد اسد وارد ساختمان بشود که اسرا به زور او را راه میدهد. اسد با نگرانی به در خانه ی گلبن می رود. هان در را باز می کند و اسد را بیرون از خانه می کشد و در راهرو به او می گوید: «چی عوض شده که الان نگران گلبن شدی ها؟ » اسد می گوید: «من عوض شدم. » هان پوزخند میزند و می گوید: «چه عوض شدنی! تو مشکلت با گلبن چیه ها؟ چی ازش میخوای؟ » اسد می گوید: «حالم رو خوب میکنه. این که بین این همه آدم دورو اون هست خوشحالم میکنه. » هان می گوید: «گلبن دختر خوبیه برات که هر موقع دلت گرفت بری ببینیش حالت عوض شه؟ میخوای باز ناامیدش کنی؟ » اسد می گوید: «نه. قرار نیست این اتفاق بیفته. چون من بهش علاقه دارم... حتی اگه لازم باشه میخوام که من خوشبختش کنم. » گلبن از پشت در اینها را می شنود و با خوشحالی قلبش شروع به تپیدن می کند...

قسمت بعدی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت ده 10 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بی‌گناهان قسمت هشت 8 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 10 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 8

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت نه آپارتمان بی‌گناهان