قسمت پنج آپارتمان بیگناهان
آپارتمان بی گناهان 29-1
صفیه دستش را بلند می کند تا به اگه سیلی محکمی بزند که ممدوح سر میرسد و مانع او می شود. صفیه فریاد میزند: «به من دست نزن! » و دستش را عقب می کشد. هان و اینجی و اسرا از سر و صدای آنها جلو می آیند. صفیه به هان می گوید که اگه قصد داشته نریمان را فراری بدهد که نریمان می گوید: «اگه کاری نکرد. من خودم خواستم و اگه میخواست منصرفم کنه. » ممدوح از اگه می خواهد به خانه برگردند اما اگه می گوید: «بابابزرگ میخواد دختره رو اذیت کنه نمیتونم اینجوری تنهاش بذارم. » اینجی جلو می رود و با اطمینان به اگه می گوید: «همچین کاری نمیتونه کنه! » اگه می گوید: «تو از خودت نمیتونی مراقبت کنی آبجی چه برسه به نریمان. مگه همین زن بهت سیلی نزد! » ممدوح که این را می شنود عصبانی می شود و رو به هان با تاسف می گوید: «تو جلوی خواهرتو نگرفتی؟! » و به اینجی می گوید که همراهش به خانه بیاید اما هان می گوید: «اینجی جایی نمیره. » اینجی هم برای این که به دعوا خاتمه بدهد از پدربزرگش می خواهد فعلا به خانه بروند.
وقتی صفیه و نریمان و هان به خانه برمیگردند صفیه با عصبانیت گوشی نریمان را می گیرد. هان مانع می شود و صفیه می گوید: «اگه باز در بره چی؟ » هان کلید نریمان را می گیرد و در ورودی را قفل می کند و مشکل را حل می کند.
ممدوح اینجی را به خاطر این که هنوز هم آن خانه را تحمل می کند سرزنش می کند. اینجی سعی می کند او را آرام کند از آن طرف اگه هم می گوید: «اون زن نریمان رو اذیت میکنه آبجی. به خاطر استرسی که تو اون خونه میکشه دستشو میبره. » اینجی وقتی این را می شنود با عجله پایین می رود و مقابل چشم هان و صفیه آستین نریمان را بالا می کشد. انها با دیدن زخم روی دست نریمان تعجب می کنند. نریمان رو به صفیه می گوید: «تو این کارو با من کردی. این اثر توئه! »
صفیه با ناراحتی و بغض شب به اتاق گلبن می رود و صدایش می کند تا درد دل کند اما گلبن خواب گلبن سنگین است. صفیه همانجا با گریه می گوید: «من از کجا باید میدونستم؟ » و حرف های ناجی در مورد ناراحتی نریمان یادش می افتد. حسیبه هم با پوزخند به صفیه می گوید: «همه چی تقصیر توئه. تو برای نریمان الگوی بدی شدی. » و حال صفیه را بدتر می کند.
وقتی صبح اینجی چشمانش را باز می کند، هان را می بیند که چشم روی هم نگذاشته و با ناراحتی می گوید: «من نریمان رو به کلی فراموش کردم اینجی. » اینجی می گوید: «نریمان و گلبن به کمک احتیاج دارن هان. نباید به حال خودشون بذاریمشون. » هان عصبانی می شود و می گوید: «میخوای همه مونو تو تیمارستان به تخت ببندن؟ اینجوری خیالت راحت میشه؟ »
اسرا نگران اسد شده که تماس هایش را پاسخ نمیدهد و حتی به در خانه ی او می رود اما کسی در را باز نمی کند.
صفیه تصمیم گرفته تا مدرسه نریمان را عوض کنند اما گلبن می گوید: «آبجی فقط سه ماه مونده فارق التحصیل شه. یکم صبر کن. » هان نگاه بدی به صفیه می اندازد و تصمیم می گیرد نریمان را خودش به مدرسه ببرد.
وقتی هان و نریمان در راهرو با اگه روبرو می شوند. اگه با نگرانی مقابل نریمان می ایستد و حالش را می پرسد. نریمان سرد و بی روح از او می خواهد از مقابلش کنار برود. اگه وقتی لحن سرد او را می شنود با ناراحتی عقب می کشد.
حکمت مدام به شماره ای زنگ میزند و سراغ پریهان را می گیرد. او با دیدن اینجی فکر می کند پریهان را دیده و می گوید: «زنگ زدم خونتون بگم دیگه با معلم پیانوت کار نکنی. من خودم بهت یاد میدم. » اینجی می پرسد: «شما پیانو زدن بلدین؟ » حکمت با لبخند می گوید: «معلومه که بلدم. یادت نیست چطور مخت رو زدم؟ » اینجی لبخند تلخی میزند و می گوید: «یادمه... »
نریمان در ماشین به هان می گوید: «هرکی تو اون خونه بمونه دیوونه میشه. نمیدونم اینجی چطور تحمل میکنه. اما طولی نمیکشه که اونم در میره. لازم هم نیست منو از اگه دور نگه دارین اون خودش تا بفهمه جریان چیه تنهام میذاره. »
وقتی گلبن دوباره ملافه ی نجس شده اش را می خواهد به واحد بالایی ببرد. اینجی از او می خواهد ملافه را بدهد تا برایش بشوید. گلبن ناراحت می شود و اینجی می گوید که این مشکل را می تواند با رفتن پیش دکتر حل کند اما گلبن عصبانی شده و می گوید: «من میدونم خوب نمیشم. چون کسی نمیتونه به من دست بزنه و معاینه م کنه. تو نریمان رو با خواهرم دشمن کردی حالا نوبت منه؟ » و با عصبانیت از اینجی رو برمیگرداند.
قسمت بعدی - سریال آپارتمان بیگناهان قسمت شش 6 قسمت قبلی - سریال آپارتمان بیگناهان قسمت چهار 4 Next Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 6 Previous Episode - Apartemane Bi Gonahan Serial Part 4منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت پنج آپارتمان بیگناهان
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران