قسمت دوازده صداقت‌ سیز

   سریال صداقت‌ سیز قسمت دوازده 12Sedaghatsiz Serial Part 12

علی جلوی مدرسه منتظر آمدن مادرش است اما آسیه هنوز دنبالش نیامده.

سارپ که دنبال دختر سلن آمده، با ولکان تماس می‌گیرد و می‌گوید آسیه دنبال علی نیامده است.

ولکان دنبال علی می‌رود و با دریا تماس می‌گیرد تا خبر آسیه را بگیرد.

دریا می‌گوید یکی از بیماران امروز به او حمله کرده بود و آسیه از بیمارستان بیرون رفته و دیگر خبری از او ندارد.

ولکان نگران می‌شود. آسیه از دریا بیرون می‌آید.

او یاد روزی می‌افتد که در کودکی پدرش را در ماشین در حال بوسیدن زن دیگری دیده بود.

سپس به یاد می‌آورد که پدر و مادرش در اثر سقوط از دره با ماشین مرده بودند و او یتیم شده بود.

او پیاده در جاده راه می‌رود که پسری مزاحمش می‌شود. آسیه با پسر درگیر می‌شود.

همان لحظه دکتر آرتان را آن سمت خیابان می‌بیند. دکتر آرتان آسیه را که سر تا پا خیس است به رستورانی می‌برد و به او سوپ می‌دهد.

آسیه تمام ماجراهای اخیر و خیانت ولکان را برای آرتان تعریف می‌کند. آرتان می‌گوید آنجا شهر ولکان است و او باید به شهر دیگری برود و زندگی جدیدی را شروع کند.

آسیه می‌گوید علی آن‌جا بزرگ شده و به آن شهر تعلق دارد و آنجا را دوست دارد. او اعتقاد دارد کسی‌که باید از آنجا برود ولکان است. آسیه شب به خانه برمی‌گردد.

ولکان و علی که نگران او بودند از او می‌پرسند کجا بوده، آسیه می‌گوید به هواخوری نیاز داشته، سپس با خونسردی شام می‌خورد. صبح روز بعد سرجون نیل را بیدار می‌کند تا با هم برای چکاب بروند.

نیل به ناچار حقیقت را می‌گوید. سرجون به شدت عصبانی می‌شود و آسیه را مقصر این قضیه می‌داند. سپس رابطۀ خودش و نیل را تمام شده می‌داند و بیرون می‌رود.

نیل ناراحت می‌شود و گریه می‌کند و پایین می‌رود و درین را در حال انداختن لباس‌های ولکان در سطل زباله می‌بیند. درین می‌گوید او از ولکان جدا شده است. نیل هم می‌گوید سرجون او را ترک کرده و بعد با گریه می‌رود. 

نیل پیش آسیه می‌رود و ماجرا را می‌گوید و کلید خانه را به آسیه تحویل می‌دهد و می‌گوید مدتی در خانۀ دوستش می‌ماند تا اوضاع درست شود. آسیه گزارش ضرب و شتم سرجون را به او می‌دهد تا هر زمان که خواست از آن استفاده کند. 

بعد از رفتن نیل، مرت با آسیه تماس می‌گیرد و به او خبر می‌دهد که هاروت برای پروژه ولکان سرمایه‌گذاری کرده است. او با پوزخندی به آسیه می‌گوید در ازای این خبر از او خواسته‌ای دارد. 

آسیه بیرون می‌آید و به سمت دفتر ولکان می‌رود. او به مرت پیغام می‌دهد و خبر می‌دهد که در همان اتاق هتل او را می‌بیند. مرت خوشحال می‌شود. 

آسیه با ولکان تماس می‌گیرد و از او می‌خواهد بیرون بیاید تا او را جایی ببرد. او دسته گلی هم خریده و به ولکان می‌گوید برای او سوپرایز دارد. 

ولکان از شرکت بیرون می‌آید و سوار ماشین آسیه می‌شود. آسیه به خانۀ هالوک می‌رود. ولکان جا می‌خورد و علت این کار را نمی‌داند. 

آسیه به همراه دسته‌گل با ولکان دم در ایستاده و درمی‌زند. گونول با دیدن آن‌ها تعجب می‌کند. 

آسیه می‌گوید طبق دعوت گونول برای شام آمده‌اند. گونول که هنوز به آسیه تاریخ دقیقی نداده بود و عذرخواهی می‌کند و تصور می‌کند که اشتباه کرده است. سپس از آن‌ها استقبال می‌کند. 

ولکان پنهانی آسیه را به‌خاطر آمدن خودسر به آن‌جا سرزنش می‌کند. آسیه اهمیتی به حرف ولکان نمی‌دهد. 

درین به سالن می‌آید و با دیدن آن‌ها جا می‌خورد. همگی سر میز شام می‌روند. آسیه شروع به طعنه زدن می‌کند و بی‌مقدمه رو به والدین درین می‌گوید که ولکان با درین به او خیانت کرده و درین از ولکان باردار است. 

همه شوکه می‌شوند. گونول با عصبانیت از درین توضیح می‌خواهد. درین با فریاد از آسیه می‌خواهد که از آنجا برود. آسیه با خونسردی بیرون می‌رود. 

مرت با خوشحالی به هتل می‌رود و وقتی در اتاق را باز می‌کند با دیدن بهار شوکه می‌شود. 

ولکان به‌دنبال آسیه بیرون می‌رود و به خاطر اینکه او در این مدت قضیه را می‌دانسته و سکوت کرده و حالا در این شرایط آبروریزی کرده با او دعوا می‌کند. 

او علت پنهان کردن خیانتش را ناراحت نکردن و از دست ندادن آسیه مطرح می‌کند. 

آسیه از او می‌پرسد چرا با درین قطع رابطه نکرد و ولکان می‌گوید چونکه عاشقم. 

قسمت بعدی - سریال صداقت‌ سیز قسمت سیزده 13 قسمت قبلی - سریال صداقت‌ سیز قسمت یازده 11 Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part 13 Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part 11

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت دوازده صداقت‌ سیز