قسمت بیست و دو مهمونی
برنامه مهمونی قسمت ۲۲ با سارا بهرامی
یک پشهبند بستهاند دور دستگاههای موسیقی دیجی و اینها. که پشه روی آلات موسیقیشان ننشیند. میگویند که این مزاحمبند است و کسی نباید بیاید تو. سر همین مساله با مگس هم دعوایشان شده. او قیمه را صدا میزند که ببیند چه کردهاند با بچه. قیمه میآید و جلوی او وانمود میکنند خوشحال شدهاند از دیدن مگس. و او را داخل دعوت میکنند.
دی جی قرار است به بچه موسیقی یاد بدهد. میگوید برایت خوب است یاد بگیری بچه میگوید که برای کجایم خوب است؟ برای مغزم؟ برای مغزم ماکارونی با گوجه فرنگی و خیارشور و سس خوب است. همه هم با هم خوب هستند.
وسط آموزش دستشوییاش گرفته و داره میریزه. استاد اجازه دستشویی رفتن به او نمیدهد. هی میخواهد برود دستشویی. میگوید خیلی ممنون استاد. خداحافظ. تا اینکه بالاخره خیالش راحت میشود و دستشوییاش را میکند.
سارا بهرامی، بازیگر، میهمان این هفته برنامه مهمونی است. برق رفته است و هر کسی میآید حالت ترسناک و دارکی دارد. پشه که آمده شنل سیاه بسته و مدعی است دراکولا است. میخواهد خونش را بگیرد که با جواب نه مواجه میشود میگوید من دراکولا هستم و باید بدهی بزنم. آیا خون شما تمیز است؟ کثیف است؟ ایرج طهماسب کنتور را میزند و وارد میشود.
شاباش و دیجی برای سارا بهرامی انگلیسی ميخوانند.
پشه آمده و از او میپرسد هنوز بر حرف اول این قسمت هستید و میگویید به من نزدیک نشو؟ میرود و کته برمیگردد.
میخواهد بداند کارکرد اسب سفید و اسب سیاه با هم فرق میکند. سارا بهرامی ظاهرا سوارکار است. میگوید به نژاد مهم است به رنگ نیست. عکس یادگاری میگیرند و میرود. قیمه میآید. برایش باقلا پلو درست کرده با روغن حیوانی.
قیمه میپرسد رانندگی بلدی؟یک دقیقه به من یاد بده من بلدم فقط این کلاچ را به من یاد بده. صدایش را هم در بیاوری خوب است.
نوبت به بچه رسیده که وارد میشود. میگوید سارا و بهرام است؟ یک نفر است یا دو نفر؟ تو بهرامی؟ من یک چیزی پیدا کردم طهماسب. یک کیف. صاحبش را هم میشناسد ولی مطمئن نیستم. دو نفر هستند. رویش نوشته سارا بهرام. موقع خریدن گل از بچه کیفش آنجا مانده است.
پشه بازگشته و میگوید مدتی تحقیق کردم دیدم شما اسب سوار میشوید. پس به نوعی ورزشکار هستید. پس چرا به من دروغ میگویید که خون من کثیف است؟ ایرج طهماسب میگوید اگر مهمان ما را بزنی من شما را میزنم. مگس ختم جلسه را اعلام میکند.
طهماسب خوابیده است که روح پیدا میشود. دنبال چمدان بزرگه است. میگوید ما ارواح چیزی که یادمان بیاید را میتوانیم با خودمان ببریم مسافرت.
قسمت بعدی - سریال مهمونی قسمت بیست و دو 22 قسمت قبلی - سریال مهمونی قسمت بیست و یک 21 Next Episode - Mehmooni Serial Part 22 Previous Episode - Mehmooni Serial Part 21منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت بیست و دو مهمونی
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران