قسمت دوازده آفتابپرست
سریال آفتاب پرست قسمت ۱۲
جمال و منوچ در ابتدای قسمت ۱۲ دوازدهم سریال آفتابپرست در حال راه رفتن هستند. جمال تسبیح میاندازد و منوچ هم با چوبدستی راه میرود که به خانمی میرسند که جمال در کفِ اوست.
او خبر میدهد به خاطر فداکاریای که انجام دادهاند برایشان ماشین شخصی تدارک دیدهاند. منوچهر میگوید قبول نکنیم. جمال میگوید که قبول نمیکنیم. که ماشین به قدری لوکس و مجلل است که دهانشان باز میماند: یک ماشین پورشه برای جمال پورشه.
منوچ و جمال مینشینند که بروند یک دور بزنند.
در خانهای قدیمی، مهری زنگ میزند و با قفل فرمون در دست وارد میشود. شهروز و گندهلاتها همه جمعند و او هم غلاف میکند.
مهری در حال تحقیق درباره جمال است. شهروز میگوید تا آب جوش بیاید لیوانها را هم پیدا میکنم چای میگذارم. شهروز میگوید از وقتی که رفت در کار خلاف من هم مسیرم را با او عوض کردم. صد بار به او گفتم بیا آب توبه بریزم سرت اینجا دستت را بند کنم.
و اما مژگان و جمال با هم دیدار میکنند. فیلم های ولگردی در ماشین پخش شده و مژگان از او بازخواست میکند. جمال برخورد سردی دارد. مژگان میخواهد قهر کند. خانم اسدی هم به جمال سر میزند. جمال میگوید من گرفتار دخترها شدهام!
مژگان به نیما میگوید تو باید بیای خواستگاری من. به معنی این نیست که جواب مثبت است اما بیا. باید با پدرم آشنا بشوی.
جمال گل خریده و به جلسهای رفته. به منوچ میگوید شکست عشقی خوردهام ولی توضیح نمیدهد که چه اتفاقی افتاده است. حلسه پروژه جمالآباد است. متولی نام بزرگترین پروژه مسکونی شرکت را گذاشته است «جمالآباد».
برای منوچهر و جمال هر کدام یک واحد مسکونی تقدیم میکنند.
به حمام عمومی میرویم. نیما خودش را به سراغ فریدون فرستاده برای آشنایی بیشتر و خواستگاری. خودش را معرفی میکند. میگوید طراحی صنعتی خواندهام. مشروب و سیگا رو قلیون نمیخورم و نمیکشم. و تنها مردی هستم که میتواند مژگان خانم شما را خوشبخت کند. فریدون میپرسد پول چقدر داری؟ نیما میگوید ۳۰۰ میلیارد تومان دارم.
در طی یک ساعت خبر پروژه جمالآباد در میان کوچه و بازار پخش شده است.
مادر جمال در حال راضی کردن بدهکارها برای پرداخت است. صندوق مالی دایر کرده که کار مردم را راه بیندازند.
جمال و منوچ وارد میشوند و پرس و جو میکنند. زنی که آنجاست میگوید ۶۰ میلیون بدهکار است. شوهرش همه پولها را از جیبش در میآورد. قبلا گفته بوده که شوهرم رفته است.
مهری سراغ پدرش رفته. به او میگوید کاش جایی داشتم و تو را میبردم. پیش خودم. پدرش با لکنت زبان میگوید من اینجا راحتم.
جعفر، جمال و منوچهر به سراغ جمشید میروند. آمدهاند پول را بگیرند. بیرونشان میکند. در نهایت جمال و منوچهر کتک میخورند و خونین باز میگردند.
به خانه بر میگردند. در حیاط دست و صورتشان را میشویند که مادر جمال چیزی نبیند. اما او فقط نگران جعفرآقا است. جعفرآقا همه چیز را به نام خودش تمام میکند.
مهری هم در خانه است. عصبانی جمال را نگاه میکند. می گوید من و خیلی از مردم دوست داریم بدانیم قبل از این شما چهکاره بوده اید. جمال میگوید شغلم آزاد بوده است. مهری میگوید احیانا کسی به اسم شهروز میشناسی؟ و عکس او را نشانش میدهد.
مژگان که به خانه میرسد میبیند همه زنهای محل دم در خانه آنها صف کشیدهاند تا کمک مالی بگیرند.
سریال آفتاب پرست قسمت ۱۲ به پایان میرسد.
قسمت بعدی - سریال آفتابپرست قسمت سیزده 13 قسمت قبلی - سریال آفتابپرست قسمت یازده 11 Next Episode - Aftabparast Serial Part 13 Previous Episode - Aftabparast Serial Part 11منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت دوازده آفتابپرست
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران