قسمت بیست و شش عروس جدید
دادگاه به قلندر یک دستگاه کنترل دور میدهد که اگر همسران قلندر از حد مجاز به او نزدیکتر شدند قلندر با فشار دادن دکمه کنترل مأموران پلیس را مطلع کند.
قلندر در رختخواب دراز کشیده و کتاب میخواند او کنترل را با زنجیر دو گردنش انداخته، معتبر پنهانی وارد میشود و آهسته به او نزدیک میشود ناگهان قلندر چوب بلندی را به طرف معتبر نشانه میگیرد و به او میگوید اگر از یک شمشیر بیشتر به من نزدیک بشوی دکمه را فشار میدهم.
معتبر میگه میخواسته به دستشویی برود و از اتاق خارج میشه. عایشه و آسیه هم به اتاق قلندر میروند و سعی میکنند با هر ترفندی دل او را به دست بیاورند اما قلندر آن دو را از خودش میراند.
زنان در آشپزخانه باهم متحد میشوند که به قلندر حمله کنند و کنترل را از او بگیرند. طبق نقشه زنان وارد اتاق قلندر میشوند و به او همه میکنند.
اما در لحظه آخر قلندر چشمهایش را باز میکند و آنها را تهدید میکند و هر سه را فراری میدهد.
یک روز دیگر شروع میشود؛ بلا در آشپزخانه مشغول تهیه صبحانه برای خانواده است. الماس وارد آشپزخانه میشود و میخواهد به بلا کمک کند، اما بلا کمک او را رد میکند.
الماس مینشیند و کار کردن بلا را تماشا میکند و میگوید نمیتواند درک کند چگونه یک دختر شهری به این خانواده آمده و برای آنها نقش یک خدمت کار را بازی میکند.
بلا جواب میدهد که خدمت کار نیست فقط چون تازهعروس است وظایف بیشتری دارد و از زندگیاش هم راضی است.
بلا برای مردها صبحانه میبرد و الماس در آشپزخانه تنها میشود، مادرها برای خوردن صبحانه به آشپزخانه میآیند. آنها که الماس را آنجا تنها میبینند فکر میکنند آماده کردن صبحانه و چیدن سفره کار الماس است.
معتبر سر سفره با او نمینشیند و وقتی بلا به آشپزخانه برمیگردد به او میگوید یک سفره روی میز برای او بچیند.
اصلان با پدر و برادرش سر میز مردان نشستهاند که بلا با سینی صبحانه وارد میشود. قلندر به بلا میگوید برود به نازگل بگوید که از این به بعد با مردها صبحانه میخورد تا با الماس سر یک سفره ننشیند.
بلا با خوشحالی میرود و نازگل را میآورد. اصلان با کجخلقی از سر سفره بلند میشود و قلندر به بلا میگوید از این به بعد کارش را او و نازگل انجام میدهند و نمیخواهد حتی از دست عروس تقلبیاش بخورد، اصلان با ناراحتی از اتاق بیرون میرود.
قلندر به بلا میگوید با آنها صبحانه بخورد اصلان هم عادت میکند. اصلان به آشپزخانه میرود و میخواهد با الماس صبحانه بخورد، مادر اصلان از او میپرسد چرا این کار را میکند؟
اصلان تعریف میکند که قلندر چی گفته و میگه تصمیم گرفته از این به بعد با الماس صبحانه به خورد.
بعد از صرف صبحانه اصلان سوار ماشین میشود تا به شرکت برود، قلندر جلوی ماشین را میگیرد و میگوید او را بدون حق بیمه از شرکت اخراج میکند.
اصلان به پدرش میگوید فکر میکند میتواند با این کارها او را شکست بدهد.
او به خانه برمیگردد تا الماس را ببیند. در خانه نازگل و عفت الماس را کتک میزنند و زنان دیگر تماشا میکنند. الماس با دیدن شوهرش میرود و پشت اصلان مخفی میشود. اصلان نازگل و زنان دیگر را سرزنش میکند و الماس را همراه خودش از خانه بیرون میبرد.
در خانه قلندر زنها در آشپزخانه جلسه برگزار میکنند، معتبر به زنان دیگر میگوید باید پشتهم باشند و از دست عروسهای جدید خلاص شوند.
بلا با ناراحتی میپرسد یعنی هنوز هم او را نمیخواهند؟
آسیه خانم با بدخلقی به او میگوید برایشان چای بیاورد. کامیلا میگوید آنها نتوانستند بلا را که یک دختر ساده است از عمارت بیرون کنند، پس امکان ندارد که بتوانند الماس را هم بیرون کنند.
هرکدام از زنها پیشنهادی میدهد و بحث میکنند. کامیلا که خسته شده میگوید آنها دارند راه را اشتباه میروند، باید از نقطهضعف اصلان استفاده کنند و قطعاً همسرش نقطهضعف او نیست.
عفت میگوید نقطهضعف اصلان پسرش است.
نازگل در ایوان نشسته و گریه میکند بلا کنار او میرود، نازگل برای بلا از سالهای ازدواجش با اصلان میگوید و میگه همیشه میدانسته که اصلان دوستش ندارد و مقصر خودش است.
قسمت بعدی - سریال عروس جدید قسمت بیست و هفت 27 قسمت قبلی - سریال عروس جدید قسمت بیست و پنج 25 Next Episode - Aroose Jadid Serial Part 27 Previous Episode - Aroose Jadid Serial Part 25منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت بیست و شش عروس جدید
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران