قسمت صد و بیست عشق منطق انتقام

   سریال عشق منطق انتقام قسمت صد و بیست 120Eshgh Mantegh Entegham Serial Part 120

اوزان در اتاقش در حال چک کردن صفحه اینستاگرام افه است و با حرص می گوید این کی کار کرده؟ مدام در گشت و گذار بوده است.

موسی می گوید راستش را بخواهم بگویم زندگی هیجان انگیزی داشته یک عالمه تفریح و سرگرمی و گشت و گذار. اوزان می گوید یعنی من به هیچی علاقه ندارم؟ من هم یک عالمه سرگرمی دارم. موسی هر چقدر فکر می کند چیزی جز بسکتبال به ذهنش نمی رسد. 

زینو و موسی آن شب به مناسبت سالگرد نامزدیشان بیرون رفته اند و زینو منتظر است تا بالاخره موسی به او حلقه ازدواج بدهد و تاریخ عروسیشان را مشخص کند. اما موسی با یک جفت گوشواره به او تبریک می گوید و زینو با عصبانیت می رود. 

اوزان به سراغ اسرا می رود و از او در مورد سابقه دوستی اش با افه و خاطرات و همکاریشان در لندن سوال می کند. اسرا می گوید تو حسودیت شده؟ اوزان انکار می کند و اسرا می گوید نکن چون آخرین آدمی هستی که می تواند در زندگی من دخالت کند. اوزان با لجبازی می گوید خوب هم دخالت می کنم. 

اسرا و اوزان که از اختلافات اخیر اکو و الیف با خبر شده اند، از آن ها خواسته اند که با هم صحبت کنند. اوزان و اکو و موسی با هم بیرون می روند و اسرا و الیف و زینو باهم. اوزان به جای گوش دادن به حرف های اکو در مورد اسرا صحبت می کند و می گوید او کاری جز عصبانی کردنش نمی کند.

در غذاخوری هم دخترها راجع به مردها حرف میزنند و از آن ها گلایه می کنند و به این نتیجه می رسند که مردها یک تخته‌شان کم است، اما بعد از اینکه سر همه گرم می شود، حرف ها عوض می شوند. الیف از خوبی های اکو می گوید و اکو در مورد الیف حرف می زند. موسی و زینو هم از خوبی های هم حرف می زنند و اسرا و اوزان حرص می خورند. 

آخر شب وقتی شرکت خلوت می شود، رویا به اتاق اسرا می رود و کلید خانه را از کشوی او پیدا می کند و بعد به بهانه کار به اسرا زنگ می زند و متوجه می شود که اسرا بیرون است. بعد او با باریش تماس می گیرد و می گوید امشب کار را یکسره می کند.

آخر شب مردها در حالی که مست هستند به غذاخوری می روند و به زن ها خیره می شوند. موسی با زینو همراه می شود تا او را به خانه برساند. اکو هم به در خانه الیف می رود و می گوید داریم چیکار میکنیم؟ ما همدیگر را دوست داریم. با لج و لجبازی قرار است جدا شویم؟ الیف در خانه را باز می گذارد و می رود و اکو هم با خوشحالی وارد خانه می شود. زمرد با دیدن اکو شوکه می شود و داد و بیداد می کند. 

اسرا و اوزان در غذاخوری تنها می مانند و اوزان می گوید به لطف تو پسرم هنوز به من می گوید شریک. اسرا از او می خواهد به اطلس فرصت بدهد. اوزان باز هم در مورد خاطرات اسرا در لندن می پرسد و اسرا عصبانی می شود. 

رویا و باریش وارد خانه اسرا و اوزان می شوند و دنبال گاوصندوق می گردند. در همان موقع اسرا و اوزان وارد می شوند و صدایی از اتاق خواب می شنوند و به طرف آن می روند و از دیدن چیزی که مقابلشان است شوکه می شوند. 

پایان قسمت 120

قسمت بعدی - سریال عشق منطق انتقام قسمت صد و بیست 120 قسمت قبلی - سریال عشق منطق انتقام قسمت صد و نوزده 119 Next Episode - Eshgh Mantegh Entegham Serial Part 120 Previous Episode - Eshgh Mantegh Entegham Serial Part 119