روایتی از هتاکیهای معترضین در دانشکده فنی دانشگاه تهران/ وقتی که استاد از دانشجویش میترسد
به گزارش گروه دانشگاه خبرگزاری دانشجو، شب قبل اطلاعیهای به مناسبت چهلم مرحومه مهسا امینی منتشر شده، و در حالی که کسی نمیگوید مرحومه سنیمذهب بوده و سنت عزاداری چهلم در آیینشان نیست، جمعیتی که تا دیروز انواع توهینها به دین را کردهاند حالا یاد آداب دینی میافتند.
در دانشکده فنی بالاِ تجمع از مقابل دانشکده برق و کامپیوتر شروع میشود. شعار "زن، زندگی، آزادی" سر میدهند. پس از آن کمکم به سمت سردر حرکت میکنند. هرچه جلوتر میروند، شعارها تندتر و توهین آمیزتر میشود.
جمعیتی که چهار هفته است اعتصابات، تهدیدها و توهینهایشان به جایی نرسیده و حتی رئیس و استاد و معاون را که در تلاش برای یافتن سازوکارهایی برای پیگیری مطالبههایشان بودهاند هو کردهاند؛ دیگر بنا را به فحاشی گذاشتهاند.
الفاظ رکیک و فحشهای ناموسی و جنسی و شعارهای حرمتشکنانه است که به سوی اعتقادات و ارزشهای مردم این سرزمین روانه میشود. روسریها و شالها را میچرخانند و فحش میدهند.
کلماتی که گوش از شنیدنشان و قلم از بیانشان شرم میکند. دیگر چیزی نمانده که بر زبان جاری نکرده باشند. انگشتهایشان را به نشانه توهین بالا میبرند و عربده میکشند.
در همین حین بوی تند اشکآور و دود آن از عقب جمعیتی که جلوی سردر ایستادهاند در فضا پخش میشود. عدهای مجددا به گاردیها فحش میدهند، اما عدهای دیگر از دختری از میان همان جمع در بلوار جلوی دانشکده مکانیک میگویند که دیدهاند گاز اشکآور از دست او افتاده؛ کسی نمیداند دقیقا چه شده، اما جمعیت برای لحظهای ساکت شده، بعد شعارها ادامه پیدا میکنند. به دانشجوها و کارکنانی که از بیرون داخل میشوند هم رحم نمیکنند و آنها را به رگبار فحش میبندند.
دیگر فضا چنان توهینآمیز میشود که استاد از دانشجویش میترسد تا قدم جلو بگذارد، چه آنکه بخواهد دعوت به آرامش کند. عدهای از اساتید فقط از دور نظارهگر هستند، تعدادی هم که برای سخنگفتن جلو رفتند بیآنکه نتیجه و کوچکترین تغییری حاصل شود برگشتند.
کمکم جمعیت به سمت سلف حرکت میکند؛ سلفی که چندروزی است به بهانه مختلط نشستن با زور و فشار این افراد شاهد انواع فحشها و رفتارهایی به دور از شان دانشجو است. جمعیت اصطلاحا عزادار با پایکوبی و سردادن شعارها در قسمت پسران غذایشان را میخورند.
دوباره بعد از ناهار حرکتشان را شروع میکنند. به سمت سردر میروند و به حراست که اجازه ورود ماشین کارکنان و اساتید را به دانشکده داده فحش میدهند و به سمت در هجوم میبرند. از بیرون یگان ویژه شروع به شلیک گلولههای پینتبال میکند. جمعیتی که تا لحظه پیش فحش میداده چنان پراکنده میشود که گویی تا قبل از این اصلا تجمعی شکل نگرفته بوده است...
دوباره از عقب با صدای "نترسید نترسید ما همه با هم هستیم" جمع میشوند و شعارهای قبلی را سر میدهند.
باز هم گلولههای پینتبال شلیک میشود. جمعیت به سمت دانشکده مکانیک میرود. در کانالهای خبری اینور و آنور پخش میشود که دانشجویان خونین و مالین شدهاند، عدهای چشمشان تیر خورده و امنیتیها وارد دانشگاه شدهاند، اما جلوی سردر صحنه چیز دیگری است و تیر به گونهی یکی از دانشجوها اصابت کرده و ویدیو آن به سرعت دست به دست میشود.
عکسی هم از بازوی دانشجوی دیگری منتشر میشود که بر اثر اصابت گلوله زخمی شده است. جمعیت همچنان فحش میدهد. یکی آن عقب سریع لباسش را عوض میکند.
اساتید برای پراکندهکردن بچهها میآیند و از هر دانشجویی، چه آنکه وسط جمعیت ایستاده و توهین میکند و چه آنکه فقط تماشاچی است و چه آن که از فاصله امن و دور فقط هو میکند، میخواهد که پراکنده شوند و جمعیت همچنان فحاشیکنان به شعار دادن ادامه میدهند تا اینکه کمکم از عدهشان کم میشود و پراکنده میشوند.
فنی میماند و بهت از حرفهای رکیکی که شاهدش بوده.
منبع خبر: خبرگزاری دانشجو
اخبار مرتبط: روایتی از هتاکیهای معترضین در دانشکده فنی دانشگاه تهران/ وقتی که استاد از دانشجویش میترسد
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران