مأموران به ساسان قربانی شلیک کردند و مانع نجات‌اش شدند

مأموران به ساسان قربانی شلیک کردند و مانع نجات‌اش شدند
رادیو زمانه

چهارشنبه ۳۰ شهریور ۱۴۰۱، پنج روز از زمان آغاز اعتراضات مردمی به قتل حکومتی ژینا (مهسا) امینی گذشته بود که دامنه اعتراض‌ها به دیگر شهرها و نقاط مختلف از جمله شهر کوچک رضوانشهر در استان گیلان گسترش یافت.

ساعت پنج عصر چهارشنبه ۳۰ شهریور، مردم معترض در رضوانشهر برای اولین‌بار از زمان آغاز خیزش سراسری به خیابان‌ها‌ آمدند. تجمعات مردمی در این شهر تا حدود ساعت ۲۰ شب ادامه یافت. پس از آن، اعتراض‌ها به مقابل کلانتری رضوانشهر کشیده شد.

چند دقیقه پس از شکل‌گیری تجمع اعتراضی جوانان رضوانشهر مقابل کلانتری، صدای شلیک تیراندازی مأموران مسلح شنیده می‌شود. در این نقطه از شهر معترضان با حمله و برخورد خشن نیروهای سپاه، نیروی انتظامی و بسیج مواجه می‌شوند.

در جریان حمله ناگهانی و خشونت‌آمیز مأموران امنیتی مسلح در شامگاه آن شب، دست‌کم سه تن از معترضان رضوانشهر به نام‌های فرزین لطفی، یاسین جمالزاده و ساسان قربانی با شلیک گلوله‌های جنگی کشته و تعدادی دیگر بر اثر اصابت گلوله ساچمه‌ای زخمی ‌شدند.

قتل ساسان با شلیک مستقیم

ساسان قربانی، یکی از جان‌باختگان حمله نیروهای امنیتی به معترضان، مقابل کلانتری رضوانشهر، در شامگاه ۳۰ شهریور است.

ساسان قربانی در شبی که سال‌روز تولد پدرش بود و قرار بود بعد از مراسم به همراه برادرش سامان به کوه برود، با شلیک مستقیم نیروهای امنیتی زخمی و سپس در بیمارستان جان خود را از دست می‌دهد.

یک منبع آگاه و نزدیک به خانواده ساسان قربانی که خواست نامش فاش نشود، در گفت‌وگو با زمانه به شرح جزئیات آن شب پرداخته است:

«آن شب جمعیتی بالغ بر دو هزار نفر که اغلب جوان بودند، مقابل کلانتری رضوانشهر تجمع کردند. در جریان این تجمع، مأموران نیروی انتظامی از گاز اشک‌آور استفاده کردند. به دلیل وزش باد، اما گاز اشک‌آوری که علیه معترضان استفاده شده بود به سمت خود مأموران مسلح و کلانتری برگشت. در این حین من و تعدادی دیگر از معترضان فرار کردیم چون از برجک تیراندازی کردند و خودمان را به کوچه‌ای نزدیک کلانتری رساندیم. در این کوچه خانمی برای این‌که در امان بمانیم ما را به داخل خانه‌شان راه داد. همزمان صدای تیراندازی وحشتناکی به گوش می‌ر‌سید حدود پانزده دقیقه آنجا ماندیم. چند دقیقه بعد متوجه شدم که از جمله افرادی که در اثر تیراندازی مأمورها گلوله خورده، ساسان بوده… ما دیدیم تیراندازی شد و تعدادی زخمی شدند، ولی نمی‌دانستیم ساسان هم جزو آنهاست قبل از اینکه به داخل کوچه فرار کنیم…».

این منبع آگاه می‌گوید، پس از چند دقیقه که صدای تیراندازی بند آمد، مجددا آنها به محلی که به سمت مردم تیراندازی شده بود، بازگشته و با پیکر زخمی ساسان قربانی روبه‌رو شده است:

«وقتی دوباره به محل باز می‌گشتیم برادرش دید مردی ساسان را آورده و می‌گوید این را باید به بیمارستان ببریم… برادرش وقتی نزدیک شد دید که ساسان است زخمی شده… یک نفر که ساسان را دیده بود تعریف کرد یک کادری از بالای برجک تیراندازی می‌کرد و به همین خاطر نمی‌توانستند خودشان را به ساسان برسانند. ساسان از ناحیه کشاله ران راست و زیر شکم هدف گلوله جنگی قرار داده بودند. ساسان همان‌جا وقتی تیر خورده بود مدتی به حال خود رها شده بود و خون‌ریزی شدیدی داشت، یکی از مأموران نیروی انتطامی او را به سمت آسفالت و درب کلانتری کشیده بود و روی زمین انداخت. وقتی برادر ساسان سر رسید سعی کرد او را به بیمارستان برساند، اما از سوی نیروهای بسیج به همراه ساسان به کلانتری منتقل شد و آن‌جا او را به شدت کتک می‌زنند. بعدا شنیدم برادر ساسان در آن لحظه التماس کرده که باید برادرش را به بیمارستان برساند، اما بسیجی‌ها به او گفته بودند آشوبگر و اغتشاشگر و مانع از انتقال سریع ساسان به بیمارستان شدند».

بر اساس گواهی وفات ساسان قربانی که به دست زمانه رسیده است، علت مرگ او «برخورد اجسام سخت یا تیز» اعلام شده است.

گواهی فوت ساسان قربانی- علت مرگ: «برخورد اجسام سخت یا تیز»

مأموران نیروی انتظامی اما به خانواده ساسان قربانی گفته بودند که «تظاهرکنندگان اسلحه داشتند» و برادرش را زخمی کردند، در حالی که شاهدان عینی متعددی دیده‌اند که از کلانتری به سمت معترضان تیراندازی شده است، از جمله منبعی که با زمانه صحبت کرده است. مأموران نیروی انتظامی حتی برای گمراه کردن به خانواده ساسان قربانی گفته بودند که از کردستان و کرمانشاه آمده بودند و به سمت معترضان در رضوانشهر تیراندازی کردند.

این منبع نزدیک به خانواده قربانی در ادامه می‌گوید:

«رضوانشهر شهر کوچکی است و همه هم‌دیگر را می‌شناسند. خانواده قربانی هم از کاسبان شناخته شده این شهر هستند و در این سال‌ها بارها کارهای مربوط به جوشکاری کلانتری این شهر را انجام داده‌اند؛ از این‌رو یکی از کادری‌های نیروی انتظامی خودرویش را در اختیار برادر ساسان قرار می‌دهد تا او را به بیمارستان منتقل کند. نهایتا ساسان را به بیمارستان شهدای رضوانشهر منتقل کردند. او در این مدت خون بسیار زیادی از دست داده بود. پس از انتفال ساسان به بیمارستان، جمعیت زیادی از مردم رضوانشهر جلوی بیمارستان آمده بودند و قصد اهدای خون داشتند، اما این موضوع در حالی که ساسان به خون نیاز داشت با مخالفت پرسنل بیمارستان مواجه شد».

تصویری از ساسان قربانی، از جانباختگاه شهریور ۱۴۰۱

این منبع آگاه می‌گوید که پرسنل بیمارستان گفتند که ما خون نداریم و بعد از حدود یک ساعت در حالی که ساسان زنده بود و هم‌چنان می‌توانست حرف بزند، مجبور شده بودند او را با خواهش و التماس با آمبولانس به بیمارستان پورسینا رشت منتقل کنند:

«گروه خونی ساسان اٌ منفی (O-) بود و برادرش همان گروه خونی را دارد و حتی در بیمارستان گفت که من خون می‌‌دهم، اما باز هم موافقت نشد. بعد از این‌که به بیمارستان پورسینا رشت رسیدیم، نیروهای امنیتی دیگر ما را راه ندادند و گفتند که او فوت کرده است. اما خانم پرستاری که آن‌جا حضور داشت، داد زد و گفت که این جوان هنوز علائم حیاتی دارد و زنده است. چطور شما می‌گوئید که زنده نیست؟!».

به گفته این منبع آگاه، در آن لحظه نیروهای امنیتی اجازه نمی‌دادند تیم پزشکی کارشان را انجام دهند:

«ساسان را به ناحق کُشتند. پرسنل بیمارستان پورسینا رشت هم از عمد کم کاری کردند چون از قبل به آن‌ها دستور داده بودند مدوا انجام نشود. در نهایت چند دقیقه پس از انتقال ساسان به اتاق عمل، خبر دادند که او فوت کرده است».

منبع آگاه زمانه می‌گوید روز بعد علی‌رغم پیگیری‌های خانواده پیکر ساسان قربانی را به آن‌ها تحویل ندادند:

«اول به آنها گفته بودند باید شواری تأمین استان تصمیم بگیرد. رفته بودند پیش دادستان، و دادستان گفته بود از دست ما خارج است، بروید به شما اطلاع می‌دهیم. خانواده سپس با شورای شهر رضوانشهر تماس گرفتند. از شورای شهر با حسن محمد یاری، نماینده رضوانشهر در مجلس تماس گرفتند. نهایتا روز یکم مهر جسد را به آنها تحویل دادند. با کلی منت که ما به شما داریم لطف می‌کنیم جنازه را تحویل می‌دهیم، شهرهای دیگر تحویل نمی‌دهند و خودشان جنازه‌ها را دفن می‌کنند و بعد مکان دفن را به خانواده‌ها اعلام می‌کنند…».

این منبع آگاه در خصوص این‌که آیا از خانواده قربانی مبلغی برای تحویل جسد درخواست کردند، می‌گوید:

«پولی برای تحویل جسد درخواست نکردند، اما در این مدت کلی منت گذاشتند که شهرهای دیگر پول می‌گیرند و ما بدون هیچ چشم‌داشتی جسد را داریم به شما تحویل می‌دهیم».

جمعه یکم مهر مراسم تشییع و خاکسپاری ساسان قربانی در رضوانشهر با حضور نیروهای امنیتی و لباس شخصی‌ها برگزار شد.

این منبع آگاه، در این‌باره می‌گوید:

«به خانواده ساسان گفته بودند که مراسم خاکسپاری سریع و بدون سر و صدا باید انجام شود و حق پخش قرآن و رفتن به مسجد را ندارند. نیروهای امنیتی در روز مراسم خاکسپاری با دوربین از مردم فیلمبرداری می‌کردند و همه را تحت نظر داشتند. پس از مراسم خاکسپاری، پدر ساسان را چند بار به فرمانداری می‌برند و برای چگونگی برگزاری مراسم در روزهای آینده برای فرزندش از او تعهد می‌گیرند که هرگونه اتفاقی یا شلوغی ایجاد شود، مسئولیت آن با خانواده است.»

🔻ویدیویی از مراسم خاکسپاری ساسان قربانی

این منبع آگاه، وضعیت پدر و مادر ساسان را از لحاظ روحی و روانی بسیار نامناسب توصیف می‌کند و می‌گوید پس از مرگ ساسان تاکنون چند بار مادر ساسان را به علت ناراحتی قلبی به بیمارستان برده‌اند:

«تمام فامیل به عزا نشسته و گریه و بی‌قراری وضعیت هر شب و روز این خانواده شده است. شرایط مادر ساسان چندان مناسب نیست و در این مدت به شدت لاغر شده است. تا این لحظه خانواده امکان صحبت با وکیل را نداشته‌اند و برادر ساسان دو بار به کلانتری رفته، اما آن‌جا به او گفته‌اند که آن‌ها به برادرش شلیک نکردند. رئیس کلانتری در رابطه با تظاهرات رضوانشهر به برادر ساسان گفته که ما خبرهای خوبی داریم و افرادی را از کردستان و کرمانشاه بازداشت کرده‌ایم.»

به گفته این منبع آگاه، زمانی که برادر ساسان به کلانتری رفته، رئیس کلانتری به او گفته که نامه نوشته‌ایم که ساسان را «شهید» اعلام کنند که برادر ساسان در جواب به رئیس کلانتری می‌گوید، «خودتان می‌زنید و خودتان هم شهید اعلام می‌کنید؟»

ساسان قربانی متولد ۱۸ تیر ۱۳۷۰ در رضوانشهر استان گیلان بود. او حدود چهار ماه پیش تولد ۳۱ سالگی خود را جشن گرفته بود. نزدیکان ساسان، او را فردی بسیار شاد، خوشحال، محبوب، زحمت‌کش، مردم دوست و بسیار مهربان معرفی می‌کنند.

ساسان قربانی، دومین فرزند خانواده بود. او پس از پایان دوران دبیرستان به دلیل مشکلات معیشتی خانواده به خدمت سربازی می‌رود و پس از اتمام دوران سربازی نزد برادرش در کارگاه درب و پنجر‌سازی و کرکره برقی مشغول به کار می‌شود. ساسان تا زمان مرگ در کارگاه برادرش کار می‌کند و از این طریق توانسته بود در میان مردم و کسبه رضوانشهر محبوبیت بسیار زیادی کسب کند. ساسان مجرد بود. خانواده او قصد داشتند در چند ماه آینده به خواستگاری دختری بروند که ساسان عاشق‌اش بود.

بنا به آمار سازمان حقوق بشر ایران، تا کنون دست‌کم ۲۵۳ تن از جمله ۳۴ کودک در اعتراضات سراسری کشته شده اند. وبسایت «هرانا» وابسته به فعالان حقوق بشر در ایران از ۲۸۳  کشته خبر داده است.

با وجود فشارها، سرکوب گسترده و خشونت‌آمیز نیروهای امنیتی در شهرهای مختلف ایران، تا ظهر روز جمعه هشتم مهرماه ۱۴۰۱ اعتراض‌ها به قتل حکومتی ژینا در بیش از ۱۰۰ شهر ادامه داشته است و در تصاویر و ویدئوهای منتشر شده به وضوح دیده می‌شود که نیروهای سرکوب به سمت معترضان با سلاح‌های کشنده تیراندازی می‌کنند.

منبع خبر: رادیو زمانه

اخبار مرتبط: مأموران به ساسان قربانی شلیک کردند و مانع نجات‌اش شدند