قسمت صد و چهل و نه صداقت سیز
درین به خانه میرود و وقتی میبیند جاویدان در مورد تهدید شدن آسیه توسط او و فایل صوتی خبر دارد عصبی میشود. اونور به بیمارستان به دیدن آسیه میرود. او از آسیه در مورد هدفش از بازی دادن درین میپرسد و از او میخواهد که درین را اذیت نکند. آسیه میگوید این مسألۀ بین او و درین است و به کسی ارتباط ندارد. او متوجه میشود که اونور عاشق درین شده و با طعنه به او میگوید بلا به دور باشد. آسیه به اونور میگوید قصد بیخیال شدن ندارد و درین را رها نمیکند.
آسیه متوجه میشود که روز گذشته درین پیش اونور بوده. اونور بیرون میآید و از پذیرش بیمارستان شمارۀ گونول را میگیرد. پلین آنجا ایستاده و متوجه او میشود. او موضوع را به آسیه میگوید. کمی بعد نیل پیش آسیه میرود تا به او سر بزند.
دمیر در رستوران پیش سرجون است و در مورد کار ولکان و سند زدن خانه با پول آنها به نام علی گلایه میکند. ایپک که با علی در رستوران قرار گذاشته تا با هم صحبت کنند به همراه علی به آنجا میروند. علی با دیدن دمیر تصور میکند که ایپک از او خواسته به آنجا بیاید و عصبانی میرود. دمیر هم با دیدن علی عصبانی میشود و میگوید او با پول آنها برای خودش خانه گرفته. آنها به هم حمله میکنند و سرجون آنها را جدا میکند.
اونور و گونول به ملاقات هم میروند. اونور به گونول میگوید حق با درین است و آسیه به عمد او را اذیت میکند و حال درین این روزها خوب نیست. او میگوید آنها باید درین را راضی کنند تا پیش روانشناس برود.
ولکان به خانه پیش آسیه میرود. آسیه به او میرود دیروز درین در خانۀ اونور بوده و ولکان میتواند با باز کردن پروندۀ خیانت به طلاق گرفتن از درین سرعت ببخشد. ولکان از کار درین عصبانی میشود. آسیه با طعنه میگوید اگر هنوز درین را دوست دارد آنها میتوانند بیخیال شوند. ولکان انکار میکند و میگوید آسیه را دوست دارد. آسیه میگوید در این صورت همین امروز باید به درین بگوید که آسیه را دوست دارد و قصد دارد از او جدا شود. ولکان تعجب میکند و میگوید به این سرعت نمیتواند این کار را بکند و هنوز باید علیه درین مدرک جمع کند. آسیه میگوید به اندازۀ کافی از درین مدرک دارد.
نجمی با گونول قرار میگذارد و میگوید علاوه بر خانهای که به نام علیست اخیراً مبلغ زیادی به حساب بانکی که آسیه برای علی باز کرده واریز شده. گونول کلافه میشود. دریا پیش آسیه میرود و آسیه در مورد نقشهاش با او صحبت میکند و میگوید ولکان باید بخاطر ارتباط همزمان با دو زن تاوان پس بدهد و درین هم باید به آسایشگاه روانی برود. ولی اگر زیاد اذیت کند شاید اول او را به زندان بفرستد.
شب وقتی ولکان به خانه میرود درین حسابی به خودش را رسیده و میز شام عاشقانهای تدارک دیده. ولکان میخواهد در مورد طلاق با او صحبت کند اما درین زودتر شروع به صحبت میکند و میگوید حق با ولکان بوده و او حاضر است اموال بیشتری را به نام علی بزند. ولکان تعجب میکند. درین به سمت ولکان میرود و برای او دلبری میکند. همان لحظه گونول به خانه میرسد. آسیه با ولکان تماس میگیرد و میپرسد آیا ولکان با درین صحبت کرده. ولکان میگوید زینب مریض شده و او نتوانسته با درین حرف بزند. بعد از قطع تماس آسیه درمیزند و وارد خانه میشود. ولکان با دیدن آسیه دستپاچه میشود. آسیه میگوید برای عیادت زینب آمده. درین و گونول متعجب میشوند و میگویند زینب مریض نیست. آسیه از ولکان میخواهد در این صورت چیزی که باید را به درین بگوید. ولکان سکوت کرده و نگران است. آسیه خودش به درین میگوید که ولکان قرار بود به او بگوید که میخواهد طلاق بگیرد و آسیه را دوست دارد. درین به شدت عصبانی میشود و از روی میز چاقو برمیدارد تا به آسیه حمله کند. ولکان مقابل درین میرود و چاقو در سینۀ او فرو میرود.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
قسمت بعدی - سریال صداقت سیز قسمت صد و پنجاه 150 قسمت قبلی - سریال صداقت سیز قسمت صد و چهل و هشت 148 Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part 150 Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part 148منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت صد و چهل و نه صداقت سیز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران