قسمت صد و پنجاه و دو صداقت‌ سیز

   سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و پنجاه و دو 152Sedaghatsiz Serial Part 152

چند روز بعد ولکان قرار است از بیمارستان مرخص شود. درین در حیاط خانه روی ویلچر نشسته و رفتارهای عادی ندارد. گونول پیش او می‌رود و تعجب می‌کند. درین می‌گوید ویلچر را برای ولکان آورده است چون شاید راه رفتن برایش سخت باشد. گونول می‌پرسد چرا درین برای آوردن ولکان به بیمارستان نرفته. درین می‌گوید ولکان خودش به خانه می‌آید و او از ولکان استقبال خواهد کرد. سپس به اتاق می‌رود تا آماده شود.

ولکان به همراه آسیه به خانۀ او می‌رود. علی از دیدن پدرش خوشحال می‌شود. آنها با هم صبحانه می‌خورند. درین از این‌که ولکان دیر کرده نگران است و با راننده او تماس می‌گیرد. راننده می‌گوید ولکان را به خانۀ آسیه رسانده و قرار است علی را به مدرسه برساند. درین عصبی می‌شود و سعی دارد خودش را کنترل کند. بعد از رفتن علی به مدرسه آسیه با ولکان صحبت می‌کند و از او می‌خواهد این رفتارهایش را تمام کند چون تمام این مدت با کارهایش به علی ضربه زده و علی لایق این زندگی نیست و برای آسیه مهم است که پسرش در آرامش باشد. او به ولکان می‌گوید بخاطر او بچۀ دومش را از دست داده است. ولکان شوکه می‌شود. آسیه می‌گوید وقتی متوجه خیانت ولکان شد باردار بوده. ولکان عصبانی می‌شود. او به خانۀ خودش پیش درین می‌رود و درین با دیدن ولکان خوشحال می‌شود. ولکان به درین می‌گوید حرف‌های آن شب آسیه درست بوده و او قصد دارد از درین طلاق بگیرد و به آسیه برگردد. درین عصبی می‌شود و با گریه و التماس از ولکان می‌خواهد که چنین کاری نکند. گونول پیش آنها می‌رود و با عصبانیت از درین می‌خواهد بس کند و خودش را کوچک نکند. همان لحظه پلیس‌ها دم در می‌آیند و به ولکان می‌گویند بخاطر شکایت دزدی او از شرکت باید او را با خود ببرند. ولکان و درین شوکه می‌شوند. بعد از این‌که پلیس‌ها ولکان را می‌برند درین با گونول بخاطر شکایتش دعوا می‌کند. گونول از این‌که درین متوجه نیست که نباید از ولکان دفاع کند عصبی‌ست. درین با عصبانیت خانه را ترک می‌کند.

ولکان در کلانتری اونور را می‌بیند و با عصبانیت می‌گوید همه‌چیز زیر سر اوست و انتقامش را خواهد گرفت. گونول با اونور تماس می‌گیرد و سراغ درین را می‌گیرد. اونور می‌گوید درین به کلانتری نیامده است. گونول نگران می‌شود. اونور با درین تماس می‌گیرد اما درین جواب نمی‌دهد. درین که به شدت عصبی و به هم ریخته است با آسیه تماس می‌گیرد و به او می‌گوید به جایی می‌رود که قصد داشت ماشین را از دره پایین پرت کند و کار ناتمام را تمام می‌کند.

آسیه سریع سوار ماشین می‌شود و سراغ درین می‌رود تا او را منصرف کند. او در راه با اونور تماس می‌گیرد و به او هم خبر می‌دهد و از او می‌خواهد آمبولانس را به آنجا اعزام کند. درین به پرتگاه می‌رسد و از ماشین پیاده می‌شود. او یاد خاطراتش با ولکان می‌افتد سپس کم‌کم به لبۀ پرتگاه نزدیک می‌شود. همان لحظه آسیه می‌رسد و پیاده می‌شود. او سعی دارد با حرف‌هایش درین را آرام کند تا بتواند او را کنار بکشد. درین می‌گوید با پرت کردن خودش پیش ولکان خواهد رفت. آسیه به درین می‌گوید باید سراغ زینب برود تا با هم پیش ولکان بروند. او درین را از لبۀ پرتگاه کنار می‌کشد. اونور هم از راه می‌رسد. درین ناگهان یاد حادثۀ پرت شدن از دره با ماشین می‌افتد که آسیه او را از داخل ماشین نجات داده بود و او همیشه این قضیه را انکار کرده بود. درین به آسیه می‌گوید یادش آمد که او درین را نجات داده بود و از او تشکر می‌کند. آمبولانس می‌رسد و درین را به بیمارستان می‌رسانند.

ممنون از این‌که با من همراه بودید، خدانگهدار.

قسمت بعدی - سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و پنجاه و سه 153 قسمت قبلی - سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و پنجاه و یک 151 Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part 153 Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part 151

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: قسمت صد و پنجاه و دو صداقت‌ سیز