قسمت صد و بیست و هفت صداقت سیز
آسیه سر میز صبحانه به علی گوشی میدهد تا با دمیر تماس بگیرد. او به علی خبر میدهد که پدر دمیر فوت شده است. علی ناراحت میشود و میگوید میخواهد پیش دمیر برود. در خانۀ هالوک، گونول و درین مدام گریه میکنند. آنها آسیه و آراز را مسبب مرگ هالوک میدانند. نیل با آسیه تماس میگیرد و به او میگوید بهتر است به آنجا نرود چون گونول و درین همه را مقصر مرگ هالوک میدانند و از آسیه هم عصبانی هستند. آسیه میگوید باید برای تشییع جنازه حتماً بیاید.
اونور با درین تماس میگیرد. ولکان گوشی درین را میبیند و جواب میدهد. او به اونور میگوید در شرایطی نیست که جواب تلفن را بدهد و گوشی را قطع میکند و اونور را هم بلاک میکند. همه به مراسم خاکسپاری میروند. وقتی آسیه بههمراه علی به آنجا میرود درین و گونول عصبی میشوند و درین شروع به توهین و داد و فریاد میکند و آسیه را قاتل میداند. آسیه با ناراحتی از مراسم بیرون میرود. او با آراز تماس میگیرد و میگوید او باید با خانوادۀ هالوک صحبت کند و همهچیز را دقیق برایشان تعریف کند تا آنها بفهمند که آراز و آسیه تقصیری نداشتهاند. آراز میگوید به خانۀ آسیه میرود تا با هم صحبت کنند.
همه در خانۀ هالوک جمع شدهاند. ولکان و گونول به حیاط میروند. گونول به ولکان میگوید آنها باید از آراز انتقام بگیرد و او در این مورد از ولکان حمایت میکند و کمکش میکند که حضانت علی را هم بگیرد. او میگوید از این به بعد ولکان رییس شرکت میشود و تمام ثروت هالوک در دست ولکان خواهد بود و رییس خانواده میشود و دشمن آنها هم مشترک خواهد بود. ولکان وسوسه میشود.
آراز پیش آسیه میرود و میگوید از این وضعیت خسته شده و بهتر است از ترکیه بروند و زندگی جدیدی بسازند. یک هفته بعد ولکان رییس شرکت شده و به آنجا میشود. آسیه به آنجا میرود و خبر میدهد که او و آراز قصد مهاجرت به انگلیس را دارند و باید در این مورد او و علی صحبت کنند و تصمیمی بگیرند. ولکان عصبانی میشود.
آسیه به بیمارستان میرود. جیران یک بیمار را برای آسیه میفرستد. او یادش میآید که چند روز قبل گونول از او خواسته بود بیماری را که او میفرستد حتماً پیش آسیه بفرستد. ولکان به رستوران به دیدن سرجون میرود و میگوید آراز میخواهد با آسیه به انگلیس برود. سرجون میگوید نمیگذارد آراز نفس راحت بکشد و او را نابود خواهد کرد. ولکان نگران آسیهس اما سرجون میگوید آسیه هم برای او مثل آراز است چون در روز مرگ هالوک او هم آنجا بوده و کمکی به هالوک نکرده.
یک زن و عروسش به اتاق آسیه برای معاینه میروند. آسیه برای آن زن آزمایش مینویسد. عروس بیرون میآید و به یکی از پرستاران علامت میدهد. پرستار با گونول تماس میگیرد و میگوید طبق نقشه آن زن دیگر بیمار آسیه بهحساب میآید.
ممنون از اینکه با من همراه بودید، خدانگهدار.
قسمت بعدی - سریال صداقت سیز قسمت صد و بیست و هشت 128 قسمت قبلی - سریال صداقت سیز قسمت صد و بیست و شش 126 Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part 128 Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part 126منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت صد و بیست و هفت صداقت سیز
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران