قسمت صد و نوزده صداقت‌ سیز

   سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و نوزده 119Sedaghatsiz Serial Part 119

درین پولی که از شرکت گرفته را توی یک پاکت می‌گذارد و به خانۀ پدر ایپک می‌رود. او با عصبانیت به پدر ایپک می‌گیرد و با ولکان تماس بگیرد و بگوید از گرفتن پول منصرف شده تا درین پول را به او بدهد. پدر ایپک با ولکان تماس می‌گیرد اما ولکان جواب نمی‌دهد. درین پاکت را به پدر ایپک می‌دهد و با تهدید می‌گوید باید در اولین فرصت به ولکان خبر بدهد که پول را نمی‌خواهد وگرنه او را پشیمان خواهد کرد. ایپک از اتاقش حرف‌های آنها را می‌شنود. دوست دختر پدر ایپک به او می‌گوید نیازی نیست به ولکان چیزی بگویند و می‌توانند از او هم پول بگیرند و درین هیچ مدرکی بابت پول دادن به آنها ندارد.

شب در خانۀ هالوک سر میز شام هالوک پکر است و گونول علت را می‌پرسد. هالوک به او می‌گوید مادر آراز زنده است و آراز این موضوع را فهمیده. گونول شوکه می‌شود. هالوک ماجرایی را برای گونول تعریف می‌کند و می‌گوید مجبور به پنهان کردن زنده بودن آراز و مادرش شده بود و حالا ولکان هم متوجه قضیه شده و این برایش گران تمام می‌شود. گونول به هالوک می‌گیود چاره‌ای جز صحبت کردن با ولکان ندارد و می‌تواند به خانۀ آسیه برود و با او حرف بزند.

ولکان با یک دستگاه پلی‌استیشن جدید به خانۀ آسیه می‌رود و آن را به علی می‌دهد. علی خوشحال می‌شود. آسیه از این‌که ولکان متوجه درخواست علی شده تعجب می‌کند. ولکان با حرص می‌گوید وقتی آراز برای علی بازی آورده آسیه از او ایرادی نگرفته و حالا او را سرزنش می‌کند. آسیه از این‌که ولکان می‌داند آراز برای علی بازی آورده هم تعجب می‌کند. او کمی با خودش فکر می‌کند و یاد کلوچه آوردن ولکان می‌افتد. وقتی ولکان علی را به دستشویی می‌برد آسیه تظاهر می‌کند که آراز با او تماس گرفته و پای تلفن می‌گوید ساعت 12 شب پیش او می‌رود و صبح قبل از بیدار شدن بقیه به خانه می‌آید.

در خانۀ آراز، غدیر به آراز یم‌گوید ولکان خانه‌اش را به فروش گذاشته. آراز می‌گوید خانه به این زودی به فروش نمی‌رود و از غدیر می‌خواهد بدون این‌که کسی چیزی بفهمد آن‌ها خانه را بخرند. ولکان در خانه پنهانی دوربین را چک می‌کند و حرف‌های آسیه در مورد قرارش با آراز را می‌شنود. علی و ایپک مدام درحال پیامک بازی هستند و ایپک می‌گوید کاش می‌توانستند با هم بیرون بروند و حوصله‌اش سررفته.

هالوک به خانۀ آسیه می‌رود و با ولکان تماس می‌گیرد تا بیرون بیاید. او به ولکان می‌گوید از رفتن به خانۀ عایشه خبر دارد و از او می‌خواهد که حد خودش را بداند و در هر چیزی دخالت نکند. ولکان با طعنه می‌گوید خبر دارد که هالوک 35 پسر و مادر را از هم جدا کرده و وقتی آراز این را بفهمد برای او بد می‌شود. او می‌گوید تنها در صورتی سکوت می‌کند تا هالوک با او همدست شود و آراز را نابود کند و او را از آنجا دورش کند.

آخر شب ولکان در سالن نشسته و منتظر ساعت است. آسیه از او می‌خواهد که بخوابد اما ولکان می‌گوید خوابش نمی‌برد. آسیه به اتاقش می‌رود. صبح وقتی آسیه بیدار می‌شود ولکان روی مبل خوابش برده. آسیه عصبانی می‌شود و به دوربین‌ها نگاه می‌کند. او دوربین مخفی را پشت دوربین اصلی پیدا می‌کند و آن را می‌کَند. آسیه به شدت عصبانی‌ست و به گلدان ضربه‌ای می‌زند و ولکان با صدای شکستن ولکان بیدار می‌شود. آسیه می‌گوید سر کار می‌رود. سپس بیرون می‌آید و به خانۀ آراز می‌رود. او موضوع دوربین‌ها را به آراز می‌گوید. آراز به شدت از این کرا ولکان عصبانی می‌شود و می‌گوید باید از او شکایت کند. آسیه می‌گوید به‌خاطر شرایط علی نمی‌خواهد دردسر درست کند.

از املاک با درین تماس می‌گیرند و خبر می‌دهند که خانۀ ولکان به فروش رفته. درین از این‌که ولکان فروش خانه را لغو نکرده تعجب می‌کند. آسیه به خانه می‌رود و وقتی ولکان بیرون می‌رود آراز با یک نفر برای کنترل کردن خانه و پیدا کردن دوربین‌های ولکان به خانۀ آسیه می‌رود و آنجا را پاکسازی می‌کند. ایپک به مدرسه نرفته و برای دیدن علی به خانۀ آسیه می‌رود. او به علی می‌گوید زن پدر علی به خانۀ آن‌ها آمد و به پدرش پول داد و پدرش می‌خواهد از ولکان هم پول بگیرد. بعد از رفتن ایپک علی با ولکان تماس می‌گیرد اما گوشی او خاموش است. علی موضوع را به آسیه می‌گوید. آسیه می‌گوید خودش به خانۀ ولکان می‌رود.

آراز به خانۀ ولکان می‌رود و با عصبانیت گوشی او را می‌گیرد و به زمین می‌کوبد. او به ولکان می‌گوید می‌داند در خانۀ آسیه دوربین کار گذاشته. سپس او را تهدید می‌کند که به خانۀ آسیه نزدیک نشود. درین که به خانۀ ولکان آمده بود شوکه و عصبی می‌شود. آراز در خانه عکس آسیه را می‌بیند و به شدت عصبانی می‌شود. او عکس را برمی‌دارد و به زمین می‌کوبد و قاب آن را می‌شکند و دست خودش هم زخمی می‌شود. همان لحظه آسیه می‌رسد و با دیدن این وضعیت شوکه می‌شود.

ممنون از این‌که با من همراه بودید، خدانگهدار.

قسمت بعدی - سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و بیست 120 قسمت قبلی - سریال صداقت‌ سیز قسمت صد و هجده 118 Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part 120 Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part 118