آیا خیزش سراسری کنونی به عُمر جمهوری اسلامی پایان خواهد داد؟
از سوی دیگر، جامعۀ بینالمللی فشارهای خود را بر جمهوری اسلامی بیش از پیش افزایش میدهد. برای مثال، صدراعظم آلمان خبر داد که اتحادیۀ اروپا در حال بررسیِ تحریمهای تازه برضد جمهوری اسلامی است.
با نگاهی به رسانهها و مطبوعات ایران و واکنشهای ضد و نقیضی که مسئولان و کارگزارانِ رژیم به موج اعتراضها نشان میدهند، به نظر میرسد شکافی در میان آنان ایجاد شده و رژیم رفته رفته یکپارچگیاش را از دست میدهد. نشانههای زیادی هست که ناظران را به این نتیجه میرساند که جمهوری اسلامی خود را در تنگنا میبیند.
چند روز پیش وبگاه بریتانیایی «اکسپرس» نوشت بعضی از مقامهای بلندپایۀ جمهوری اسلامی در فکر خارج کردن اعضای خانوادۀ خود از ایران اند و برای این منظور میکوشند پاسپورتهای اروپایی به ویژه بریتانیایی و سویسی و نیز کانادایی تهیه کنند. در عین حال، برخی از مقامهای رژیم نیز می کوشند راههای صلحآمیز برای بیرون آمدن از بحران و فرونشاندن مسالمتآمیز جنبش به رهبری نظام پیشنهاد کنند.
برای مثال، چندی پیش علی لاریجانی، رئیس پیشین مجلس شورای اسلامی، در مصاحبه با روزنامۀ اطلاعات «حجاب» را مسألهای فرهنگی اعلام کرد و از رهبری نظام خواست که آن را از دستور کار دولت خارج کند. او گفت: «تردید نداشته باشید وقتی پدیدهای یک مقدار رواج مییابد، رفتار سفت و سخت درباره آن علاج کننده نیست. بگذریم از اینکه این مسأله ذات فرهنگی هم دارد». در آن مصاحبه او همچنین گفت: «قانون حجاب مصوبۀ شورای عالی انقلاب فرهنگی است و من فکر نمیکنم پناه بردن به قانون، مسأله اصلی در این زمینه باشد». او سپس افزود: « نباید کاری کرد که چنین مسائلی، جنس حکومتی پیدا کند. حجاب راه حل فرهنگی دارد».
لاریجانی در آن مصاحبه این ایده را نیز رد کرد که لغو قانون «حجاب اجباری» ممکن است به فروپاشی نظام بینجامد. البته بعضی از کارشناسان بعید میدانند که جمهوری اسلامی تا زمانی که علی خامنهای زنده است، دست از حجاب اجباری بردارد.
بعضی از کارشناسان نیز معتقدند که چون جنبش بیرهبر است، به رغم گستردگیاش به انقلاب نمیانجامد. به همین سبب، رهبری جمهوری اسلامی تصمیم گرفته است فعلاً از سرکوبِ گسترده و خونین آن خودداری کند تا جنبش خود از نفس بیفتد. البته این کارشناسان فراموش میکنند که به دلیلِ سرشت سراسری جنبش کنونی، رژیم این بار راههای دیگری را برای فرونشاندن آن آزموده است.
جنبشهای ۱۳۸۸، ۱۳۹۶ و ۱۳۹۸ اگرچه دامنه دار بودند اما مانند جنبش کنونی سراسری نبودند. سرکوب خونین آنها از قضا برای جلوگیری از سراسری شدن آنها بود. اما جنبش کنونی از همان آغاز سراسری بود و رژیم را غافلگیر کرد. از کردستان تا تهران، از بلوچستان تا گیلان و از خوزستان تا آذربایجان مردم یکپارچه به پا خاستند. این همبستگی ملی همچنان ادامه دارد.
بنابراین، هدف اصلیِ رژیم در این مدت درهم شکستنِ این همبستگی بوده است. برای این منظور، نخستین ترفندی که رژیم به کار بست، عَلَم کردن تجزیه طلبی بود. خامنهای پس از سکوتی طولانی سرانجام جنبش سراسری را افزون بر منافقان، سلطنتطلبان و خانوادههای ساواکی به تجزیهطلبان نسبت داد. زیرا با توجه به دلبستگی مردم به تمامیت ارضی کشور بر این گمان بود که اگر موضوع تجزیه طلبی بر سر زبانها بیفتد، ممکن است مردم در مبارزه با رژیم تعلل کنند و یا اصلاً دلسرد شوند.
حملات پهپادی و موشکی به مراکز احزاب کُرد ایرانی در مناطق مرزی اقلیم کردستانِ عراق و نیز کشتار مردم زاهدان به منظور درهم شکستنِ همین همبستگی ملی انجام گرفت. دیدیم که رهبران و سرآمدان سیاسی و فرهنگیِ کُرد و بلوچ هرگونه تهمت تجزیهطلبی را رد کردند و به درستی گفتند که رژیم با حمله به کردها و بلوچها به بهانۀ تجزیه طلبی میخواهد همبستگی کنونی ایرانیان را درهم بشکند. کنشگران سیاسیِ کارآزموده و باتجربه، مردم را از افتادن در دام این ترفند برحذر داشتند.
به عقیدۀ بسیاری از کارشناسان، رزمایش دو هفته پیشِ نیروی زمینی سپاه در مرزهای شمال ایران و عَلَم کردن حضور اسرائیل در خاک جمهوری آذربایجان نیز بیارتباط با جنبش سراسری مردم ایران نبود. به گفتۀ آنان، رژیم با این کار می خواست احساسات ناسیونالیستی ایرانیان را برانگیزد و احتمالاً به تفرقۀ قومی دامن زند.
حمله به حرم شاهچراغ در شیراز را نیز رژیم پیامد جنبش اعتراضی مردم اعلام کرد. این حمله در چهارم آبان همزمان با برگزاری چهلم درگذشت مهسا امینی روی داد و داعش مسئولیتِ آن را به عهده گرفت. محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی، دربیانیهای آن حمله را تروریستی خواند و گفت: «این فاجعۀ دلخراش اتمام حجتی است با همۀ کسانی که در هفتههای گذشته با ایجاد نا آرامی، زمینه را برای توطئههای دشمن فراهم کردند». ابراهیم رئیسی نیز گفت: «اغتشاشات راه را برای حملۀ تروریستی باز میکند».
اما مخالفان جمهوری اسلامی حمله به شاهچراغ را با استناد به تناقضهای روایت رسمی از آن و انتشار سریع ویدئوی حمله، بسیار مشکوک و شبهه ناک دانستند. محمد جواد اکبرین، روزنامه نگار و از مخالفان جمهوری اسلامی، در حساب توئیتری خود نوشت: خبرگزاری داعش در اعلام خبر حمله گفته است منابعی امنیتی (که معلوم نیست چه منابعی هستند) عملیات شاهچراغ را کار داعش دانستهاند. به گفتۀ اکبرین، تا امروز مدل داعش این گونه بود که هر کس از هر جای دنیا اعلام پیوستگی و بیعت با داعش میکرد، داعش او را از خود میدانست. چگونه است که این بار داعش روش خود را تغییر داده و به منابع نامعلوم امنیتی استناد میکند؟ «منبع» خبر داعش کیست؟
گفته میشود آخرین طرح جمهوری اسلامی برای گریز از بحران کنونی حملۀ سپاه به پایگاه ها و زیرساختهای عربستان سعودی است. این خبر را روزنامۀ «وال استریت ژورنال» روز سه شنبه دهم آبان به نقل از چند مقام سعودی و بعضی از مقامهای کاخ سفید منتشر کرد.
به طور کلی، بسیاری از کارشناسان معتقدند که جمهوری اسلامی به سبب ناتوانیاش در سرکوب جنبش سراسری کنونی، درهم شکستن همبستگی ملی ایرانیان را در دستور کار خود قرار داده تا سپس کانونهای پراکندۀ مقاومت را با بیرحمی همیشگیاش سرکوب کند. به نظر میرسد هراساندن ایرانیان از عملیات تروریستی و تجزیهطلبانه و برانگیختن حس ناسیونالیستیِ مردم نتیجه ای نداده و اکنون باید منتظر ترفند دیگری باشیم.
دریافت رایگان خبرنامهبا خبر-پیامک های ما اخبار را بصورت زنده دریافت کنید
آبونه شویداخبار جهان را با بارگیری اَپ ار.اف.ای دنبال کنید
منبع خبر: آر اف آی
اخبار مرتبط: آیا خیزش سراسری کنونی به عُمر جمهوری اسلامی پایان خواهد داد؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران