قسمت پنجاه و نه قضاوت
ارن به همراه کمیسر متین و تیم تجسس، به محل قتل انگین می روند تا مدارکی مبنی بر اثبات حضور شخص سوم پیدا کنند. ارن در رودخانه چشمش به یک دستکش می افتد و تصور می کند همان دستکشی است که قاتل با آن شلیک کرده و آن را بر می دارند.
در دفتر وکالت ایلگاز و جیلین، مردی به نام میتاد با شرح یک واقعه، ادعا می کند که در مغازه اش اتفاق وحشتناکی افتاده است. او تعریف می کند که شب قبل با مردی به نام عمر درگیر شده و همسایه ها آن ها دیده اند. امروز متوجه شده که عمر با ضرب گلوله مرده و می ترسد این ماجرا به گردن او بیوفتد. جیلین پرونده آن مرد را به ایلگاز می سپارد و برای کمک به او، اظهارات اولیه مرد را ثبت می کند. ایلگاز حسابی از این رفتار جیلین متعجب شده است و او را به اتاق دیگری می برد و می گوید شاید این مرد واقعا مرتکب قتل شده باشد، چطور می توانی از او دفاع کنی و پرونده اش را قبول کنی؟ جیلین به یاد مرگ خواهرش می افتد، او پیش میتاد می رود و می گوید پیش از شروع کار باید با هم صادق باشیم تا من بتوانم به شما کمک کنم، آیا شما عمر را کشتید؟ مرد انکار می کند و جیلین از او می پذیرد.
در دفتر پارس، سدا را می بینیم که بسیار عصبانی است. او به پارس می گوید از تمام زنان این پرونده اظهاراتشان را گرفته اید اما فکر می کنم شخصی را جا انداخته اید. اگر نمی خواهید برای صحبت با آن فرد درخواست رسمی بدهم، امروز به مکانی که می گویم بیایید تا صحبت کنیم.
عثمان را در دفتر کارش می بینیم. او تلاش دارد تا با زمرد تماس بگیرد و قضیه بچه را از او بپرسد و از حالش با خبر شود اما چند بار پیام می نویسد و پاک می کند. در همان لحظه از زمرد پیامی دریافت می کند که از او درخواست کرده تا ملاقات داشته باشند. عثمان با خوشحالی می پذیرد.
در خانه گل زده می شود، مردی پشت در است که یک نامه به گل می دهد و می گوید در کشتی ای که ظفر در آن بوده، کار می کرده. به دلیل اتمام قرارداد شرکت، کشتی آن ها را در جای دوری متوقف کرده اند. او می گوید ظفر در کشتی ماند تا کار کند و این نامه را برای گل فرستاده است. گل نامه را می گیرد و با نگرانی آن را در خلوت خود باز می کند. ظفر در نامه اظهار دلتنگی کرده و وعده بازگشتش را داده است اما گفته ممکن است کمی بیشتر از حد معمول طول بکشد. گل با خواندن نامه گریه اش می گیرد. در صحنه بعد می بینیم مردی که نامه را آورده از طرف مردان به آنجا رفته و در ماشین با مردان نشسته است.
پایان قسمت 59
برای آنکه از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال قضاوت قسمت شصت 60 قسمت قبلی - سریال قضاوت قسمت پنجاه و هشت 58 Next Episode - Ghezavat Serial Part 60 Previous Episode - Ghezavat Serial Part 58
منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت پنجاه و نه قضاوت
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران