تحلیل اعتراضات اخیر در گفتوگو با سعید حجّاریان - Gooya News
معصومه رشیدیان، انصاف نیوز
سعید حجاریان در ضمن تحلیل نقش نسل جوان که در اعتراضات اخیر حضور داشتهاند، میگوید: «اصلاحطلبان در زمینه فهم جوانان تجارب موفقی دارند و هنوز هم جای امید هست به شرط آنکه در مسیر و گفتمان و شیوه بیان تجدیدنظر اساسی صورت بگیرد. ما باید به فکر روزی باشیم که جنبشهایی مانند «جنبش مهسا» و «اعتراضات آبان» با اعتصاب همزمان شود. آن وقت باید از چین نیروی نظامی وارد کنند! نیرویی که حقیقتاً لطمه بزرگی به جوانان میزند».
او که از تئوریسینهای جریان اصلاحات خوانده میشود، در جایی از مصاحبه با انصاف نیوز خاطرهای را به نقل از یکی از دوستانش که به کوبا سفر کرده بود، تعریف کرد: «آنجا بحث درباره وضعیت ایران شده بود. رائول کاسترو به دوست ما گفته بود شما در جمهوری اسلامی ایران دیسکو دارید؟ دوست ما گفته بود نه. کاسترو پرسیده بود بیچ دارید؟ دوست ما گفته بود بله منتهی زنانه و مردانهاش جداست. پرسیده بود کلاسهای درس چطور است؟ دوست ما پاسخ داده بود، تفکیک کردهایم. کاسترو گفته بود وضع وحشتناکی دارید. همه راهها را بستهاید، لااقل یک راه را باز کنید. بعد توضیح داده بود، کوبا کمونیستی است و همهچیز آن بسته است ولی یک راه باز است. شما الان همهچیز را بستهاید!»
انصاف نیوز: بیش از یکماه از جان باختن مهسا امینی میگذرد. بعد از این واقعه اعتراضات گستردهای آغاز شد که درباره کمیّت، ماهیت و جهتگیری آن تحلیلهای متعددی ارائه شده است. تحلیل شما از اعتراضات اخیر چیست؟
حجاریان: در ابتدا باید از جان باختن مهسا امینی و سایر افرادی که دیگر در بین ما نیستند، اظهار تأسف کنم. بهویژه افرادی که در زاهدان و شیراز جان باختند و همچنین افرادی که در گمنامی از دنیا رفتند. متأسفانه تا الان باز هم آماری بیشتر از وقایعی مانند پانزده خرداد و هفده شهریور ثبت شده و این فاجعهبار است. توجه کنید که در این بین جوانهای عزیزی جان باختهاند و با تأسف باید گفت دستگاه تولید اخبار رسمی بهمصاف حقیقت رفته و به ازای هر جان، یک روایت تولید کرده است! بیآنکه توجهی شود به اینکه همه اهل ایراناند و حتی پیش از آن انساناند. متأسفانه دستاندازی به «حقیقت» سکه رایج شده است.
به سؤال شما برگردم. اعتراضات اخیر از چند زاویه قابل بررسی است. اگر وقایع زاهدان را بهدلیل ریشه ماجرا مستثنی کنیم -که حتماً باید بهطور مستقل دربارهاش گفتوگو کنیم تا موضوع شفاف و پیگیری شود- درباره اعتراضات سراسری اخیر باید بگویم ما تقریباً با جمعیتِ معترضِ همگن مواجه هستیم که حاملان اصلیاش جوانان و زنان هستند؛ البته همانطور که میبینیم رنگ زنانه اعتراضات پررنگتر است. از طرف دیگر، شهرهای بزرگ و طبقه متوسط که تحلیلهایی مبنی بر خاموش شدن و بیتفاوتیشان وجود داشت، با درجههای مختلف درگیر اعتراض شدهاند که این نشانهای است از زنده بودن جامعه. در این اعتراضات همانطور که میدانید ابتدا مطالبه سبک زندگی مطرح بود اما بهتدریج سیاست تأثیر خود را بر آن گذاشت یعنی اکنون ما با اعتراضاتی چندوجهی مواجه هستیم. در آخر باید تحلیل روانشناختیای هم از اعتراضات داشته باشیم که بهنظر در آن دو عنصر «طردشدگی» و «تحقیر» واجد اهمیت است؛ عناصری که در یک بازه زمانی بلندمدت جامعه را عصبانی کرده است.
انصاف نیوز: معمولاً در اذهان و همچنین فضای رسانهای اعتراضات در پیوند با یکدیگر تعریف میشوند یا اینکه درباره نسبت اعتراضات با یکدیگر پرسش میشود. شاید از همین روست که اعتراضات اخیر با اعتراضات آبان ۱۳۹۸ مقایسه میشود. از مقایسه این دو اعتراض چه نتیجهای میتوان گرفت؟
حجاریان: هر دوی این اعتراضات از لحظهای با سیاست پیوند خوردند و سیاسی شدند اما خاستگاهشان تفاوت دارد. اعتراضات آبان ۹۸ در شهرهای کوچک صورت گرفت، تا حد زیادی حاشیهنشینها را درگیر کرد و بعدتر فراگیر رفت. یعنی مرکزیت اعتراضات از آن طبقه فرودست و یا طبقه متوسطی بود که خود را در آستانه فقیر شدن میدید. از سوی دیگر، باید به مطالبه معترضان نگاه کنیم. معترضان شهریور-مهر ۱۴۰۱ مطالبه «سبک زندگی» دارند ولی معترضان آبان مطالبهشان «خود زندگی» بود. اگر خاطرتان باشد در آبان ۹۸ یکباره معیشت خانوادهها تحت تأثیر افزایش نرخ بنزین با مخاطره مواجه شد اما حاملان جنبش مهسا لزوماً از این زاویه به اعتراضات نپیوستند و شاید اگر از آنها بپرسید بگویند نظام سیاسی کشور هر چه را خواسته است به اقتصاد و سیاست کشور تحمیل کرده است ما میخواهیم کافه و رستوران و دانشگاه و پارک و خیابان و در یک کلام عرصه عمومی از این دخالت مصون باشد. به بیان دیگر، خوب است بگوییم که معترضان جنبش مهسا میگویند «میخواهیم زندگی کنیم» اما معترضان آبان ۹۸ میگفتند «میخواهیم زنده بمانیم». میان این دو تفاوت است اما هسته اصلی ماجرا به سیاست مرتبط است و این، کلید فهم ماجراست و نمیشود از آن طفره رفت. بهنظر میرسد معترضان اخیر عموماً بهطور متوسط ۲۵ تا ۳۵ سال سن داشته باشند اما سن معترضان آبان ۹۸ بالاتر بود. هر چند در هر دو مقطع جوانها جزو جانباختگان بودند.
انصاف نیوز: نحوه مواجهه حاکمیت با این دو اعتراضات چگونه بوده است؟
حجاریان: من در مجموع منطق مواجهه حاکمیت با معترضان را نمیپذیرم و معتقدم دستگاه تحلیلیشان معیوب است. در عین حال باید به یک نکته مهم اشاره کنم. در اعتراضات آبان ۹۸ دغدغه اصلی زندهماندن بود یعنی حاملان جنبش، جان به لب رسیدهها بودند؛ جان به لب رسیدگی از فقر و یا ترس از سقوط به چاله فقر. واقعاً بعضی از آنها چیزی برای از دست دادن نداشتند و حتی، حاکمیت بعد از برخورد سفت و سخت این را فهمید؛ فهمید که چه اشتباه مهیبی کرده است. به همین خاطر دستکم در گفتار و بعضاً بهصورت نمایشی شروع کرد به تفکیک جانباختهها و حتی شهیدخواندنشان. اما الان حاکمیت یک اشتباه جدیدتر مرتکب شده است. اینبار اعتراضکنندگان را اساساً بهرسمیت نمیشناسد و مدام نفت روی آتش میریزد. گویا در ذهنشان این است باید حال یک مشت بچهپولدارِ پررو را بگیریم!
انصاف نیوز: اعتراضات اخیر بهلحاظ الگوی شعارها چگونه است؟
حجاریان: من قبلاً گفته بودم وقتی جلوی پای آقای رییسی فرش قرمز پهن میکنند تا رئیسجمهور شود، و یا وقتی مجلس استصوابی درست میکنند، نتیجهاش این میشود که یک نفر مُشار بالبَنان شود. الان وضعیت اینطور است. در شرایط دموکراتیک و حتی نیمهدموکراتیک شعارها پخش میشود اما الان اینگونه نیست. اگر بهخاطر داشته باشید سال ۸۸ مثلاً خطاب به احمدینژاد میگفتند: «۶۳ درصدت کو؟!» ولی الان کسی نه به رأی رئیسجمهور کار دارد، نه اسماش را میآورد نه حتی کابینه را میشناسد. شاید حاکمیت نمیدانست یکدست شدن قدرت چنین دستاوردی هم برایاش دارد. به هر حال این تغییر وضعیت در گفتار معترضان، روحیه جوان مؤمن و انقلابی را به مرز انفجار رسانده است.
تغییر الگوی شعاردهی مردم با یک پارامتر دیگر هم قابل سنجش است؛ گفتار قدرت و منسوباناش. واقعیت این است ساخت قدرت و شبکه حامیاناش اهل تحقیر کردن و درشتگویی هستند. الان حرفهای نامربوط به سرعت اکو میشود و با یک هشتگ به مرجع صدورش بازمیگردد. قبلاً این کار کنترل شده بود اما اکنون اینگونه نیست. مثلاً دوره اصلاحات یک آقایی گفت طرفداران خاتمی «حشره» هستند! آن زمان ما در روزنامه صبح امروز این گفته و نمونههای مشابه آن را تیتر میکردیم و تاثیر هم داشت البته دادگاهاش را هم میرفتیم. ولی الان در فضای مجازی با تیراژ غیرقابل شمارش و بدون مدیرمسئول این توهینها بازتاب پیدا میکند. یکی از دلایل فشار بر فعالان مجازی و طرحهایی مثل صیانت همین است، حال آنکه منطق فضای مجازی شکل دیگر است و اساساً بستن و تعقیب و محدود کردن محلی از اعراب ندارد.
انصاف نیوز: نقش صداوسیما در این وضعیت چیست؟
حجاریان: صداوسیما مدتهاست زمینگیر شده است. یک تعدادی کارمند دارد که فقط ساعت کار پُر میکنند تا انتهای ماه حقوقشان را بگیرند و بروند؛ یعنی خلاقیت و ابتکاری دیده نمیشود. رییس پیشین صداوسیما بهخوبی از وضعیت این سازمان پرده برداشته است. این سازمان بهلحاظ کمّی پیشرفت کرده است اما بهلحاظ کیفی خیر. بنابراین از همه شکست میخورد خواه یک کانال یوتیوب و تلگرام خواه یک شبکه ماهوارهای. میخواهم نتیجه بگیرم دستگاه تبلیغاتی رسمی کشور نابود شده است. به عبارتی به جز معدود برنامههایی که برای رصد و پیشبینی تصمیمات حاکمیتی اهمیت دارد، هیچچیزی برای دیدن وجود ندارد زیرا برنامهسازی صداوسیما به شکل مقاطعهکاری انجام میشود. زمانی آیتالله خمینی گفت اسرائیل بهقدری نجس است که اگر به بحر محیط انگشت بزند، بحر محیط نجس میشود. الان صداوسیما همین وضعیت را دارد؛ به هر چه ورود کند، خراب میشود! این البته منحصر به صداوسیما نیست و به تمام دستگاههای تبلیغاتی راجع است. مثلاً موضوع دیوارنگارهی میدان ولیعصر تهران را ببینید که انحصار و کمهوشی چه رسواییای به بار آورد و چگونه واکنش زنان را برانگیخت.
منبع خبر: گویا
اخبار مرتبط: تحلیل اعتراضات اخیر در گفتوگو با سعید حجّاریان - Gooya News
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران