انیمیشن؛ راه نجات سینمای ایران

لوپتو از چند نظر حائز توجه و اهمیت است؛ اول نام اثر است که اشاره به عروسک دست‌ساز ایرانی در گویش کرمانی دارد و موضوع مهم توجه به تولید محصولات سرگرم‌کننده داخلی را پیش می‌کشد، دوم به‌دلیل ایده و فضای خود قصه که موضوع تولید اسباب‌بازی را مطرح می‌کند و از این نظر خط و ربط کاملی میان ساختار و محتوای آن به چشم می‌خورد و سوم تولید تقریبا کامل فیلم در شهری به‌جز تهران یعنی کرمان است که انگیزه‌ای را در فیلمسازان نقاط دیگر کشور ایجاد می‌کند. در گفتگو‌هایی با عباس عسکری، کارگردان و محمدحسین صادقی، تهیه‌کننده لوپتو، درباره نکته‌های مختلف این انیمیشن سینمایی صحبت کردیم.

آقای عسکری، از عنوان «لوپتو» شروع کنیم که هم واژه جذابی است و هم به‌راحتی در ذهن می‌ماند. چه شد که از عنوان اولیه «من و فرشته» به لوپتو رسیدید؟


زمستان سال ۹۴ نوشتن فیلمنامه را با عنوان «من و فرشته» شروع کردیم. در بانک فیلمنامه هم کار با همین اسم ثبت شد. البته از همان زمان قصد داشتیم اسم فیلم را عوض کنیم. وقتی به تولید رسیدیم، از میان چند گزینه درنهایت کلمه لوپتو را انتخاب کردیم. دوست داشتیم برند آن اسباب بازی که در فیلم تولید می‌شود، اسمی کرمانی داشته باشد. لوپتو به معنی اسباب‌بازی و عروسک دست‌ساز است. لوپتو دگرگون شده کلمه لعبتک است که در گویش کرمانی تبدیل به لعبتو و لوپتو شد.
اگر تولید این اسباب‌بازی‌های داخل فیلم در واقعیت و به‌عنوان محصولات جانبی اتفاق بیفتد، لوپتوی کرمان بیشتر به بچه‌های ایران معرفی می‌شود.
همین‌طور است و می‌تواند ماندگار شود. این اتفاقی است که برای خیلی از انیمیشن‌های موفق دنیا افتاده و سال‌هاست که محصولات جانبی و اسباب‌بازی و عروسک‌های آن‌ها به فروش می‌رسد و طرفداران زیادی دارد. امیدواریم این اتفاق برای لوپتو هم رخ دهد. کلا ما در جلسات ایده‌پردازی، نگاهی به این موضوع و ماندگاری نام آثار هم داریم.
فیلمنامه را به‌طور مشترک با فرشاد امین‌زاده نوشتید؟
بله، البته تیم طرح و فیلمنامه ما چهار نفره بود، آقایان صادقی تهیه‌کننده، فرهاد و فرشاد امین‌زاده و بنده. بعد از این‌که قصه شکل گرفت، من و فرشاد چهار ماه وقت گذاشتیم و فیلمنامه را تکمیل کردیم.
نکته جالب این‌که اسم خانوادگی همسر کاراکتر سعید کمالی و مادر علی در لوپتو، امین‌زاده بود!
(می‌خندد) چه دقتی دارید! البته فکر کنم در قصه اشاره مستقیم به اسم خانوادگی او نمی‌شود و فقط این اسم را روی کاغذ می‌بینیم.
این سؤال مربوط به فیلمنامه را از این جهت پرسیدم که معمولا در سینمای ایران، اصرار به نوشتن فیلمنامه به‌صورت انفرادی وجود دارد و گاهی خود کارگردان‌ها حاضر نیستند فیلمنامه را همراه شخص دیگری بنویسند. از این نظر کارگروهی شما در نوشتن فیلمنامه ارزشمند است.
پروسه ساخت انیمیشن خیلی طولانی است و نمی‌توان کار را با یک گروه کوچک پیش برد. از سال ۸۴ که وارد کار انیمیشن شدم، متوجه شدم نسبت به کار رئال، نیاز به کارگروه بیشتری دارد. بدون تعارف بگویم در کار داستان و نوشتن فیلمنامه هم مطمئنم که نمی‌توانم به تنهایی هیچ فیلمنامه بلندی بنویسم. اما وقتی به‌صورت گروهی می‌نشینیم و یک ایده را بررسی می‌کنیم، اتفاقات خوبی در فیلمنامه می‌افتد. ما الان هم به‌طور هفتگی، کار گروهی فیلمنامه داریم و چند قصه را به مرحله سیناپس می‌رسانیم تا بتوانیم از بین آن‌ها بهترین را برای نوشتن انتخاب کنیم. نوع نوشتن فیلمنامه هم عمدتا به‌صورت بخش‌بخش نیست. اول اسکلت قصه برای‌مان مهم است و به‌صورت گروهی دور هم می‌نشینیم، حرف می‌زنیم، خودمان را جای مخاطب می‌گذاریم و هرکسی آزادانه صحبت می‌کند. اگر ایده‌ای که می‌دهم، بقیه گروه را هم درگیر کند و آن را بپسندند، خودبه‌خود تایید می‌شود و تا کامل‌شدن قصه پیش می‌رود. در لوپتو ما ابتدا قصه را تکمیل کردیم و بعد سراغ ریزه‌کاری‌ها، شرح صحنه‌ها و دیالوگ‌ها رفتیم. این کار‌ها را بنده، آقای امین‌زاده و آقای مجتبی خیری (سرپرست متحرک‌سازی) انجام دادیم.
نمک بعضی از صحنه‌ها مثلا در بخش‌های بیمارستان‌روانی بیشتر است که به نظر می‌رسد بیشتر در زمینه دوبله و با هنر صداپیشگان این اتفاق افتاده. همین‌طور است؟ ضمن این‌که به نظرم صحنه‌ها و دیالوگ‌های بامزه در فیلم یکدست نیست.
همه کار‌های انیمیشن بعد از ورود به مرحله دوبله، سروشکل دیگری پیدا می‌کنند و توانایی دوبلور‌های ما به قدری زیاد است که شخصیت می‌سازند و تکیه‌کلام ایجاد می‌کنند. قطعا بخشی از نمک کار، به خاطر هنر دوبلور‌ها بود. شانس خوب ما در این کار، حضور آقای سعید شیخ‌زاده به‌عنوان مدیر دوبلاژ فیلم و حضور پیشکسوتانی مثل مرحوم حسین عرفانی، اکبر منانی، تورج نصر، جواد پزشکیان و ... بود. مخصوصا آقای عرفانی نقش شخصیت محبوب، رئیس صنف اسباب‌بازی را به زیبایی صحبت کردند و قدرت زیادی در ایجاد تکیه‌کلام داشتند. این‌که شاید نمک و کمدی برخی صحنه‌ها همپای باقی لحظات نباشد را باید به حساب زمان محدود تولید گذاشت. الان که فیلم را می‌بینم، متوجه نقص‌های فیلمنامه‌ای آن می‌شوم. بااین‌حال همان زمان نوشتن فیلمنامه، سعی می‌کردیم بهترین دیالوگ را بنویسیم و بهترین طنز را ایجاد کنیم و ماحصل همین شد که می‌بینید.
به نظر هرچه فیلم جلوتر می‌رود جذاب‌تر می‌شود و به‌ویژه سکانس‌های پایانی و ماجراجویانه‌اش مخاطبان را با خود همراه می‌کند، اما حدود ۱۵ تا ۲۰ دقیقه اول چندان جذاب نیست و فکر می‌کنیم بیشتر شاهد یک انیمیشن برای بزرگسالان هستیم.
یکی از چالش‌های بزرگ ما سکانس افتتاحیه بود. بعد از سکانس فرشته، ما سه سکانس کاملا متفاوت نوشتیم که سرانجام به همان چیزی رسیدیم که در فیلم می‌بینید. شاید مشکل به ابعاد زیاد قصه برمی‌گردد، از یک طرف محبوب را داشتیم، از یک طرف آسایشگاه بیماران بود که کارکرد خاصی داشت، موضوع ارتباط کودک و فرشته هم مطرح بود و ...؛ بنابراین ما ناچار به توضیح‌دادن بودیم. با این اوصاف، من دقیقا به شروع طولانی و کمی خسته‌کننده برای فیلم معترف هستم. ما مجبور بودیم کمی معرفی شخصیت‌ها را طولانی کنیم تا قصه جا بیفتد و مخاطب با داستان و کاراکتر‌ها همراه شود.
کارکرد شخصیت فرشته هم کم به نظر می‌رسد و محدود به همان حضور‌های امیدبخش می‌شود و شاید به خاطرشان و مقام عرفانی‌اش، چندان او را درگیر ماجراجویی و کمک به قهرمانان قصه نمی‌کنید.
بابت کاراکتر فرشته، کمی ترس و ملاحظه داشتیم، چون موضوعی حساس و دینی است. نمی‌خواستیم که با قصه‌گویی، بحث اشتباهی را مطرح و چیز نادرستی را در ذهن بچه‌ها ثبت کنیم. همین مسأله، کمی کاراکتر فرشته را منفعل کرد. از این جنبه با نظر شما موافق هستم.
تاکید روی بحث آموزشی و تربیتی در آثار انیمیشن خیلی هم خوب است، به شرطی که با ظرافت و با تاکید بر وجه سرگرم‌کننده و در بسته‌بندی جذابی به بچه‌ها عرضه شود.
دقیقا. ما هم در لوپتو سعی کردیم قبل از هر‌چیز جذابیت را درنظر بگیریم. اصولا همیشه آزادانه خود ایده را بررسی می‌کنیم تا ببینیم چقدر برای مخاطبان جذابیت دارد.
ایده که خیلی خوب است و موضوع تولید اسباب‌بازی سنخیت کاملی با ساحت و ساختار انیمیشن دارد و انگار دو روی یک سکه برای سرگرمی بچه‌ها هستند. پیرو این ایده، بحث‌هایی، چون امید و تولید ملی را هم خوب در قصه می‌گنجانید و با سروشکل جذابی به مخاطب عرضه می‌کنید.
ایده مرکزی ما ملاقات پسربچه و فرشته بود و قصه حول و حوش این قضیه گسترش پیدا کرد. از طرف دیگر نیاز داشتیم یک چالش و یک حادثه محرک برای کاراکتر اصلی پیش بیاید و او شروع به فعالیت در آن زمینه کند. این موضوع نیاز به بستر داشت که ما بعد از طرح چند چیز، به ایده‌هایی، چون کارگاه اسباب‌بازی و محور‌ها و بحث‌هایی، چون امید، پشتکار و تولید ملی رسیدیم.
فکر می‌کنید چقدر در تحقق شعار فیلم «شادی ساختنی است» موفق عمل کردید؟
قصد و هدف‌مان طرح موضوعاتی، چون امید، ایمان و پشتکار بود. انتخاب این شعار هم به‌عهده تیم تبلیغات بود و گروه سازنده در آن دخیل نبود، اما من هم با آن موافق هستم و شعار خوبی است و به ایده کلی فیلم هم نزدیک است.
در کل انیمیشن هم ماشین‌هایی با پلاک ۴۵ می‌بینیم که تاکیدی بر زیست‌بوم قصه شهر کرمان است.
(می‌خندد) بله، البته به‌جز این سعی کردیم در بحث معماری هم نشانه‌هایی از کرمان و هویت ایرانی و اسلامی کشور را ببینیم و بیشتر از کرمان خواستیم شهری از ایران را به تصویر بکشیم و مهم‌تر این‌که بچه‌ها بتوانند آن را درک کنند.

فیلمی برای همه بچه‌های ایران

آقای صادقی به عنوان تهیه کننده، از دلایل تاخیر در اکران لوپتو بگویید. چند سال از ساخت فیلم می‌گذرد؟


ما تولید انیمیشن لوپتو را سال ۹۵ شروع کردیم و فیلم بعد از ۳۰ ماه تولید، زمستان ۹۸ آماده اکران بود. برنامه‌ریزی کرده بودیم تا فیلم را نوروز ۹۹ اکران کنیم، اما متاسفانه با شیوع کرونا و تعطیلی سینما‌ها در همان انتهای سال ۹۸ اکران لوپتو هم دو سال به تعویق افتاد. بعد از بحث کرونا هم یکی دو بار تلاش کردیم فیلم را اکران کنیم که بازهم به تعویق افتاد، اما نهایتا اکران فیلم از یازدهم آبان امسال شروع شد.

با وجود تعویق طولانی در اکران، حالا با مشکل تبلیغات فیلم در اکران هم مواجهید و با اوضاع پیچیده فضای مجازی، یکی از ظرفیت‌های مهم تبلیغ فیلم را هم از دست دادید.

بله، دقیقا. دوستان ما در مرکز هنر‌های تصویری سوره در تلاش هستند فیلم را هرچه بهتر و بیشتر به مخاطبان معرفی کنند، اما نکته اینجاست که بالاخره با توجه به اتفاقاتی که رخ داد و فیلترینگی که روی شبکه‌های اجتماعی وجود دارد، یکی از ظرفیت‌های تبلیغاتی فیلم از دست ما خارج شده است؛ بنابراین ما تمام تلاش‌مان را می‌کنیم که از ظرفیت تلویزیون، شبکه پویا، گفتگو با رسانه‌ها به‌ویژه رسانه‌های مکتوب و گفتگو با برنامه‌های تلویزیونی، این فیلم را به مخاطبان کودک‌ونوجوان معرفی کنیم. چون در وهله اول، مخاطبان این فیلم کودکان و خانواده‌ها هستند، باید تلاش کنیم از طرق مختلف به آن‌ها اطلاع‌رسانی کنیم. به نظر می‌آید پلتفرم شاد که همه دانش‌آموزان کشور در آن عضو هستند، می‌تواند در این زمینه خیلی به ما کمک کند. آموزش‌وپرورش می‌تواند کمک خوبی برای بهتر دیده‌شدن این انیمیشن انجام دهد. وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی می‌تواند در این خصوص حمایت کند. شهرداری‌ها با در اختیار قراردادن تبلیغات محیطی و بیلبورد‌های شهری می‌توانند به فیلم کمک کنند. هرکسی که بتواند در رساندن صدای اکران لوپتو به ما کمک کند، ما خوشحال و از او ممنون می‌شویم.

آیا صحبت جدی با آموزش‌وپرورش برای اکران‌های ویژه دانش‌آموزان داشتید؟

بله، حتی اکران‌های دانش‌آموزی خود را در استان‌هایی مثل گلستان و کرمانشاه شروع کرده‌ایم. طی صحبت‌های خوبی که با آموزش‌وپرورش داشتیم، پروانه حمایت فیلم از سوی این وزارتخانه صادر شده که خودش اتفاق خیلی خوبی است. از نظر اداری و بحث حمایتی، فعالیت‌های خوبی داشتیم، اما چون این فیلم در همه کشور اکران می‌شود، همکاری‌های آموزش‌وپرورش در همه استان‌ها برای اکران‌های گسترده دانش‌آموزی لازم است تا همه بچه‌های ایران بتوانند این فیلم را ببینند. ما انیمیشن لوپتو را برای همه بچه‌های ایران ساخته‌ایم.

در تولید و شناسنامه فیلم، اسم شرکت فراسوی ابعاد دیده می‌شود. کمی درباره این شرکت توضیح می‌دهید؟

انیمیشن لوپتو محصول مرکز انیمیشن حوزه هنری و تولیدشده در شرکت فراسوی ابعاد است؛ این یک استودیوی انیمیشن دانش‌بنیان است که در کرمان فعالیت می‌کند و من به‌عنوان مدیرعامل در آن فعالیت می‌کنم. شرکت فراسوی ابعاد در اواسط دهه ۸۰ با رویای ساخت فیلم سینمایی انیمیشن برای بچه‌های کشورمان تاسیس و راه‌اندازی شد. در طول این سال‌ها چندین بار تلاش کردیم ساخت آثار سینمایی را شروع کنیم، اما به‌دلیل مسائل و مشکلات مختلف که مهمترین آن‌ها بحث مالی بود، این هدف محقق نشد تا این‌که سال ۹۵ این اتفاق افتاد و تولید لوپتو را شروع کردیم.

چند نفر در شرکت فراسوی ابعاد مشغول به فعالیت هستند؟

در پروژه لوپتو تقریبا ۵۰ نفر با ما همکاری داشتند و تمام تلاش‌مان را کردیم تا از همه ظرفیت‌های تولید انیمیشن در کرمان بهره ببریم.

همه افراد بومی هستند؟

بله، همه تیم تولید کرمانی هستند و فقط در بخش‌های صداگذاری، موسیقی و دوبله از دوستان تهران استفاده کردیم، آن‌هم به این دلیل که استودیو‌های حرفه‌ای در پایتخت قرار دارند. بخش‌های پیش‌تولید و تولید لوپتو به‌طور کامل در کرمان و در شرکت فراسوی ابعاد انجام شد. تلاش‌مان این است که در آینده هم به همین منوال آثار سینمایی را تولید کنیم.

قبل از این فیلم‌سینمایی، کار‌های دیگری در زمینه انیمیشن ساخته بودید؟

بله، ما پروژه‌های مختلفی را تولید کردیم که بیشتر آثار تلویزیونی بودند. یکی از معروف‌ترین پروژه‌های ما یک سریال انیمیشنی به نام «سربازان خفن بین‌المللی» بود که چند بار از تلویزیون پخش شده است. کار دیگری به نام «گزینه‌های روی میز» داشتیم که یک انیمیشن کوتاه بود و زیاد از تلویزیون پخش شد. انیمیشن کوتاه «بیشه» هم از دیگر کار‌های ما بود. سال گذشته هم یک سریال انیمیشن به نام «جزیره قلدرها» تولید کردیم که قرار است از شبکه نهال پخش شود. به‌جز این فعالیت‌ها، در تولید آثار سینمایی و غیرسینمایی استودیو‌ها و کار‌های دیگر هم مشارکت داشتیم، ازجمله دوستان شرکت فراسوی ابعاد در تولید انیمیشن‌های سینمایی «شاهزاده روم» و «پسر دلفینی» هم حضور و همکاری داشتند.

یکی از بحث‌های همیشگی، تمرکز فعالیت‌های سینمایی در پایتخت است و فعالان سینما برای فعالیت حرفه‌ای، حتما باید در تهران حضور داشته باشند، اما نمونه‌ای مثل لوپتو نشان داد که می‌توان در کرمان و دیگر نقاط ایران و با نیرو‌های متخصص و مستعد بومی، یک فیلم‌سینمایی آن هم از نوع انیمیشن ساخت.

دو نکته وجود دارد. نکته اول این‌که انیمیشن‌های سینمایی را استودیو‌ها و کمپانی‌های انیمیشن تولید می‌کنند. در تولید آثار انیمیشن حتی در دنیا هم نام کمپانی‌ها و استودیو‌ها مطرح است. مثلا می‌گوییم انیمیشن‌های استودیوی پیکسار، انیمیشن‌های استودیوی دریم ورکس، انیمیشن‌های شرکت والت دیزنی و .... در ایران هم به همین شکل است و این استودیو‌های مختلف هستند که انیمیشن‌ها را تولید می‌کنند.
وجود استودیو‌های خوب و پایدار در سراسر کشور می‌تواند نویدبخش تولید آثار خوب سینمایی و تلویزیونی در جای‌جای ایران باشد. به عنوان مثال، اطلاع دارم که به‌جز کرمان در استان خراسان و برخی دیگر از استان‌ها هم آثار سینمایی تولید می‌شود. این یک اتفاق خوب است و استودیو‌هایی که در سراسر کشور به‌طور مستمر و پایدار در تولید انیمیشن فعالیت می‌کنند، می‌توانند آثار خوبی در این زمینه بسازند. نکته دوم، حضور نیروی انسانی متخصص و متعهد در سراسر کشور است و ما جوانان زیادی داریم که از طریق آموزش‌هایی که در اینترنت وجود دارد، توانستند به لحاظ فنی توانمندی‌های‌شان را بالا ببرند. همکاری این نیرو‌های جوان و مستعد با استودیو‌های مختلف انیمیشن، این اتفاق را رقم زده که در جا‌هایی خارج از تهران هم بتوانیم انیمیشن‌های خوبی تولید کنیم. البته باید به این مسأله هم اشاره کرد، برخی امکاناتی که در حوزه تولید انیمیشن در تهران هست در هیچ جای ایران وجود ندارد. متاسفانه شبیه رندرفارم‌ها، امکانات سخت‌افزاری و حتی فضا‌های تولیدی را که در تهران وجود دارد در نقاط دیگر کشور مشاهده نمی‌کنیم، اما با همه این مشکلات و مسائل، نیرو‌های فعال انیمیشن در استان‌های دیگر خیلی تلاش قابل ستایشی انجام می‌دهند و آثار خوبی تولید می‌کنند. امیدوارم به این اتفاق در هنرــ صنعت انیمیشن به‌صورت یک نمونه تمرکززدایی نگاه شود و ما شاهد تولید آثار خوب انیمیشن در جای‌جای ایران باشیم.

فارغ از بحث زیرساخت و سخت‌افزار و نرم‌افزار، بحث بودجه انیمیشن سینمایی هم مطرح است که هزینه‌اش کمتر از فیلم‌های سینمایی پرچهره نیست. به‌جز این بحث تبعیض در اکران هم وجود دارد و در سازوکار نمایش فیلم در ایران، چندان بهایی به انیمیشن‌ها داده نمی‌شود و بیشتر سالن‌ها در اختیار فیلم‌های سینمایی پرهیاهو قرار می‌گیرد. مصداقش همین انیمیشن شما لوپتو است که ۱۶۲سالن در اختیار دارد درحالی‌که فیلم‌هایی با ۴۰۰ یا ۵۰۰سالن هم داریم. با توجه به این، اما و اگر‌ها و چالش‌ها، بودجه فعلی یک انیمیشن سینمایی در ایران چقدر است و آن فیلم چقدر باید با این شکل از اکران، بفروشد تا به سوددهی برسد؟


ابتدا مطلبی درباره بحث توزیع، اکران، چرخه سینماداری و نمایش در ایران عرض کنم تا بعد درباره آن مباحث دیگر هم توضیح دهم. معتقدم انیمیشن به عنوان مهم‌ترین بخش سینمای کودک و نوجوان ایران در حال شکل‌گیری و حضور جدی در چرخه اکران است. انیمیشن می‌تواند یکی از راه‌های نجات سینمای ایران باشد، چون با تولید و اکران انیمیشن سینمایی مخاطبان جدیدی وارد چرخه نمایش فیلم می‌شوند.
یعنی سینمایی داریم که در طول سال تعدادی فیلم که عمدتا هم اجتماعی هستند، تولید و پخش می‌کند و مخاطبان خاص و سینماروی حرفه‌ای خود را دارد. متاسفانه حضور خانواده‌ها، کودکان و نوجوانان را در سینمای ایران از اواسط دهه‌۸۰ و در دهه‌۹۰ از دست دادیم. درحالی‌که این‌ها یک جمعیت زیاد بالقوه برای تماشای آثار سینمایی هستند و اکران فیلم‌های انیمیشن می‌تواند دوباره این مخاطبان را با سینما آشتی دهد.
صحبتم با سینماداران، پخش‌کننده‌های فیلم و دست‌اندرکاران چرخه توزیع فیلم در ایران این است که اصلا انیمیشن را به‌عنوان رقیب بخش دیگری از سینما نبینند، بلکه انیمیشن را یک موتور محرکه بدانند که می‌تواند چرخه توزیع فیلم را در ایران تقویت و آن را تبدیل به یک سینمای پرمخاطب کند. درباره هزینه‌های تولید انیمیشن هم باید به افزایش ارقام ساخت فیلم اشاره کرد. به‌خصوص در طول این سه، چهارسال گذشته با توجه به جهش شدید قیمت ارز، هزینه‌ها در بخش سخت‌افزار، هزینه‌های جانبی تولید و حتی دستمزد نیروی انسانی بسیار بالا رفت. فکر می‌کنم الان تولید یک فیلم انیمیشن خوب سینمایی که بخواهد قابل رقابت باشد و مخاطبان را جذب کند، حدود ۱۵میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. ما همین انیمیشن لوپتو را سال۹۵ با رقمی کمتر از پنج میلیارد تومان تولید کردیم و اگر الان و در سال ۱۴۰۱ بخواهیم چنین انیمیشنی بسازیم، حدود ۱۰تا۱۵میلیارد تومان بودجه نیاز دارد. اگر بخواهیم بحث بازگشت سرمایه و سود یک انیمیشن سینمایی را در سینما درنظر بگیریم، باید سه برابر فروش داشته باشد و ۴۵ میلیارد تومان در گیشه بفروشد، اما نکته این است که آثار سینمایی انیمیشن این ظرفیت و امکان را دارند که در بازار‌های بین‌المللی و در کشور‌های دیگر هم به نمایش درآیند و به فروش برسند. تنها در آن صورت است که سازندگان این آثار می‌توانند به بازگشت سرمایه امیدوار باشند. اگر تولید انیمیشن سینمایی به‌درستی انجام شود، اتفاقا می‌تواند سودآور باشد.
آیا انیمیشن‌هایی مثل لوپتو را قابل نمایش و رقابت در عرصه جهانی می‌دانید؟
وقتی از حضور انیمیشن‌های سینمایی ایران در دنیا صحبت می‌کنیم، بحث رقابت نیست و هنوز به هیچ‌عنوان نمی‌توانیم در بحث‌های امکانات، بودجه و تجربه تولید، با آثار ترازاول و چندصدمیلیون دلاری انیمیشن آمریکا رقابت کنیم. منظور این است که باید جای‌مان را در جهان پیدا کنیم و آثار انیمیشنی خود را در شبکه‌های تلویزیونی، پلتفرم‌های پخش آثار کودک و نوجوان و سینمای کشور‌های منطقه به نمایش بگذاریم. به‌ویژه این اکران در کشور‌های همسایه و مسلمان که به لحاظ فرهنگی و زبانی اشتراکاتی با ایران دارند، باید در اولویت قرار گیرد. به عنوان مثال ترکیه، کشوری است که گاهی آثار سینمای ایران در آن اکران شده و حتی برای اکران لوپتو هم با آن‌ها صحبت شده است.

بحث اینجاست که لزوما در این مرحله قرار نیست ما با آثار درجه یک انیمیشن دنیا رقابت کنیم، بلکه باید ابتدا جایگاه خود را بشناسیم و بعد آنجایی که می‌توانیم به بازار
ورود کنیم.

تکمیل چرخه اقتصادی انیمیشن

عباس عسکری با کارگردانی انیمیشن «لوپتو» نامش را در میان کارگردانانی که قدمی برای پیشرفت این هنر- صنعت در سینمای ایران برداشتند، ثبت کرد.
وقتی از او درباره وضعیت فعلی انیمیشن سینمایی ایران می‌پرسیم، جواب می‌دهد: تمام تلاش‌مان این است که چرخه اقتصادی انیمیشن تکمیل شود و مستقل باشیم و برای تولید انیمیشن نیاز به هیچ ارگان دیگری برای حمایت نداشته باشیم. خیلی دوست داریم که انیمیشن‌های خوبی برای بچه‌ها و خانواده‌ها بسازیم و بتوانیم سهمی در پیشرفت انیمیشن در ایران داشته باشیم. به‌طور کلی از آغاز انقلاب اسلامی کار‌های کودک و نوجوان خیلی موفق بودند و در سال‌های اخیر در زمینه انیمیشن به‌ویژه انیمیشن سینمایی هم شاهد موفقیت‌های زیادی بودیم.

امیدوارم در ادامه با افزایش ایده‌های خوب و ساخت تعداد بیشتری از انیمیشن‌های سینمایی و فروش خوب آثار، قدم‌های بزرگ‌تری در این زمینه برداریم.

رهایی از مخمصه

پدر علی در کارگاه لوپتو با یاد دادن ساخت اسباب‌بازی به بیمارانش، آن‌ها را درمان می‌کند. کارگاه اسباب‌بازی‌های خلاقانه لوپتو که بین کودکان ایرانی محبوبیت زیادی دارد با خرابکاری یک ناشناس تعطیل می‌شود. علی تلاش می‌کند پدرش را که ناامید شده است از این مخمصه نجات دهد. این خلاصه قصه انیمیشن سینمایی «لوپتو» به کارگردانی عباس عسکری، تهیه‌کنندگی محمدحسین صادقی و مدیریت دوبلاژ سعید شیخ‌زاده است. اگر دوست دارید از ادامه ماجرا سردرآورید، سری به سینما‌های نمایش‌دهنده لوپتو بزنید.

تولید اسباب‌بازی با برند لوپتو

بچه‌هایی که به تماشای انیمیشن‌ها می‌نشینند، دوست دارند بعد از تماشا و برقراری ارتباط با فیلم، همچنان شخصیت‌های داستان را پیرامون و حتی دراختیار خود داشته باشند. تولید محصولات جانبی، عروسک‌ها و اسباب بازی‌های انیمیشن‌های موفق و محبوب، با هدف پاسخگویی به این نیاز مخاطبان کودک و نوجوان صورت می‌گیرد. وقتی از صادقی می‌پرسیم که آیا شاهد تولید و عرضه محصولات جانبی لوپتو هم خواهیم بود یا نه، می‌گوید: وقتی داشتیم فیلمنامه لوپتو را طراحی می‌کردیم به این موضوع دقت داشتیم که بتوانیم اسباب بازی‌ها و محصولات جانبی آن را هم تولید و عرضه کنیم. البته فعالیت در این حوزه کار سختی است و خودش نیاز به سرمایه‌گذاری دیگر و همچنین توجیه تولیدکنندگان و فروشندگان بازار اسباب بازی دارد. اصلا انتخاب اسم لوپتو (در گویش کرمانی به معنای عروسک دست‌ساز) تاکیدی روی تولید اسباب بازی‌های ساخت داخل و عرضه آن به بازار است. امیدواریم در آینده بتوانیم شاهد تولید اسباب بازی‌هایی با برند و با نامواره لوپتو باشیم. تلاش‌هایی کرده‌ایم و صحبت‌هایی صورت گرفته و امیدوارم این اتفاق بیفتد.

روزنامه جام جم 

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: انیمیشن؛ راه نجات سینمای ایران