چرا نظریهپردازان تئوری توطئه، جان به در بُردگان «حوادث تروریستی» را آزار میدهند؟
- ماریانا اسپرینگ
- خبرنگار بخش اطلاعات گمراهکننده و رسانههای اجتماعی بیبیسی
نیل ساندرز از مدافعان پیشین آقای هال میگوید که بیشتر اوقات دور از ذهنترین ایدهها از همه سودآورترند
بنا به تحقیقی که بیبیسی انجام داده است، نظریهپردازان توطئه که مدعی هستند «حملات تروریستی» در بریتانیا صحنهسازی بودهاند، به دنبال جان به در بُردگان این حملات به سراغ خانهها و محل کارشان رفتهاند تا ببیند آیا درباره جراحاتشان دروغ گفتهاند یا نه.
مارتین هیبرت که بعد از گیر افتادن در انفجار سال ۲۰۱۷ به همراه دخترش ایو در بمبگذاری منچستر آرنا از کمر به پایین فلج شده بود به بیبیسی گفت که دارد شکایتی را علیه مردی طرح میکند که میگوید از خودرویی که جلوی منزل ایو پارک شده بود او را زیر نظر داشته است.
ریچارد د هال، نظریهپرداز توطئه که در ولز زندگی میکند، توصیف کرده است که چطور به طور فیزیکی دنبال جان به در بُردگان این حمله رفته است - که در آن ۲۲ نفر کشته شدند و بیش از ۱۰۰ نفر مجروح شدند - تا مشخص کند که آیا این ماجرا جعلی بوده است یا نه.
او در ویدیویی که در فضای آنلاین با دنبالکنندگاناش به اشتراک گذاشته است نشان میدهد که دوربینی را برای فیلمبرداری از ایو - که حالا به شدت معلول و در صندلی چرخدار است - آماده میکند تا ببینید که آیا او واقعاً میتواند راه برود یا نه.
- چگونه تئوری توطئه عزیزترین فرد زندگیام را 'از من گرفت'
- چطور با دوستان و آشنایانی که به تئوریهای توطئه اعتقاد دارند حرف بزنیم؟
- چرا تئوری توطئه جذاب است؟
- کیواِنان چیست و از کجا آمده؟
مارتین هیبرت به من گفت: «من مدافع آزادی بیان هستم. ولی وقتی بگویید که من دارم نقش بازی میکنم و آسیبی به نخاعام وارد نشده يا ایو معلول نیست و در صندلی چرخدار نيست، خط قرمزی را رد کردهاید. هيچ نمیدانید او [ریچارد هال] برای یافتن پاسخ پرسشهایش تا کجاها خواهد رفت.»
آقای هال میگوید کسانی که در حمله کشته شدهاند واقعاً زندهاند و در خارج زندگی میکنند. او مروج نظریههایی هم هست مبنی بر اینکه چندین حمله ديگر در بریتانیا نیز صحنهسازی شدهاند. او که سابقاً مهندس بوده است و طراح وبسايت، از محل فروش کتابها و دیویدیهایی که نظریههای او را طرح میکنند و همچنین سخنرانی در مناسبتها و انتشار ویدیوهای آنلاین امرار معاش میکند. تا همین اواخر در نیمه اکتبر او در يوتيوب بیش از ۱۶ میلیون بازدید و ۸۰ هزار مشترک داشته است.
وقتی که در غرفهای که در بازار میگرداند با آقای هال رو در رو شدم، او اصرار داشت که درباره نحوه فعالیت او اشتباه میکنم.
توضیح تصویر،ماریانا اسپرینگ با ریچارد هال رو در رو میشود
از پادکست رد شوید و به خواندن ادامه دهیدپادکسترادیو فارسی بیبیسیپادکست چشمانداز بامدادی رادیو بیبیسی – دوشنبه ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۱
پادکست
پایان پادکست
در پنج ماه گذشته برای برنامه پانورامای بیبیسی و پادکستی در رادیو ۴ بیبیسی، من به دنبال نظریهپردازان توطئهای که جان به در بُردگان حملات در بریتانیا را هدف قرار میدهند، بودهام. تحقیقات من و بررسیهای جدید، در کنار شهادت کسانی که تحت تأثیر این رفتارها واقع شدهاند نشان میدهد که نظریههای توطئه و تاکتيکهایی از قبیل کارهایی که آقای هال انجام میدهد نشانهای از پدیده گستردهتری هستند که جان به در بُردگان و خانوادههای داغدار تجربه میکنند.
یکی از قربانیان حمله پل وستمينستر لندن در سال ۲۰۱۷ که تحت آزار ترولهای آنلاین توطئهاندیش قرار گرفته است به بی بیسی گفت به نظر میرسد که جان به در بردن از یک حمله ناگزیر منجر به این میشود که آماج تعرض واقع شوید.
این نوع نظریههای توطئه و تعرضهایی که از آنها بیرون میآیند، شبیه نمونه الکس جونز است که ميزبان يک برنامه نظریه توطئه و وبسايت اینفووار در آمریکاست و اخیرا به پرداخت حدود ۱ ميلیارد دلار به خانوادههای قربانیان تیراندازی مدرسه سندی هوک آمریکا محکوم شد چون به غلط ادعا کرده بود که حمله سال ۲۰۱۲ صحنهسازی بوده است.
به گفته جان به در بُردگانی که با بیبیسی صحبت کردهاند تعرضهای آنلاین که حملات را صحنهسازی توصیف میکنند و کسانی را که در این حملات مجروح میشوند «بازیگران بحران» مینامند به نظر میرسد که از زمان همهگیری رو به افزایش بوده است.
بیشتر تعرضها در فضای آنلاین رخ میدهند ولی افرادی که با آنها صحبت کردهام میگویند که نگران امنیتشان هستند چون این تعرضها در زندگی واقعیشان نیز اثر گذاشته است.
بنا به تحقیقات جدید بیبیسی، حدود یک نفر از هر پنج بریتانیایی فکر میکنند که جان به در بُردگان حملات درباره اتفاقی که برایشان افتاده است حقیقت را نمیگویند. يک سوم آنها میگویند که همهگیری باعث شده آنها به توضیحات رسمی درباره حملات مشابه در بریتانیا بدبین باشند.
نظرسنجی از بیش از ۴۰۰۰ نفر نیز که اوایل این ماه توسط کینگز کالج لندن انجام شده است، نشان میدهد که ۱۴ درصد اعتقاد دارند که در حمله منچستر آرنا احتمالاً «بازیگران بحران» شرکت داشتهاند که وانمود کردهاند مجروح شدهاند.
تحقیقات مانيتورینگ بیبیسی به اين نتيجه رسیده است که دهها ويدیو که مروج ادعاهای کاذب درباره حملات منچستر هستند - که بیش از ۳۰۰ هزار نفر بیننده داشتهاند - هنوز پنج سال بعد از این حادثه در یوتیوب در دسترس هستند. بعد از اینکه بیبیسی اينها را به يوتيوب گوشزد کرد، اين شرکت کانال آقای هال و یک کانال دیگر را که مروج محتواهای تولید شده توسط او بود حذف کرد.
يک سخنگوی اين شرکت گفت: «هدف قرار دادن قربانیان و خانوادههای این حملات فاجعهبار مشمئزکننده است. سیاست نشر نفرت يوتیوب دستورالعملهای مشخصی دارد که محتواهایی را که منکر حوادث تاریخی خشن باشند، یا آنها را پیش پا افتاده یا بیاهمیت قلمداد کنند ممنوع میکند و ما ويدیوهای گوشزد شده را که ناقض این دستورالعملها باشند حذف میکنیم.»
توضیح تصویر،لیزا بریجت یک انگشتاش را در بمبگذاری از دست داد
نیل هاجل وکیل مارتین هیبرت که پرونده افترا را علیه آقای هال آماده میکند به بیبیسی گفت: «مارتین به جایی رسید که گفت دیگر بس است. اين ماجرا نیاز به پاسخ دارد و باید به شیوههایی قانونی جلویاش را گرفت.»
ادعاها و تاکتیکها آقای هال شامل موارد زیر نیز هست:
- وارد شدن به محل کار لیزا بریجت یکی از جان به در بُردگان منچستر آرنا به عنوان يک مشتری با هدف فیلم گرفتن مخفیانه از او برای کشف اینکه آیا درباره جراحاتاش دروغ میگوید یا نه.
- رفتن به خانه سایر جان به در بُردگان منچستر و تلاش برای سؤال کردن از آنها درباره اینکه آیا حمله صحنهسازی بوده است یا نه.
- انتشار اسامی و مکان دهها نفر از جان به در بُردگان و خويشاوندان داغدار قربانیان در یک ویدیو - و در خواست از دنبالکنندگاناش برای ارسال هر اطلاعاتی که درباره آنها دارند.
مارتین هیبرت اولین بار وقتی با تاکتیکهای آقای هال آشنا شد که پلیس این خانواده را از ادعاهایی مبنی بر اینکه او بیرون خانه دخترش ایو دوربینی قرار داده است، باخبر کرد . آقای هال ویدیویی از خودش منتشر کرده بود که در حال آمادهسازی دوربینی کوچک است که به میلهای بسته شده بود و او میگفت که از آن برای بررسی اینکه آیا ایو واقعاً در بمبگذاری منچستر ارینا آسیب دیده است یا نه استفاده خواهد کرد.
او ضمن بالا نگه داشتن دوربینی که به میلهای وصل شده بود و شاخ و برگهای ساختگی به دورش پیچیده شده بود به بینندگاناش گفت: «من نوک دیگر میله را تيز کردهام تا بتوانم آن را در زمین فرو کنم و سوژههایمان را زیر نظر داشته باشم.»
ایو که حالا ۲۰ ساله است پس از بمبگذاری به شدت معلول شد. او دچار آسیب مغزی جدی شده است و از دست و پای چپش نمیتواند ديگر استفاده کند.
آقای هال بعداً در فضای آنلاین گفت که ایو با استفاده از صندلی چرخدار از خانهاش خارج شده است ولی افزود: «هیچ مدرکی وجود ندارد» که نشان بدهد آسیب مزبور نتیجه آن حمله بوده است.
او همچنین تلاشهایاش را برای اثبات اینکه لیزا بریجت که یک انگشتاش را در بمبگذاری از دست داده بود مستند کرده است که نشان بدهد او نیز مجروح نشده است و برای این کار دوربینی را مخفیانه به تعمیرگاه قایقی که او در آن کار می کند برده است.
لیزا بریجت یک انگشتاش را در حمله منچستر از دست داده است.
خانم بریجت به من گفت: «این اتفاقات باعث میشود نسبت به امنیت حساس شوید چون واقعاً نمیدانید چه کسی دنبال شماست و چه کسی ممکن است در حیاط یا در سر خیابان با دوربینی مخفی در کمین شما باشد.»
پیامهایی که بیبیسی دیده است نشان میدهد که تعرضهای آنلاین با ذکر و تکرار توطئههایی که آقای هال و بقیه مروجشان هستند، چطور به خویشاوندان سوگوار کسانی که در بمبگذاری منچستر آرنا و جان به در بُردگان سایر حملات مشابه دیگر نیز در بریتانیا فرستاده شده است. ترولهای آنلاین تلاشهایی نیز برای شناسایی محل زندگی و کار جان به در بُردگان چنین حملاتی انجام دادهاند.
ریچارد هال از طریق وبسایتش درخواست کمک مالی میکند و تبلیغ فروشگاهی آنلاین را میکند که در آن کالاهای نشاندار را میفروشد. او غرفهای در یک بازارچه هم دارد که در آن کتابها و دیویدیهایاش را درباره حملات منچستر آرنا در کنار کتابها و دیویدیهای ديگر مروج نظریههای توطئه میفروشد.
من از این غرفه در بازار دیدن کردم تا بعد از چندین نوبت تلاش برای گرفتن پاسخ سؤالهای جان به در بُردگان، از او سؤالاتی بپرسم.
او به من گفت که نمیخواهد درباره «مدارکی» که برای تأیید مدعایاش دارد حرف بزند و به بیبیسی اعتماد ندارد. از او پرسیدم چه احساسی دارد از اینکه دارد از بدترین روز زندگی این جان به در بُردگان سود میبرد.
او گفت: «اگر کتاب مرا بخوانید همه جوابها را دارد». وقتی به او گفتم که در کتابش هیچ مدرکی جود ندارد گفت که اشتباه میکنم.
او از پاسخ به سؤالهایی درباره اینکه آيا واقعاً فکر میکند حملات در بریتانیا صحنهسازی بودهاند و اینکه آیا میفهمد تاکتیکها و نظريههای توطئه او چه صدمهای به جان به در بُردگان این حملات میزند، خودداری کرد.
پس از ملاقاتام، یک بار ديگر نامهای به آقای هال نوشتم که باز هم به آن جوابی نداد. از آن زمان او در وبسایتاش سلسلهای از عبارات برای سلب مسئولیت از خود اضافه کرده است مبنی بر اینکه «او مدافع این نيست که بازديدکنندگان اين وبسایت با قربانیان ادعایی حمله تروريستی به صورت آنلاين يا شخصی تماس بگیرند.»
او ویدیوی تازهای نیز منتشر کرده است که در آن میگوید دوربینی بیرون خانه ايو هيبرت نداشته است ولی اذعان کرده است که داخل ون «يک دوربین در حال ضبط» داشته است و ون او «در مکانی عمومی پارک شده بوده است.»
او میگوید که: «مؤدبانه برای گردآوری شواهد خانه به خانه رفته است و این کاری است کاملاً قانونی هنگام انجام تحقیق» و میگوید که درخواست اطلاعات او از مردم، او را مسئول «پيامهای نفرتآمیزی که مردم میفرستند نمیکند.»
اما او بر این باور استوار باقی ماند که «هیچ مدرک رضایتبخشی به مردم ارایه نشده است که ثابت کند حادثه منچستر آرنا صحنهسازی نبوده است».
توضیح تصویر،تراویس فرین که از حمله پل وستمينستر جان به در برده بود سیلی از تعرضها را دریافت کرده است
برای اینکه اطلاعات بیشتری درباره آقای هال و انگیزه افرادی که این نظریههای توطئه را پیش میبرند، با یکی از افراد داخل این جمع که قبلاً در ویدیوهای آقای هال ظاهر میشد حرف زدم. او اطلاعاتی درباره نحوه کار کردن صنعت توطئهاندیشی دارد.
نیل ساندرز میگوید که او با دیدگاههای آقای هال درباره حملات منچستر آرنا موافق نیست. او معتقد است که این هواداران هستند که مسیر حرکت نظریهپردازان توطئهای مثل آقای هال را شکل میدهند. او قبلاً تمرکزش روی اشیاء پرنده ناشناخته بود و بعد سراغ ادعاهای «حملات تروریستی صحنهسازیشده» رفت. در واقع آقای ساندرز میگوید که مطمئن است که وقتی او و آقای هال درباره نظریههای توطئه بعد از وقوع تیراندازی مدرسه سندی هوک حرف زدند، آقای هال این نظریهها را چرند خوانده بود.
ولی میگوید هر چه آقای هال بیشتر در این عالم غوطهور میشود، بیشتر به نظر میرسد که این توطئهها را باور کرده باشد. آقای ساندرز توضیح میدهد که بیشتر نظریههای خیلی هیجانانگیز و عاطفی هستند که «فروش میروند» و میافزاید که آقای هال در میخانهها و سایر مکانها در نقاط مختلف بریتانیا در سالهای اخیر حرف میزند و مخاطبان انبوه داشته است.
آقای ساندرز میگوید که مدافع این نظريه توطئه نیست که حملات بریتانیا صحنهسازی شده باشند.
تحقیق کینگز کالج میگوید که چهار نفر از هر پنج نفر متوجهند که «حملات تروريستی» جدی در بریتانیا رخ داده است.
ولی وقتی به طور مشخص از آنها درباره حملات منچستر و هفتم ژوئیه سؤال شد، اقلیت قابل توجهی - یک نفر از هر هفت نفر در نظرسنجی - تردید دارند که این اتفاقات واقعاً رخ داده باشند.
و بیش از یک نفر از هر ده نفر در نظرسنجی فکر میکنند که حمله منچستر آرنا صحنهسازی بوده است.
پرفسور بابی دافی که مسئول این تحقیق بوده است توضیح میدهد: «این کار نه تنها مردم را به طور کلی از جامعه جدا میکند بلکه ممکن است واقعاً بر رفتار آن اقلیت اندکی که واقعاً درگیر این توطئهها میشوند، اثر بگذارد.» او هراس دارد که کسانی که این نظریهها را باور میکنند بیشتر احتمال دارد که جان به در بُردگان را هدف تعرض قرار دهند.
این تحقیق بین کسانی که فکر میکنند حملاتی مثل بمبگذاری منچستر آرنا صحنهسازی بوده است و کسانی که درباره حقیقت این حملات مطمئن نیستند تمایز قایل میشود.
پروفسور دافی توصیف میکند که چطور اضطراب، تردید و عادتهای رسانههای اجتماعی همگی میتوانند یک فرد را از نفس سؤال پرسیدن درباره حوادث به باورهای افراطیتر بکشانند.
از میان ۱۴ درصدی که نظرسنجی شدهاند و معتقدند «بازیگران بحران» در حملات منچستر آرنا دخیل بودهاند، تنها کمتر از نصفشان میگویند پیامرسان تلگرام منبع کلیدی اطلاعاتشان درباره اخبار و وقایع است. همچنین محتمل است که سن آنها بیشتر زیر ۲۴ سال باشد و کسانی باشند که در انتخابات گذشته رأی ندادهاند.
این تحقیق میگوید که همهگيری، «دروازهای» برای این توطئهها درست کرده است و يک سوم افراد در این نظرسنجی میگویند که همهگیری باعث شده است که به توضيحات رسمی درباره این حملات شک داشته باشند. پروفسور دافی میگوید که انتظار دارد فضای اقتصادی فعلی باعث وخیمتر شدن این جریان شود.
یکی از کسانی که به پرداختن به این نظریههای توطئه اقرار دارد آلیشيا است که میگوید در جریان همهگیری اعتمادش را به دولت از دست داده است. او میگوید که در طی همهگیری خیلی مشقت دیده است و حالا با بحران هزینههای زندگی دارد دست و پنجه نرم میکند. رسانههای اجتماعی محل اصلی رجوع او برای کسب اخبار و اطلاعات است.
این کارمند بخش بهداشت روانی درباره یکی از پستهای آقای هال نظر داده و میگوید که منتظر است تا از غرفه او دیدن کند.
او میگوید: «مردم ديگر احساس امنیت نمیکنند چون کسی را ندارند که سراغاش بروند و حقیقت را به آنها بگوید. راستش را بخواهید خیلی وضعیت ترسناکی است.»
او به من گفت که نمیخواهد باور کند که بمبگذاری منچستر آرنا صحنهسازی بودهاند ولی خیلی برایاش هراسناک است اگر چنین بوده باشند - و ديگر مطمئن نیست که چه چیزی حقیقت دارد.
وقتی گفتم که چطور با جان به در بُردگان آسیبدیده در حملات صحبت کردهام و آنها چقدر از ادعاهای کاذب آقای هال آزرده شدهاند، به نظر میرسید که واقعاً تکان خورده است.
آليشیا میگوید که هرگز بر مبنای این نوع نظریههای توطئه برای کسی پیام تعرضآميزی نفرستاده است. ولی عده زیادی چنین کاری را انجام دادهاند.
تراویس فرین مدت کوتاهی بعد از اینکه خودرویی در حمله سال ۲۰۱۷ در پل وستمينستر به او زده بود هدف حمله نظریهپردازان توطئه آنلاین قرار گرفت و از او فیلم گرفته بودند. فیلمهایی با تلفن موبایل که نشان میدهد بعد از شکسته شدن پایاش روی پل ایستاده است - و آدرنالین باعث به تأخیر انداختن درد شده بود - موجی از تعرضهای آنلاین را ایجاد کرد.
او اولین پیام درباره حمله را روز بعد در بیمارستان دریافت کرد.
در پیام آمده بود: «ما میدانیم حمله صحنهسازی بوده است. امیدوارم دارت بزنند.»
در ماههای بعد از حمله، آقای فرین با استفاده از ابزار گزارشدهی رسانههای اجتماعی اين ويدیوها و پستها را گزارش کرد ولی میگوید تا وقتی که وکیلاش به آنها نامه ننوشته بود این رسانهها هیچ اقدامی نکردند.
يوتیوب ويدیوهای متعددی را که مروج این نظریه بودند که او «بازيگر بحران» بوده است حذف کرد ولی او میگوید که در سایر سایتهای مهم شبکههای اجتماعی موفقیت این ماجرا به یک اندازه نبوده است.
آقای فرین این تعرض را به پلیس لندن گزارش کرده است. هیچ کس متهم نشده است.
او میگوید احساس «عجز» کرده بود چون مردم نمیفهمند جان به در بُردگان حملات چقدر سنگدلانه و مکرر آماج حمله ترولها واقع میشوند.
به این دلیل است که این بازماندگان تصمیم گرفتند صدایشان را بلند کنند - و بعضی برای پاسخگو کردن جهان توطئهاندیشی به دادگاهها میروند.
- ماریانا اسپرینگ
- خبرنگار بخش اطلاعات گمراهکننده و رسانههای اجتماعی بیبیسی
بنا به تحقیقی که بیبیسی انجام داده است، نظریهپردازان توطئه که مدعی هستند «حملات تروریستی» در بریتانیا صحنهسازی بودهاند، به دنبال جان به در بُردگان این حملات به سراغ خانهها و محل کارشان رفتهاند تا ببیند آیا درباره جراحاتشان دروغ گفتهاند یا نه.
مارتین هیبرت که بعد از گیر افتادن در انفجار سال ۲۰۱۷ به همراه دخترش ایو در بمبگذاری منچستر آرنا از کمر به پایین فلج شده بود به بیبیسی گفت که دارد شکایتی را علیه مردی طرح میکند که میگوید از خودرویی که جلوی منزل ایو پارک شده بود او را زیر نظر داشته است.
ریچارد د هال، نظریهپرداز توطئه که در ولز زندگی میکند، توصیف کرده است که چطور به طور فیزیکی دنبال جان به در بُردگان این حمله رفته است - که در آن ۲۲ نفر کشته شدند و بیش از ۱۰۰ نفر مجروح شدند - تا مشخص کند که آیا این ماجرا جعلی بوده است یا نه.
او در ویدیویی که در فضای آنلاین با دنبالکنندگاناش به اشتراک گذاشته است نشان میدهد که دوربینی را برای فیلمبرداری از ایو - که حالا به شدت معلول و در صندلی چرخدار است - آماده میکند تا ببینید که آیا او واقعاً میتواند راه برود یا نه.
مارتین هیبرت به من گفت: «من مدافع آزادی بیان هستم. ولی وقتی بگویید که من دارم نقش بازی میکنم و آسیبی به نخاعام وارد نشده يا ایو معلول نیست و در صندلی چرخدار نيست، خط قرمزی را رد کردهاید. هيچ نمیدانید او [ریچارد هال] برای یافتن پاسخ پرسشهایش تا کجاها خواهد رفت.»
آقای هال میگوید کسانی که در حمله کشته شدهاند واقعاً زندهاند و در خارج زندگی میکنند. او مروج نظریههایی هم هست مبنی بر اینکه چندین حمله ديگر در بریتانیا نیز صحنهسازی شدهاند. او که سابقاً مهندس بوده است و طراح وبسايت، از محل فروش کتابها و دیویدیهایی که نظریههای او را طرح میکنند و همچنین سخنرانی در مناسبتها و انتشار ویدیوهای آنلاین امرار معاش میکند. تا همین اواخر در نیمه اکتبر او در يوتيوب بیش از ۱۶ میلیون بازدید و ۸۰ هزار مشترک داشته است.
وقتی که در غرفهای که در بازار میگرداند با آقای هال رو در رو شدم، او اصرار داشت که درباره نحوه فعالیت او اشتباه میکنم.
در پنج ماه گذشته برای برنامه پانورامای بیبیسی و پادکستی در رادیو ۴ بیبیسی، من به دنبال نظریهپردازان توطئهای که جان به در بُردگان حملات در بریتانیا را هدف قرار میدهند، بودهام. تحقیقات من و بررسیهای جدید، در کنار شهادت کسانی که تحت تأثیر این رفتارها واقع شدهاند نشان میدهد که نظریههای توطئه و تاکتيکهایی از قبیل کارهایی که آقای هال انجام میدهد نشانهای از پدیده گستردهتری هستند که جان به در بُردگان و خانوادههای داغدار تجربه میکنند.
یکی از قربانیان حمله پل وستمينستر لندن در سال ۲۰۱۷ که تحت آزار ترولهای آنلاین توطئهاندیش قرار گرفته است به بی بیسی گفت به نظر میرسد که جان به در بردن از یک حمله ناگزیر منجر به این میشود که آماج تعرض واقع شوید.
این نوع نظریههای توطئه و تعرضهایی که از آنها بیرون میآیند، شبیه نمونه الکس جونز است که ميزبان يک برنامه نظریه توطئه و وبسايت اینفووار در آمریکاست و اخیرا به پرداخت حدود ۱ ميلیارد دلار به خانوادههای قربانیان تیراندازی مدرسه سندی هوک آمریکا محکوم شد چون به غلط ادعا کرده بود که حمله سال ۲۰۱۲ صحنهسازی بوده است.
به گفته جان به در بُردگانی که با بیبیسی صحبت کردهاند تعرضهای آنلاین که حملات را صحنهسازی توصیف میکنند و کسانی را که در این حملات مجروح میشوند «بازیگران بحران» مینامند به نظر میرسد که از زمان همهگیری رو به افزایش بوده است.
بیشتر تعرضها در فضای آنلاین رخ میدهند ولی افرادی که با آنها صحبت کردهام میگویند که نگران امنیتشان هستند چون این تعرضها در زندگی واقعیشان نیز اثر گذاشته است.
بنا به تحقیقات جدید بیبیسی، حدود یک نفر از هر پنج بریتانیایی فکر میکنند که جان به در بُردگان حملات درباره اتفاقی که برایشان افتاده است حقیقت را نمیگویند. يک سوم آنها میگویند که همهگیری باعث شده آنها به توضیحات رسمی درباره حملات مشابه در بریتانیا بدبین باشند.
نظرسنجی از بیش از ۴۰۰۰ نفر نیز که اوایل این ماه توسط کینگز کالج لندن انجام شده است، نشان میدهد که ۱۴ درصد اعتقاد دارند که در حمله منچستر آرنا احتمالاً «بازیگران بحران» شرکت داشتهاند که وانمود کردهاند مجروح شدهاند.
تحقیقات مانيتورینگ بیبیسی به اين نتيجه رسیده است که دهها ويدیو که مروج ادعاهای کاذب درباره حملات منچستر هستند - که بیش از ۳۰۰ هزار نفر بیننده داشتهاند - هنوز پنج سال بعد از این حادثه در یوتیوب در دسترس هستند. بعد از اینکه بیبیسی اينها را به يوتيوب گوشزد کرد، اين شرکت کانال آقای هال و یک کانال دیگر را که مروج محتواهای تولید شده توسط او بود حذف کرد.
يک سخنگوی اين شرکت گفت: «هدف قرار دادن قربانیان و خانوادههای این حملات فاجعهبار مشمئزکننده است. سیاست نشر نفرت يوتیوب دستورالعملهای مشخصی دارد که محتواهایی را که منکر حوادث تاریخی خشن باشند، یا آنها را پیش پا افتاده یا بیاهمیت قلمداد کنند ممنوع میکند و ما ويدیوهای گوشزد شده را که ناقض این دستورالعملها باشند حذف میکنیم.»
نیل هاجل وکیل مارتین هیبرت که پرونده افترا را علیه آقای هال آماده میکند به بیبیسی گفت: «مارتین به جایی رسید که گفت دیگر بس است. اين ماجرا نیاز به پاسخ دارد و باید به شیوههایی قانونی جلویاش را گرفت.»
ادعاها و تاکتیکها آقای هال شامل موارد زیر نیز هست:
- وارد شدن به محل کار لیزا بریجت یکی از جان به در بُردگان منچستر آرنا به عنوان يک مشتری با هدف فیلم گرفتن مخفیانه از او برای کشف اینکه آیا درباره جراحاتاش دروغ میگوید یا نه.
- رفتن به خانه سایر جان به در بُردگان منچستر و تلاش برای سؤال کردن از آنها درباره اینکه آیا حمله صحنهسازی بوده است یا نه.
- انتشار اسامی و مکان دهها نفر از جان به در بُردگان و خويشاوندان داغدار قربانیان در یک ویدیو - و در خواست از دنبالکنندگاناش برای ارسال هر اطلاعاتی که درباره آنها دارند.
مارتین هیبرت اولین بار وقتی با تاکتیکهای آقای هال آشنا شد که پلیس این خانواده را از ادعاهایی مبنی بر اینکه او بیرون خانه دخترش ایو دوربینی قرار داده است، باخبر کرد . آقای هال ویدیویی از خودش منتشر کرده بود که در حال آمادهسازی دوربینی کوچک است که به میلهای بسته شده بود و او میگفت که از آن برای بررسی اینکه آیا ایو واقعاً در بمبگذاری منچستر ارینا آسیب دیده است یا نه استفاده خواهد کرد.
او ضمن بالا نگه داشتن دوربینی که به میلهای وصل شده بود و شاخ و برگهای ساختگی به دورش پیچیده شده بود به بینندگاناش گفت: «من نوک دیگر میله را تيز کردهام تا بتوانم آن را در زمین فرو کنم و سوژههایمان را زیر نظر داشته باشم.»
ایو که حالا ۲۰ ساله است پس از بمبگذاری به شدت معلول شد. او دچار آسیب مغزی جدی شده است و از دست و پای چپش نمیتواند ديگر استفاده کند.
آقای هال بعداً در فضای آنلاین گفت که ایو با استفاده از صندلی چرخدار از خانهاش خارج شده است ولی افزود: «هیچ مدرکی وجود ندارد» که نشان بدهد آسیب مزبور نتیجه آن حمله بوده است.
او همچنین تلاشهایاش را برای اثبات اینکه لیزا بریجت که یک انگشتاش را در بمبگذاری از دست داده بود مستند کرده است که نشان بدهد او نیز مجروح نشده است و برای این کار دوربینی را مخفیانه به تعمیرگاه قایقی که او در آن کار می کند برده است.
لیزا بریجت یک انگشتاش را در حمله منچستر از دست داده است.
خانم بریجت به من گفت: «این اتفاقات باعث میشود نسبت به امنیت حساس شوید چون واقعاً نمیدانید چه کسی دنبال شماست و چه کسی ممکن است در حیاط یا در سر خیابان با دوربینی مخفی در کمین شما باشد.»
پیامهایی که بیبیسی دیده است نشان میدهد که تعرضهای آنلاین با ذکر و تکرار توطئههایی که آقای هال و بقیه مروجشان هستند، چطور به خویشاوندان سوگوار کسانی که در بمبگذاری منچستر آرنا و جان به در بُردگان سایر حملات مشابه دیگر نیز در بریتانیا فرستاده شده است. ترولهای آنلاین تلاشهایی نیز برای شناسایی محل زندگی و کار جان به در بُردگان چنین حملاتی انجام دادهاند.
ریچارد هال از طریق وبسایتش درخواست کمک مالی میکند و تبلیغ فروشگاهی آنلاین را میکند که در آن کالاهای نشاندار را میفروشد. او غرفهای در یک بازارچه هم دارد که در آن کتابها و دیویدیهایاش را درباره حملات منچستر آرنا در کنار کتابها و دیویدیهای ديگر مروج نظریههای توطئه میفروشد.
من از این غرفه در بازار دیدن کردم تا بعد از چندین نوبت تلاش برای گرفتن پاسخ سؤالهای جان به در بُردگان، از او سؤالاتی بپرسم.
او به من گفت که نمیخواهد درباره «مدارکی» که برای تأیید مدعایاش دارد حرف بزند و به بیبیسی اعتماد ندارد. از او پرسیدم چه احساسی دارد از اینکه دارد از بدترین روز زندگی این جان به در بُردگان سود میبرد.
او گفت: «اگر کتاب مرا بخوانید همه جوابها را دارد». وقتی به او گفتم که در کتابش هیچ مدرکی جود ندارد گفت که اشتباه میکنم.
او از پاسخ به سؤالهایی درباره اینکه آيا واقعاً فکر میکند حملات در بریتانیا صحنهسازی بودهاند و اینکه آیا میفهمد تاکتیکها و نظريههای توطئه او چه صدمهای به جان به در بُردگان این حملات میزند، خودداری کرد.
پس از ملاقاتام، یک بار ديگر نامهای به آقای هال نوشتم که باز هم به آن جوابی نداد. از آن زمان او در وبسایتاش سلسلهای از عبارات برای سلب مسئولیت از خود اضافه کرده است مبنی بر اینکه «او مدافع این نيست که بازديدکنندگان اين وبسایت با قربانیان ادعایی حمله تروريستی به صورت آنلاين يا شخصی تماس بگیرند.»
او ویدیوی تازهای نیز منتشر کرده است که در آن میگوید دوربینی بیرون خانه ايو هيبرت نداشته است ولی اذعان کرده است که داخل ون «يک دوربین در حال ضبط» داشته است و ون او «در مکانی عمومی پارک شده بوده است.»
او میگوید که: «مؤدبانه برای گردآوری شواهد خانه به خانه رفته است و این کاری است کاملاً قانونی هنگام انجام تحقیق» و میگوید که درخواست اطلاعات او از مردم، او را مسئول «پيامهای نفرتآمیزی که مردم میفرستند نمیکند.»
اما او بر این باور استوار باقی ماند که «هیچ مدرک رضایتبخشی به مردم ارایه نشده است که ثابت کند حادثه منچستر آرنا صحنهسازی نبوده است».
برای اینکه اطلاعات بیشتری درباره آقای هال و انگیزه افرادی که این نظریههای توطئه را پیش میبرند، با یکی از افراد داخل این جمع که قبلاً در ویدیوهای آقای هال ظاهر میشد حرف زدم. او اطلاعاتی درباره نحوه کار کردن صنعت توطئهاندیشی دارد.
نیل ساندرز میگوید که او با دیدگاههای آقای هال درباره حملات منچستر آرنا موافق نیست. او معتقد است که این هواداران هستند که مسیر حرکت نظریهپردازان توطئهای مثل آقای هال را شکل میدهند. او قبلاً تمرکزش روی اشیاء پرنده ناشناخته بود و بعد سراغ ادعاهای «حملات تروریستی صحنهسازیشده» رفت. در واقع آقای ساندرز میگوید که مطمئن است که وقتی او و آقای هال درباره نظریههای توطئه بعد از وقوع تیراندازی مدرسه سندی هوک حرف زدند، آقای هال این نظریهها را چرند خوانده بود.
ولی میگوید هر چه آقای هال بیشتر در این عالم غوطهور میشود، بیشتر به نظر میرسد که این توطئهها را باور کرده باشد. آقای ساندرز توضیح میدهد که بیشتر نظریههای خیلی هیجانانگیز و عاطفی هستند که «فروش میروند» و میافزاید که آقای هال در میخانهها و سایر مکانها در نقاط مختلف بریتانیا در سالهای اخیر حرف میزند و مخاطبان انبوه داشته است.
آقای ساندرز میگوید که مدافع این نظريه توطئه نیست که حملات بریتانیا صحنهسازی شده باشند.
تحقیق کینگز کالج میگوید که چهار نفر از هر پنج نفر متوجهند که «حملات تروريستی» جدی در بریتانیا رخ داده است.
ولی وقتی به طور مشخص از آنها درباره حملات منچستر و هفتم ژوئیه سؤال شد، اقلیت قابل توجهی - یک نفر از هر هفت نفر در نظرسنجی - تردید دارند که این اتفاقات واقعاً رخ داده باشند.
و بیش از یک نفر از هر ده نفر در نظرسنجی فکر میکنند که حمله منچستر آرنا صحنهسازی بوده است.
پرفسور بابی دافی که مسئول این تحقیق بوده است توضیح میدهد: «این کار نه تنها مردم را به طور کلی از جامعه جدا میکند بلکه ممکن است واقعاً بر رفتار آن اقلیت اندکی که واقعاً درگیر این توطئهها میشوند، اثر بگذارد.» او هراس دارد که کسانی که این نظریهها را باور میکنند بیشتر احتمال دارد که جان به در بُردگان را هدف تعرض قرار دهند.
این تحقیق بین کسانی که فکر میکنند حملاتی مثل بمبگذاری منچستر آرنا صحنهسازی بوده است و کسانی که درباره حقیقت این حملات مطمئن نیستند تمایز قایل میشود.
پروفسور دافی توصیف میکند که چطور اضطراب، تردید و عادتهای رسانههای اجتماعی همگی میتوانند یک فرد را از نفس سؤال پرسیدن درباره حوادث به باورهای افراطیتر بکشانند.
از میان ۱۴ درصدی که نظرسنجی شدهاند و معتقدند «بازیگران بحران» در حملات منچستر آرنا دخیل بودهاند، تنها کمتر از نصفشان میگویند پیامرسان تلگرام منبع کلیدی اطلاعاتشان درباره اخبار و وقایع است. همچنین محتمل است که سن آنها بیشتر زیر ۲۴ سال باشد و کسانی باشند که در انتخابات گذشته رأی ندادهاند.
این تحقیق میگوید که همهگيری، «دروازهای» برای این توطئهها درست کرده است و يک سوم افراد در این نظرسنجی میگویند که همهگیری باعث شده است که به توضيحات رسمی درباره این حملات شک داشته باشند. پروفسور دافی میگوید که انتظار دارد فضای اقتصادی فعلی باعث وخیمتر شدن این جریان شود.
یکی از کسانی که به پرداختن به این نظریههای توطئه اقرار دارد آلیشيا است که میگوید در جریان همهگیری اعتمادش را به دولت از دست داده است. او میگوید که در طی همهگیری خیلی مشقت دیده است و حالا با بحران هزینههای زندگی دارد دست و پنجه نرم میکند. رسانههای اجتماعی محل اصلی رجوع او برای کسب اخبار و اطلاعات است.
این کارمند بخش بهداشت روانی درباره یکی از پستهای آقای هال نظر داده و میگوید که منتظر است تا از غرفه او دیدن کند.
او میگوید: «مردم ديگر احساس امنیت نمیکنند چون کسی را ندارند که سراغاش بروند و حقیقت را به آنها بگوید. راستش را بخواهید خیلی وضعیت ترسناکی است.»
او به من گفت که نمیخواهد باور کند که بمبگذاری منچستر آرنا صحنهسازی بودهاند ولی خیلی برایاش هراسناک است اگر چنین بوده باشند - و ديگر مطمئن نیست که چه چیزی حقیقت دارد.
وقتی گفتم که چطور با جان به در بُردگان آسیبدیده در حملات صحبت کردهام و آنها چقدر از ادعاهای کاذب آقای هال آزرده شدهاند، به نظر میرسید که واقعاً تکان خورده است.
آليشیا میگوید که هرگز بر مبنای این نوع نظریههای توطئه برای کسی پیام تعرضآميزی نفرستاده است. ولی عده زیادی چنین کاری را انجام دادهاند.
تراویس فرین مدت کوتاهی بعد از اینکه خودرویی در حمله سال ۲۰۱۷ در پل وستمينستر به او زده بود هدف حمله نظریهپردازان توطئه آنلاین قرار گرفت و از او فیلم گرفته بودند. فیلمهایی با تلفن موبایل که نشان میدهد بعد از شکسته شدن پایاش روی پل ایستاده است - و آدرنالین باعث به تأخیر انداختن درد شده بود - موجی از تعرضهای آنلاین را ایجاد کرد.
او اولین پیام درباره حمله را روز بعد در بیمارستان دریافت کرد.
در پیام آمده بود: «ما میدانیم حمله صحنهسازی بوده است. امیدوارم دارت بزنند.»
در ماههای بعد از حمله، آقای فرین با استفاده از ابزار گزارشدهی رسانههای اجتماعی اين ويدیوها و پستها را گزارش کرد ولی میگوید تا وقتی که وکیلاش به آنها نامه ننوشته بود این رسانهها هیچ اقدامی نکردند.
يوتیوب ويدیوهای متعددی را که مروج این نظریه بودند که او «بازيگر بحران» بوده است حذف کرد ولی او میگوید که در سایر سایتهای مهم شبکههای اجتماعی موفقیت این ماجرا به یک اندازه نبوده است.
آقای فرین این تعرض را به پلیس لندن گزارش کرده است. هیچ کس متهم نشده است.
او میگوید احساس «عجز» کرده بود چون مردم نمیفهمند جان به در بُردگان حملات چقدر سنگدلانه و مکرر آماج حمله ترولها واقع میشوند.
به این دلیل است که این بازماندگان تصمیم گرفتند صدایشان را بلند کنند - و بعضی برای پاسخگو کردن جهان توطئهاندیشی به دادگاهها میروند.
- ماریانا اسپرینگ
- خبرنگار بخش اطلاعات گمراهکننده و رسانههای اجتماعی بیبیسی
بنا به تحقیقی که بیبیسی انجام داده است، نظریهپردازان توطئه که مدعی هستند «حملات تروریستی» در بریتانیا صحنهسازی بودهاند، به دنبال جان به در بُردگان این حملات به سراغ خانهها و محل کارشان رفتهاند تا ببیند آیا درباره جراحاتشان دروغ گفتهاند یا نه.
مارتین هیبرت که بعد از گیر افتادن در انفجار سال ۲۰۱۷ به همراه دخترش ایو در بمبگذاری منچستر آرنا از کمر به پایین فلج شده بود به بیبیسی گفت که دارد شکایتی را علیه مردی طرح میکند که میگوید از خودرویی که جلوی منزل ایو پارک شده بود او را زیر نظر داشته است.
ریچارد د هال، نظریهپرداز توطئه که در ولز زندگی میکند، توصیف کرده است که چطور به طور فیزیکی دنبال جان به در بُردگان این حمله رفته است - که در آن ۲۲ نفر کشته شدند و بیش از ۱۰۰ نفر مجروح شدند - تا مشخص کند که آیا این ماجرا جعلی بوده است یا نه.
او در ویدیویی که در فضای آنلاین با دنبالکنندگاناش به اشتراک گذاشته است نشان میدهد که دوربینی را برای فیلمبرداری از ایو - که حالا به شدت معلول و در صندلی چرخدار است - آماده میکند تا ببینید که آیا او واقعاً میتواند راه برود یا نه.
مارتین هیبرت به من گفت: «من مدافع آزادی بیان هستم. ولی وقتی بگویید که من دارم نقش بازی میکنم و آسیبی به نخاعام وارد نشده يا ایو معلول نیست و در صندلی چرخدار نيست، خط قرمزی را رد کردهاید. هيچ نمیدانید او [ریچارد هال] برای یافتن پاسخ پرسشهایش تا کجاها خواهد رفت.»
آقای هال میگوید کسانی که در حمله کشته شدهاند واقعاً زندهاند و در خارج زندگی میکنند. او مروج نظریههایی هم هست مبنی بر اینکه چندین حمله ديگر در بریتانیا نیز صحنهسازی شدهاند. او که سابقاً مهندس بوده است و طراح وبسايت، از محل فروش کتابها و دیویدیهایی که نظریههای او را طرح میکنند و همچنین سخنرانی در مناسبتها و انتشار ویدیوهای آنلاین امرار معاش میکند. تا همین اواخر در نیمه اکتبر او در يوتيوب بیش از ۱۶ میلیون بازدید و ۸۰ هزار مشترک داشته است.
وقتی که در غرفهای که در بازار میگرداند با آقای هال رو در رو شدم، او اصرار داشت که درباره نحوه فعالیت او اشتباه میکنم.
در پنج ماه گذشته برای برنامه پانورامای بیبیسی و پادکستی در رادیو ۴ بیبیسی، من به دنبال نظریهپردازان توطئهای که جان به در بُردگان حملات در بریتانیا را هدف قرار میدهند، بودهام. تحقیقات من و بررسیهای جدید، در کنار شهادت کسانی که تحت تأثیر این رفتارها واقع شدهاند نشان میدهد که نظریههای توطئه و تاکتيکهایی از قبیل کارهایی که آقای هال انجام میدهد نشانهای از پدیده گستردهتری هستند که جان به در بُردگان و خانوادههای داغدار تجربه میکنند.
یکی از قربانیان حمله پل وستمينستر لندن در سال ۲۰۱۷ که تحت آزار ترولهای آنلاین توطئهاندیش قرار گرفته است به بی بیسی گفت به نظر میرسد که جان به در بردن از یک حمله ناگزیر منجر به این میشود که آماج تعرض واقع شوید.
این نوع نظریههای توطئه و تعرضهایی که از آنها بیرون میآیند، شبیه نمونه الکس جونز است که ميزبان يک برنامه نظریه توطئه و وبسايت اینفووار در آمریکاست و اخیرا به پرداخت حدود ۱ ميلیارد دلار به خانوادههای قربانیان تیراندازی مدرسه سندی هوک آمریکا محکوم شد چون به غلط ادعا کرده بود که حمله سال ۲۰۱۲ صحنهسازی بوده است.
به گفته جان به در بُردگانی که با بیبیسی صحبت کردهاند تعرضهای آنلاین که حملات را صحنهسازی توصیف میکنند و کسانی را که در این حملات مجروح میشوند «بازیگران بحران» مینامند به نظر میرسد که از زمان همهگیری رو به افزایش بوده است.
بیشتر تعرضها در فضای آنلاین رخ میدهند ولی افرادی که با آنها صحبت کردهام میگویند که نگران امنیتشان هستند چون این تعرضها در زندگی واقعیشان نیز اثر گذاشته است.
بنا به تحقیقات جدید بیبیسی، حدود یک نفر از هر پنج بریتانیایی فکر میکنند که جان به در بُردگان حملات درباره اتفاقی که برایشان افتاده است حقیقت را نمیگویند. يک سوم آنها میگویند که همهگیری باعث شده آنها به توضیحات رسمی درباره حملات مشابه در بریتانیا بدبین باشند.
نظرسنجی از بیش از ۴۰۰۰ نفر نیز که اوایل این ماه توسط کینگز کالج لندن انجام شده است، نشان میدهد که ۱۴ درصد اعتقاد دارند که در حمله منچستر آرنا احتمالاً «بازیگران بحران» شرکت داشتهاند که وانمود کردهاند مجروح شدهاند.
تحقیقات مانيتورینگ بیبیسی به اين نتيجه رسیده است که دهها ويدیو که مروج ادعاهای کاذب درباره حملات منچستر هستند - که بیش از ۳۰۰ هزار نفر بیننده داشتهاند - هنوز پنج سال بعد از این حادثه در یوتیوب در دسترس هستند. بعد از اینکه بیبیسی اينها را به يوتيوب گوشزد کرد، اين شرکت کانال آقای هال و یک کانال دیگر را که مروج محتواهای تولید شده توسط او بود حذف کرد.
يک سخنگوی اين شرکت گفت: «هدف قرار دادن قربانیان و خانوادههای این حملات فاجعهبار مشمئزکننده است. سیاست نشر نفرت يوتیوب دستورالعملهای مشخصی دارد که محتواهایی را که منکر حوادث تاریخی خشن باشند، یا آنها را پیش پا افتاده یا بیاهمیت قلمداد کنند ممنوع میکند و ما ويدیوهای گوشزد شده را که ناقض این دستورالعملها باشند حذف میکنیم.»
نیل هاجل وکیل مارتین هیبرت که پرونده افترا را علیه آقای هال آماده میکند به بیبیسی گفت: «مارتین به جایی رسید که گفت دیگر بس است. اين ماجرا نیاز به پاسخ دارد و باید به شیوههایی قانونی جلویاش را گرفت.»
ادعاها و تاکتیکها آقای هال شامل موارد زیر نیز هست:
- وارد شدن به محل کار لیزا بریجت یکی از جان به در بُردگان منچستر آرنا به عنوان يک مشتری با هدف فیلم گرفتن مخفیانه از او برای کشف اینکه آیا درباره جراحاتاش دروغ میگوید یا نه.
- رفتن به خانه سایر جان به در بُردگان منچستر و تلاش برای سؤال کردن از آنها درباره اینکه آیا حمله صحنهسازی بوده است یا نه.
- انتشار اسامی و مکان دهها نفر از جان به در بُردگان و خويشاوندان داغدار قربانیان در یک ویدیو - و در خواست از دنبالکنندگاناش برای ارسال هر اطلاعاتی که درباره آنها دارند.
مارتین هیبرت اولین بار وقتی با تاکتیکهای آقای هال آشنا شد که پلیس این خانواده را از ادعاهایی مبنی بر اینکه او بیرون خانه دخترش ایو دوربینی قرار داده است، باخبر کرد . آقای هال ویدیویی از خودش منتشر کرده بود که در حال آمادهسازی دوربینی کوچک است که به میلهای بسته شده بود و او میگفت که از آن برای بررسی اینکه آیا ایو واقعاً در بمبگذاری منچستر ارینا آسیب دیده است یا نه استفاده خواهد کرد.
او ضمن بالا نگه داشتن دوربینی که به میلهای وصل شده بود و شاخ و برگهای ساختگی به دورش پیچیده شده بود به بینندگاناش گفت: «من نوک دیگر میله را تيز کردهام تا بتوانم آن را در زمین فرو کنم و سوژههایمان را زیر نظر داشته باشم.»
ایو که حالا ۲۰ ساله است پس از بمبگذاری به شدت معلول شد. او دچار آسیب مغزی جدی شده است و از دست و پای چپش نمیتواند ديگر استفاده کند.
آقای هال بعداً در فضای آنلاین گفت که ایو با استفاده از صندلی چرخدار از خانهاش خارج شده است ولی افزود: «هیچ مدرکی وجود ندارد» که نشان بدهد آسیب مزبور نتیجه آن حمله بوده است.
او همچنین تلاشهایاش را برای اثبات اینکه لیزا بریجت که یک انگشتاش را در بمبگذاری از دست داده بود مستند کرده است که نشان بدهد او نیز مجروح نشده است و برای این کار دوربینی را مخفیانه به تعمیرگاه قایقی که او در آن کار می کند برده است.
لیزا بریجت یک انگشتاش را در حمله منچستر از دست داده است.
خانم بریجت به من گفت: «این اتفاقات باعث میشود نسبت به امنیت حساس شوید چون واقعاً نمیدانید چه کسی دنبال شماست و چه کسی ممکن است در حیاط یا در سر خیابان با دوربینی مخفی در کمین شما باشد.»
پیامهایی که بیبیسی دیده است نشان میدهد که تعرضهای آنلاین با ذکر و تکرار توطئههایی که آقای هال و بقیه مروجشان هستند، چطور به خویشاوندان سوگوار کسانی که در بمبگذاری منچستر آرنا و جان به در بُردگان سایر حملات مشابه دیگر نیز در بریتانیا فرستاده شده است. ترولهای آنلاین تلاشهایی نیز برای شناسایی محل زندگی و کار جان به در بُردگان چنین حملاتی انجام دادهاند.
ریچارد هال از طریق وبسایتش درخواست کمک مالی میکند و تبلیغ فروشگاهی آنلاین را میکند که در آن کالاهای نشاندار را میفروشد. او غرفهای در یک بازارچه هم دارد که در آن کتابها و دیویدیهایاش را درباره حملات منچستر آرنا در کنار کتابها و دیویدیهای ديگر مروج نظریههای توطئه میفروشد.
من از این غرفه در بازار دیدن کردم تا بعد از چندین نوبت تلاش برای گرفتن پاسخ سؤالهای جان به در بُردگان، از او سؤالاتی بپرسم.
او به من گفت که نمیخواهد درباره «مدارکی» که برای تأیید مدعایاش دارد حرف بزند و به بیبیسی اعتماد ندارد. از او پرسیدم چه احساسی دارد از اینکه دارد از بدترین روز زندگی این جان به در بُردگان سود میبرد.
او گفت: «اگر کتاب مرا بخوانید همه جوابها را دارد». وقتی به او گفتم که در کتابش هیچ مدرکی جود ندارد گفت که اشتباه میکنم.
او از پاسخ به سؤالهایی درباره اینکه آيا واقعاً فکر میکند حملات در بریتانیا صحنهسازی بودهاند و اینکه آیا میفهمد تاکتیکها و نظريههای توطئه او چه صدمهای به جان به در بُردگان این حملات میزند، خودداری کرد.
پس از ملاقاتام، یک بار ديگر نامهای به آقای هال نوشتم که باز هم به آن جوابی نداد. از آن زمان او در وبسایتاش سلسلهای از عبارات برای سلب مسئولیت از خود اضافه کرده است مبنی بر اینکه «او مدافع این نيست که بازديدکنندگان اين وبسایت با قربانیان ادعایی حمله تروريستی به صورت آنلاين يا شخصی تماس بگیرند.»
او ویدیوی تازهای نیز منتشر کرده است که در آن میگوید دوربینی بیرون خانه ايو هيبرت نداشته است ولی اذعان کرده است که داخل ون «يک دوربین در حال ضبط» داشته است و ون او «در مکانی عمومی پارک شده بوده است.»
او میگوید که: «مؤدبانه برای گردآوری شواهد خانه به خانه رفته است و این کاری است کاملاً قانونی هنگام انجام تحقیق» و میگوید که درخواست اطلاعات او از مردم، او را مسئول «پيامهای نفرتآمیزی که مردم میفرستند نمیکند.»
اما او بر این باور استوار باقی ماند که «هیچ مدرک رضایتبخشی به مردم ارایه نشده است که ثابت کند حادثه منچستر آرنا صحنهسازی نبوده است».
برای اینکه اطلاعات بیشتری درباره آقای هال و انگیزه افرادی که این نظریههای توطئه را پیش میبرند، با یکی از افراد داخل این جمع که قبلاً در ویدیوهای آقای هال ظاهر میشد حرف زدم. او اطلاعاتی درباره نحوه کار کردن صنعت توطئهاندیشی دارد.
نیل ساندرز میگوید که او با دیدگاههای آقای هال درباره حملات منچستر آرنا موافق نیست. او معتقد است که این هواداران هستند که مسیر حرکت نظریهپردازان توطئهای مثل آقای هال را شکل میدهند. او قبلاً تمرکزش روی اشیاء پرنده ناشناخته بود و بعد سراغ ادعاهای «حملات تروریستی صحنهسازیشده» رفت. در واقع آقای ساندرز میگوید که مطمئن است که وقتی او و آقای هال درباره نظریههای توطئه بعد از وقوع تیراندازی مدرسه سندی هوک حرف زدند، آقای هال این نظریهها را چرند خوانده بود.
ولی میگوید هر چه آقای هال بیشتر در این عالم غوطهور میشود، بیشتر به نظر میرسد که این توطئهها را باور کرده باشد. آقای ساندرز توضیح میدهد که بیشتر نظریههای خیلی هیجانانگیز و عاطفی هستند که «فروش میروند» و میافزاید که آقای هال در میخانهها و سایر مکانها در نقاط مختلف بریتانیا در سالهای اخیر حرف میزند و مخاطبان انبوه داشته است.
آقای ساندرز میگوید که مدافع این نظريه توطئه نیست که حملات بریتانیا صحنهسازی شده باشند.
تحقیق کینگز کالج میگوید که چهار نفر از هر پنج نفر متوجهند که «حملات تروريستی» جدی در بریتانیا رخ داده است.
ولی وقتی به طور مشخص از آنها درباره حملات منچستر و هفتم ژوئیه سؤال شد، اقلیت قابل توجهی - یک نفر از هر هفت نفر در نظرسنجی - تردید دارند که این اتفاقات واقعاً رخ داده باشند.
و بیش از یک نفر از هر ده نفر در نظرسنجی فکر میکنند که حمله منچستر آرنا صحنهسازی بوده است.
پرفسور بابی دافی که مسئول این تحقیق بوده است توضیح میدهد: «این کار نه تنها مردم را به طور کلی از جامعه جدا میکند بلکه ممکن است واقعاً بر رفتار آن اقلیت اندکی که واقعاً درگیر این توطئهها میشوند، اثر بگذارد.» او هراس دارد که کسانی که این نظریهها را باور میکنند بیشتر احتمال دارد که جان به در بُردگان را هدف تعرض قرار دهند.
این تحقیق بین کسانی که فکر میکنند حملاتی مثل بمبگذاری منچستر آرنا صحنهسازی بوده است و کسانی که درباره حقیقت این حملات مطمئن نیستند تمایز قایل میشود.
پروفسور دافی توصیف میکند که چطور اضطراب، تردید و عادتهای رسانههای اجتماعی همگی میتوانند یک فرد را از نفس سؤال پرسیدن درباره حوادث به باورهای افراطیتر بکشانند.
از میان ۱۴ درصدی که نظرسنجی شدهاند و معتقدند «بازیگران بحران» در حملات منچستر آرنا دخیل بودهاند، تنها کمتر از نصفشان میگویند پیامرسان تلگرام منبع کلیدی اطلاعاتشان درباره اخبار و وقایع است. همچنین محتمل است که سن آنها بیشتر زیر ۲۴ سال باشد و کسانی باشند که در انتخابات گذشته رأی ندادهاند.
این تحقیق میگوید که همهگيری، «دروازهای» برای این توطئهها درست کرده است و يک سوم افراد در این نظرسنجی میگویند که همهگیری باعث شده است که به توضيحات رسمی درباره این حملات شک داشته باشند. پروفسور دافی میگوید که انتظار دارد فضای اقتصادی فعلی باعث وخیمتر شدن این جریان شود.
یکی از کسانی که به پرداختن به این نظریههای توطئه اقرار دارد آلیشيا است که میگوید در جریان همهگیری اعتمادش را به دولت از دست داده است. او میگوید که در طی همهگیری خیلی مشقت دیده است و حالا با بحران هزینههای زندگی دارد دست و پنجه نرم میکند. رسانههای اجتماعی محل اصلی رجوع او برای کسب اخبار و اطلاعات است.
این کارمند بخش بهداشت روانی درباره یکی از پستهای آقای هال نظر داده و میگوید که منتظر است تا از غرفه او دیدن کند.
او میگوید: «مردم ديگر احساس امنیت نمیکنند چون کسی را ندارند که سراغاش بروند و حقیقت را به آنها بگوید. راستش را بخواهید خیلی وضعیت ترسناکی است.»
او به من گفت که نمیخواهد باور کند که بمبگذاری منچستر آرنا صحنهسازی بودهاند ولی خیلی برایاش هراسناک است اگر چنین بوده باشند - و ديگر مطمئن نیست که چه چیزی حقیقت دارد.
وقتی گفتم که چطور با جان به در بُردگان آسیبدیده در حملات صحبت کردهام و آنها چقدر از ادعاهای کاذب آقای هال آزرده شدهاند، به نظر میرسید که واقعاً تکان خورده است.
آليشیا میگوید که هرگز بر مبنای این نوع نظریههای توطئه برای کسی پیام تعرضآميزی نفرستاده است. ولی عده زیادی چنین کاری را انجام دادهاند.
تراویس فرین مدت کوتاهی بعد از اینکه خودرویی در حمله سال ۲۰۱۷ در پل وستمينستر به او زده بود هدف حمله نظریهپردازان توطئه آنلاین قرار گرفت و از او فیلم گرفته بودند. فیلمهایی با تلفن موبایل که نشان میدهد بعد از شکسته شدن پایاش روی پل ایستاده است - و آدرنالین باعث به تأخیر انداختن درد شده بود - موجی از تعرضهای آنلاین را ایجاد کرد.
او اولین پیام درباره حمله را روز بعد در بیمارستان دریافت کرد.
در پیام آمده بود: «ما میدانیم حمله صحنهسازی بوده است. امیدوارم دارت بزنند.»
در ماههای بعد از حمله، آقای فرین با استفاده از ابزار گزارشدهی رسانههای اجتماعی اين ويدیوها و پستها را گزارش کرد ولی میگوید تا وقتی که وکیلاش به آنها نامه ننوشته بود این رسانهها هیچ اقدامی نکردند.
يوتیوب ويدیوهای متعددی را که مروج این نظریه بودند که او «بازيگر بحران» بوده است حذف کرد ولی او میگوید که در سایر سایتهای مهم شبکههای اجتماعی موفقیت این ماجرا به یک اندازه نبوده است.
آقای فرین این تعرض را به پلیس لندن گزارش کرده است. هیچ کس متهم نشده است.
او میگوید احساس «عجز» کرده بود چون مردم نمیفهمند جان به در بُردگان حملات چقدر سنگدلانه و مکرر آماج حمله ترولها واقع میشوند.
به این دلیل است که این بازماندگان تصمیم گرفتند صدایشان را بلند کنند - و بعضی برای پاسخگو کردن جهان توطئهاندیشی به دادگاهها میروند.
منبع خبر: بی بی سی فارسی
اخبار مرتبط: چرا نظریهپردازان تئوری توطئه، جان به در بُردگان «حوادث تروریستی» را آزار میدهند؟