قسمت شصت محکوم

   

سریال محکوم قسمت شصت 60Mahkoom Serial Part 60

در خانه فیرات پرونده را برای حاجی مرور می‌کند و می‌گوید متوجه شده بود که باریش باعث کشته شدن مامور پزشکی قانونی شده و برای اینکه بتواند ثابت کند این موضوع قتل بوده و تصادف نبوده است، مجبور بودند یک نفر را به عنوان قاتل پیدا کنند و او حاجی را انتخاب کرده بود. او تعرفی می‌کند قبلا به‌خاطر یک پرونده دیگر در ماشین ابراهیم آلاگوز دستگاه شنود گذاشته بود و وقتی حاجی آلاگوز با ابراهیم تماس گرفت و او را تهدید کرد، فیرات از این قضیه به نفع پرونده استفاده کرده و به او اتهام قتل زده است. فیرات به حاجی می‌گوید باید ماشین ابراهیم که در تصادف بوده را پیدا کنند تا بتوانند ارتباط این دو پرونده را ثابت کنند. 

‌بوگه به اصرار باریش را راضی می‌کند که شب به خانه زاهد بروند. بعد از شام بوگه به اتاق تومریس می‌رود و جعبه‌های وسایل جمع شده او را می‌بیند. او زیر تخت عکس پاره شده تومریس را پیدا می‌کند و تعجب می‌کند. 

روز بعد وقتی فیرات نازلی را به مدرسه می‌رساند، زاهد را در ماشین می‌بیند که او را زیر نظر دارد. فیرات نزدیک ماشین زاهد می‌شود. زاهد می‌گوید باید با هم صحبت کنند؛ فیرات در ماشین می‌نشیند. زاهد از فیرات می‌خواهد که باریش را دستگیر کند تا هویت اصلی او آشکار شود و مجازات شود. فیرات تعجب می‌کند. زاهد می‌گوید در ازای این کار هیچ چیز از فیرات نمی‌خواهد و هرکاری که نیاز باشد هم می‌کند؛ فقط از او می‌خواهد که این کار را بی سر و صدا انجام دهد تا همه با خبر نشوند و آبروی یساری‌ها نرود. فیرات قبول می‌کند و می‌گوید اگر زاهد بخواهد او را بازی بدهد سراغ خودش هم خواهد رفت. 

رفیع به سینیور خبر می‌دهد که زاهد به دیدن فیرات رفته است. سینیور حدس می‌زند زاهد از فیرات خواسته است که باریش را دستگیر کند چون اینگونه هویت و امضای ساواش بی اعتبار می‌شود و زاهد می‌تواند تمام شرکت‌ها را پس بگیرد. سینیور از رفیع می‌خواهد که موضوع را به باریش اطلاع بدهد. 

در دادگاه فیرات به دادستان کل می‌گوید ساواش را احضار می‌کند و قرار است با مدارکی ثابت کند که ساواش متهم است. دادستان کل متعجب و عصبی می‌شود. 

باریش به مدرسه جان می‌رود تا او را به خانه ببرد. رفیع به باریش پیغام می‌دهد و می‌گوید زاهد می‌خواهد او را به پلیس لو بدهد. همان لحظه فیرات پیش باریش می‌آید و با نشان دادن حکم دادستانی‌اش می‌گوید باریش باید برای بازجویی به همراه او به دادگستری برود. باریش به بهانه خداحافظی با جان به سمت ماشین می‌رود و سریع سوار می‌شود و فرار می‌کند. 

شب باریش به پشت بام ساختمان متروکه‌ای می‌رود. او دوباره ساواش را می‌بیند و عصبی می‌شود. ساواش در حال گلایه و بدگویی از باریش است. باریش می‌گوید مست است و حتما در حال توهم دیدن است و ساواش مرده. کمی بعد ساشا پیش باریش می‌رود؛ باریش با تعجب همه جا را نگاه می‌کند اما ساواش را نمی‌بیند. ساشا می‌گوید جان را به خانه فرستاده است. سپس از باریش می‌خواهد که با هم بروند تا او تنها نباشد؛ اما باریش می‌گوید بهتر است تنها باشد چون با هم بودن آن‌ها در این شرایط خطرناک است. 

فیرات به خانه باریش می‌رود و از بوگه سراغ او را می‌گیرد. بوگه می‌گوید باریش به خانه نیامده است. فیرات یک عروسک از طرف نازلی برای جان به بوگه می‌دهد؛ سپس هشداری می‌دهد که در صورت دستگیری و اثبات جرم باریش، بوگه هم شریک جرم خواهد بود. 

زاهد در خانه خود خواب است. باریش به خانه زاهد و به اتاق او می‌رود و به سمتش حمله می‌کند و سعی دارد او را خفه کند. او با عصبانیت به زاهد می‌گوید چطوری او را کشتی وقتی مادرم زیر خاک خوابیده است چطور می‌توانی راحت بخوابی؟ زاهد به سختی التماس می‌کند که او را رها کند. باریش زاهد را رها می‌کند و می‌گوید او را نمی‌کشد اما از زنده بودن پشیمانش می‌کند؛ سپس می‌رود. او در حیاط خانه دوباره ساواش را می‌بیند و عصبانی می‌شود. 

بوگه با باریش تماس می‌گیرد و می‌پرسد که او کجاست و از او می‌خواهد که به خانه برگردد. باریش که به‌خاطر دیدن دوباره ساواش کلافه است مبهم صحبت می‌کند و اسم ساواش را می‌برد و می‌گوید باید به جایی برود که همه چیز از آنجا شروع شده و مطمئن شود که او را کشته است.

فیرات که در عروسک دستگاه شنود گذاشته بود، حرف‌های بوگه را پای تلفن می‌شنود و متوجه می‌شود که باریش می‌خواهد به هتل برود. او سریع به سمت هتل حرکت می‌کند. باریش به هتل می‌رود و به اتاقی که در آن با ساواش درگیر شده بود و او را از آنجا پایین پرت کرده بود می‌رود و صحنه قتل را یادآوری می‌کند. همان لحظه در می‌زنند. باریش در را باز می‌کند و با دیدن ساواش که چمدانی در دست دارد شوکه می‌شود. 

دیدگاه‌ها

برای آن‌که از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال محکوم قسمت شصت و یک 61 قسمت قبلی - سریال محکوم قسمت پنجاه و نه 59 Next Episode - Mahkoom Serial Part 61 Previous Episode - Mahkoom Serial Part 59