قسمت شصت و شش قضاوت
سریال قضاوت قسمت شصت و شش 66Ghezavat Serial Part 66
سریال قضاوت قسمت ۶۶ دوبله فارسی: آنچه باید پیشاز آن بدانیم:
یکتا وارد اتاق پارس می شود و از پارس دلیل عدم نوشتن ادعا نامه را می پرسد. پارس می گوید که هنوز از بعضی ها اعتراف نگرفته است. یکتا دوباره او را به حمایت از ایلگاز متهم می کند. پارس با عصبانیت حد او را یادآوری می کند و می گوید در زمان مناسبش بعد از اتمام تحقیقات آن را خواهد نوشت. یکتا او را تهدید به شکایت در محضر دادستان کل می کند و می رود.
یکتا به اتاق دادستان کل می رود و بابت عدم انتشار ادعانامه شکایت می کند. دادستان کل قول رسیدگی می دهد. بعد از رفتن یکتا، او به اتاق پارس می رود و از او می خواهد برای این که پای رسانه ها به این جریان باز نشود، زود ادعانامه را بنویسد. پارس از ناقص بودن تحقیقات خبر می دهد اما دادستان کل به او تا فردا صبح فرصت می دهد و می رود.
زمرد و عثمان در پارک هستند و عثمان می گوید هنوز برای منصرف کردن ایلین کاری نکرده و به زمرد می گوید بچه را سقط کند. زمرد بسیار عصبانی می شود و می گوید زیور بابت بچه خوشحال است و خودش هم بچه را می خواهد و می رود.
یکتا متوجه شده که مراد و لاچین با هم مراوده دارند، او در ماشین وانمود می کند که با دادستان تماس گرفته است و می گوید ده سال زندان برای لاچین زیاد است و او گناهکار نیست. او می خواهد که مراد شک نکند بنابراین به او می گوید ماشین را نگه دارد و برای هواخوری پیاده می شود تا رفتارش طبیعی جلوه کند.
ایلگاز و جیلین برای ادامه تحقیقات به خانه غالب رفته اند و ایلگاز در آنجا بسته های قرص می بیند و می پرسد برای کیست. آیدان می گوید ملکه بیمار است و عضله هایش در حال تحلیل رفتن است به همین دلیل تحت درمان است و باید دارو مصرف کند، حتی ممکن است در آینده فلج شود و پدر و مادر واقعی اش هم از این موضوع بی خبر هستند.
جیلین در اتاق ملکه است و نقاشی های او را نگاه می کند و ملکه ماجرای بیماری اش را برای او تعریف می کند و می گوید نگران نیست چون پدر و مادرش به خوبی از او نگهداری می کنند.
مراد به دفتر یکتا می رود، یکتا وانمود می کند که جرم لاچین سنگین است و باید به زندان برود. مراد می گوید که می تواند جرم را گردن بگیرد و به زندان برود. یکتا به او مشکوک می شود اما چیزی بروز نمی دهد. او پیش سدا می رود و از تصمیم مراد به او خبر می دهد و می گوید او را پیش دادستان ببرد تا اظهاراتش را ارائه دهد.
پارس به دنبال ایلگاز می رود و می گوید برای دادن ادعانامه فرصتی ندارد و باید با هم آن را تحویل دهند و این ماجرا مثل یک راز پیش خودشان خواهد ماند.
روز بعد در دادگاه خانواده غالب هستیم. ایلگاز رو به قاضی می گوید ایپک در تمام این سال ها تلاشی برای پس گرفتن بچه نکرده و شواهدی وجود دارد که او می خواهد به این بهانه شوهرش را از طلاق منصرف کند. آرزو به عنوان شاهد وارد می شود و شهادت می دهد. بعد قاضی ملکه را صدا می زند و او با گریه می گوید که می خواهد پیش غالب و آیدان بماند و این زن و شوهر را نمیشناسد و نمی خواهد. بعد او را از اتاق بیرون می برند. ایلگاز موضوع بیماری ملکه را پیش می کشد و آیدان می گوید با این که می دانیم او فلج می شود، باز هم می خواهیم نگهش داریم. از ایپک نیز می پرسند که با این وجود می خواهد بچه را نگه دارد یا نه؟ او که از جریان بیماری خبر ندارد کمی وقت برای فکر کردن می خواهد.
قاضی نیم ساعت وقت تنفس می دهد. بعد از این زمان، وکیل ایپک و صالح از انصراف آن ها خبر می دهد و بچه پیش غالب و آیدان خواهد ماند.
ایلگاز و جیلین به آگاهی برای خواندن ادعانامه پارس می روند. در جلوی ساختمان سدا و یکتا را می بینند و همه با هم وارد می شوند. جیلین ادعا نامه را زودتر از همه می گیرد و مطالعه می کند، یکتا هم می خواند و پوزخند می زند. جیلین با نگرانی به ایلگاز نگاه می کند و از احتمال به زندان رفتنش نگران است.
پایان قسمت 65
دیدگاهها
برای آنکه از قافله پندار (خبر و سرگرمی) عقب نمانید کلیک کنید و به تلگرام بیایید.
قسمت بعدی - سریال قضاوت قسمت شصت و شش 66 قسمت قبلی - سریال قضاوت قسمت شصت و پنج 65 Next Episode - Ghezavat Serial Part 66 Previous Episode - Ghezavat Serial Part 65
منبع خبر: پندار
اخبار مرتبط: قسمت شصت و شش قضاوت
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران