بلاروس و افقهای تازه برای سینمای ایران
تاریخ سینمای بلاروس به سال ۱۹۲۶ برمیگردد که فیلم سیاه و سفید و صامت «داستان جنگل» در لنینگراد جلوی دوربین رفت. برای هنرمندان صنعت سینمای این کشور کوچک در دل اتحاد جماهیر شوروی سوسیالیستی، چند سال وقت لازم بود تا بتوانند استودیوی فیلمسازی خود را در این مکان احداث کنند. این اتفاق سال ۱۹۳۹ افتاد و این زمانی بود که شهر مینسک پایتخت بلاروس صاحب استودیوی مستقل فیلمسازی خود شد. این مرکز که احداث آن با استقبال فراوان هنرمندان بومی روبهرو شد، با نام «بلاروسفیلمز» فعالیتهایش را آغاز کرد. تعدادی از هنرمندان معترض و روشنفکران کشور که میانه چندان خوبی با دولت مرکزی در مسکو نداشتند و بیشتر به کشوری مستقل باور داشتند تا سرزمینی در دل اتحاد جماهیر شوروی و یکی از جمهوریهای ۱۵ گانه آن، آغاز فعالیتهای بلاروسفیلمز را نشانهای از استقلال فعالیتهای سینمایی و هنری در این منطقه میدانستند. براین اساس، آنها عقیده داشتند باید فعالیتهای این مرکز هنری را تا حد امکان گسترش داد و دست به تولید فیلمهای بومی با نگاهی به وضعیت مردم آن زد.
تولد دوباره سینمای مستقل
گرچه از سال ۱۹۲۶ به عنوان تولد سینمای بلاروس نام برده میشود برخی منتقدان بر این باورند که تولد این سینما دو سال قبل از آن و در ۱۹۲۴ بوده است و قبل از تولید درام انقلابی داستان جنگل، فعالیتهای سینماگران و هنرمندان بلاروسی آغاز شده بود و هستههای اولیه این سینما در این زمان بنا نهاده شد. سینمای بلاروس در دوران حاکمیت حزب کمونیست شوروی، بیش از آنکه هویت مستقلی داشته باشد زیرمجموعه سینمایی بود که با عنوان سینمای اتحاد جماهیر شوروی شناخته میشد. تمام جمهوریهای خودمختار شوروی تا قبل از فروپاشی این کشور و استقلال این جمهوریها به کشورهای مستقل در منطقه، محصولاتشان را تحت نام و زیر پرچم سینمای اتحاد جماهیر شوروی ارائه میکردند. سینمای بلاروس برعکس سینمای جمهوریهایی مثل آذربایجان، گرجستان و اوکراین که فیلمهای مهمی در دوران فعالیتشان تولید کردند و صاحب سینمایی صاحب نام بودند، شهرت و موقعیت چندانی نداشت. از دلایل مهم این امر میتوان به وابستگی مفرط صنعت سینمای این محل به سینمای روسیه و مرکز کشور شوروی اشاره کرد. بلاروس با وجود شباهت زیاد به روسیه شوروی، فاقد آن تنوع فرهنگی و هنری در آذربایجان یا گرجستان شوروی بود. البته حکام چپگرای مستقر در کاخ کرملین در دوران اتحاد جماهیر شوروی، برعکس شعارهای مترقی و آزادیخواهانهای که میدادند تمایل چندانی به استقلال جمهوریهای خودمختار نداشتند و ترجیح میدادند این جمهوریها همواره به صورت زائدهای بر بخش روسی کشور عمل و اقدام کنند. فیلمهایی که در دوران حاکمیت اتحاد جماهیر شوروی تولید میشد، بیش از هر چیز انعکاس دهنده عناصر فرهنگی مطلوب کرملیننشینان بود. بر این اساس، فیلمهای این جمهوریها بیش از آن که برگرفته از تاریخ و فرهنگ این نقاط باشد، منعکسکننده دیدگاههایی بود که از مسکو و از دفتر کمیته مرکزی حزب کمونیست دیکته میشد. خط عمومی داستان فیلمهای تولید شده در این جمهوریها، همواره باید همان چیزی میبود که از سوی مسکو بیان میشد. این موضوع باعث شد تا در بلاروس برعکس مناطقی، چون گرجستان، آذربایجان، ارمنستان و اوکراین تعداد فیلمهای کمتری جلوی دوربین برود. در این دوران گرچه سازندگان فیلمها دغدغهای به نام سرمایه و سرمایهگذاری برای تولید محصولاتشان نداشتند، باید فیلمنامههاشان را مطابق دیدگاه و سیاستهای رسمی تعیین شده از سوی حزب کمونیست مینوشتند و جای زیادی برای خلاقیت یا استفاده از داستانهای غیرمتعارف و غیرکلیشهای وجود نداشت.
پارتیزان فیلم و احیای صنعت سینما
سینمای بلاروس هم مثل بقیه نقاط اتحاد جماهیر شوروی بعد از حمله ارتش هیتلری به این کشور در دوران جنگ جهانی دوم، با توقف فعالیتهای هنری روبهرو شد و تنها ساخت فیلمهای مستند بود که ادامه حیات این سینما را میسر میکرد. چند فیلمی هم که در بلاروس در این مدت ساخته شد، فیلمهای پارتیزانی به نفع ارتش سرخ بود که توسط دو گروه فیلمساز بلاروس و فیلمسازان بقیه نقاط کشور در این محل تولید میشد. تولید انبوهی از فیلمهای پارتیزانی در بلاروس و در استودیوی بلاروسفیلمز باعث شد تا این استودیو لقب غیررسمی «پارتیزان فیلم» را بگیرد. هنرمندان بلاروس بعد از پایان جنگ و در شرایطی که مردم عادی دنبال ساختن دوباره کشور و ویرانیهای ناشی از جنگ بودند، تلاشهای تازهای برای احیای دوباره صنعت سینما و تداوم فعالیتهای هنری آغاز کردند. درام ضدجنگ «بیا و بنگر» المکلیمف از معروفترین تولیدات سینمای بلاروس در دوران بعد از جنگ است که با نمایش موفق بینالمللی خود، توجهات زیادی را به سینمای این محل جلب کرد. این اثر غیرمتعارف درخشان چند سال قبل در ایران هم به نمایش درآمد.
همکاری مشترک فرهنگی و سینمایی
اطلاع چندانی از تعداد تولیدات سینمایی بلاروس در هر دو دوره حضور در اتحاد شوروی و استقلال از آن وجود ندارد. همچنین کمبود اطلاعات در رابطه با وضعیت سینمای کشور و میزان موفقیتها یا شکستهای آن در زمینه تولید فیلم، در دست نیست. جستوجو در سایتهای خبری هنری، علاقهمندان را به اطلاعات مکتوب چندانی نمیرساند و این در حالی است که شنیده میشود هنرمندان کشور سخت در تلاشند تا با به روز کردن امکانات خود، توانایی تکنیکیشان را با بقیه کشورهای همجوار همسطح کنند. در این رابطه صنعت سینمای بلاروس تولید محصولات مشترک و همکاریهای مشترک سینمایی و فرهنگی را در دستور کار خود قرار داده است. از دیگر اقدامات مسئولان فرهنگی این کشور، باز کردن درهای خود به روی هنرمندان بینالمللی برای استفاده از لوکیشنهای بدیع و چشمنواز در نقاط مختلف بلاروس است که توانسته تعداد زیادی از فیلمسازان و فیلمهای سینمایی قاره اروپا (به ویژه فیلمهایی با مضامین جنگی) را جذب خود کند. درام «دفاع» با بازی دانیل کریگ، جیمزباند قبلی سینما از جمله محصولات خارجی است که در لوکیشنهای بلاروس فیلمبرداری شده است. به نوشته منابع مختلف هنری، استودیوی بلاروس اکنون یکی از استودیوهای درجه یک و اصلی تولید فیلم در اروپای شرقی است. این استودیو سالانه توانایی تولید ۱۵ فیلم سینمایی، ۴۰ فیلم مستند و دو انیمیشن را دارد و همزمان میتواند سرویسهای لازم را به هنرمندان بینالمللی بدهد. این روزها که صنعت سینما در بلاروس خصوصی است، حداقل تعداد ۲۰ استودیو فیلم غیردولتی در کار تولید و ساخت فیلم هستند. منابع محلی خبر از فعالیت روزانه ۱۲۵ سالن نمایش فیلم میدهند که ۱۰۳ سالن قابلیت پخش محصولات سهبعدی و دیجیتال را دارد. در مناطق روستایی هم که نمایش فیلمها با کمک پروژکتورهای ویدئویی صورت میگیرد، بیش از ۶۰۰ پروژکتور ویدئویی این فیلمها را به نمایش میگذارند.
تلاش برای غلبه بر چالشهای فرهنگی
سینمای بلاروس در چند دهه اخیر تلاشهایی برای همکاری مشترک با کشورهای دور و نزدیک خود داشته و سعی کرده ارتباط و مناسبات بیشتر و نزدیکتری با جهان خارج داشته باشد. ایران هم که در نزدیکی این کشور قرار دارد، یکی از مناطقی است که میتواند با ارائه چشماندازی کلی از همکاریهای مشترک در زمینه ساخت محصولات مشترک سینمایی و تلویزیونی با بلاروس همگام شود. بعید به نظر میرسد تفاوتهای فرهنگی یا نوع زندگی مردم دو کشور، مانعی جدی برای این فعالیتها باشد. مردم هر دو کشور در کنار تفاوتهای فرهنگی و اجتماعی که با هم دارند، بر سر اشتراکاتی، چون مخالفت با توسعهگری نظامی خارجی، تلاش برای غلبه بر چالشهای فرهنگی موجود در دل جامعه، نوع حرکت به سمت مدرنیته و راههای تلاش برای حفظ ارزشهای فرهنگی، مذهبی و بومی در این حرکت رو به شتاب، مقاومت در برابر سلطه اقتصاد غرب بر اقتصاد بومی، سختیها و چالشهای حرکت به سمت تکامل اقتصادی در رشتههای مختلف و تفاوتها و تضادهای بین نسلی، از جمله موضوعاتی هستند که با وجود تفاوت زبانی و فرهنگی بین دو ملت ایران و بلاروس، میتوانند زبان مشترکی در تولیدات هنری مشترک ایجاد کنند. در کنار آن، مبادله محصولات سینمایی بین دو کشور و فراهم کردن امکانات نمایش عمومی محصولات برتر هر دو کشور در سالنهای سینماهای طرف مقابل از نکاتی است که نباید از آن غافل بود. در سینمای هر دو کشور هنرمندان و فیلمسازان متعهد و خلاقی حضور دارند که ساختههایشان جزو محصولات غیرمتعارف و برتر سینمای جهان به حساب میآید و اکران عمومی این فیلمها برای مخاطبان جدی و دوستداران فیلمهای غیرهالیوودی، میتواند نقطهعطفی در سیستم توزیع نمایش در هر دو کشور باشد. در عین حال، این پرسش هم مطرح است که آیا همکاریهای مشترک سینمایی بلاروس و ایران با توجه به تواناییهای بلاروس در زمینه برقراری ارتباط با اروپای شرقی، میتواند سکوی پرشی برای سینمای ایران و حرکت به سمت همکاریهای مشترک با بقیه کشورهای اروپای شرقی باشد یا نه.
منبع خبر: جام جم
اخبار مرتبط: بلاروس و افقهای تازه برای سینمای ایران
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران