خاتمه‌ی خاتمی؟

خاتمه‌ی خاتمی؟
خبر آنلاین

خبرآنلاین: پس از فاجعه‌ی جان باختن مهسا امینی و اعتراضات پردامنه‌ی پس از آن، سید محمد خاتمی چندین بار در فضای عمومی به اظهار نظر پرداخته؛ چه در پیام بی‌درنگ‌اش پس از مرگ دردآور مهسا، چه در بیانیه‌اش پس از کشتار غم‌بار و تروریستی زائران حرم شاهچراغ و چه با گفته‌هایش در دیدار با جمعی از علاقه‌مندان به مسائل سیستان و بلوچستان. آنچه روشن است او در بحران اخیر بسان گذشته شنیده نشده اما از یک سو تأکیدش بر خشونت‌پرهیزی در پیام تسلیت شاهچراغ واکنش‌هایی داشت و از دیگر سو، تأکید بر نامطلوب بودن و ناممکن بودن براندازی در دیدار اخیرش که در آخرین‌ واکنش‌ها و البته از جنسی دیگر، موضع خاتمی درباره‌ی براندازی با استقبال صبح صادق، ارگان مطبوعاتی سپاه نیز مواجه شد. اینک خاتمی چهره‌ی هفته‌ی خبرآنلاین است و می‌خواهیم ببینیم آیا او هنوز هم رهبری الهام‌بخش و تأثیرگذار است یا به روزگار «خاتمه‌ی خاتمی» رسیده‌ایم؟ خبرآنلاین تلاش کرده است تا با مرور قاب‌هایی از گذشته‌ی سید محمد خاتمی و البته‌ی گذشته‌ی ایران، راهی برای پاسخ به این پرسش‌ها بگشاید؛ یادداشت زیر تلاشی به همین منظور است.

بیست و پنج سال از آن نوستالژی گذشته اما هنوز هم صفرهای آن روز «همشهری» به چشم می‌آید؛ آن صفرهای شورانگیز نیم‌تای بالای صفحه‌ی اول. بیست و پنج سال گذشته و در این مملکت، ارزش صفرهای جلوی اعداد، هر روز و هر لحظه آب رفته اما هنوز هم آن صفرهای قطار شده بر تیتر همشهری چهارم خرداد 76، از سکه نیفتاده‌ است. بیست و پنج سال گذشته و دیگر میلیون و میلیارد از دهن افتاده‌اند و کار به «همت» رسیده اما هنوز هم بیست میلیونی که از صندوق رأی بیرون بیاید، خیلی زیاد است، خیلی؛ این را نورسیدگانِ برکشیده، بهتر می‌فهمند.

بله، بیش از بیست و پنج سال از خرداد 76 و برآمدن سید محمد خاتمی گذشته و بیست و پنج سال آنقدر طولانی هست که صدای رئیس‌جمهوری تاریخ‌ساز، او که واژگانش، ادبیات سیاسی چند نسل را ساخت حالا شنیده نشود؛ بیست و پنج سال آنقدر طولانی هست که پیام چهره‌ای کاریزما، او که «تکرار»ش روح جمعی را برمی‌انگیخت، خیابان‌ها را صف می‌کرد و ستادها را به صف، حالا به تکاپویی در فضای عمومی نیانجامد. بله بیست و پنج سال آنقدر طولانی هست که از خود بپرسیم آیا به خاتمه‌ی خاتمی رسیده‌ایم یا نه؟ بیست و پنج سال یک عمر است، یک ربع قرن و چه چیزها که ایران در این بیست و پنج سال ندیده‌ و چه تجربه‌ها که ایرانیان از سر نگذرانده‌اند. بیست و پنج سال یک عمر است، هنوز هیچ دهه‌ی هشتادی‌ای بیست و پنج ساله نشده است.

چه دلداده‌ی وفادار خاتمی مانده باشیم و چه او را بر باددهنده‌ی فرصت‌ها و رؤیاها بدانیم و چه مخالف سینه‌چاک اصلاحات‌اش باشیم احتمالا بر این نکته توافق داریم که خاتمی، یک رئیس‌جمهور معمولی‌ نبود که اساسا آن زمان هنوز آفتاب معمولی‌ها به افق پاستور طلوع نکرده بود. چه لبخندهای همیشگی‌اش در عکس‌ها، چه دامنه‌ی لغات‌اش در سخنرانی‌ها، چه لحن سخن‌اش در گفتگوها، چه آداب‌دانی‌اش در مراودات، چه گفتمان‌اش در عرصه‌ی عمومی، چه نظام ارزشی‌اش در حکمرانی و چه حتی سلیقه‌اش در عبا و لباده و کفش، همگی برای خودش بود، اصالت داشت. حالا آن رئیس‌جمهور اصیل که عصر تازه‌ای گشود و گفتمانش، طرحی نو در انداخت، رخ در رخ بازیگران تازه‌ی سیاست ایران قرار گرفته، آنها که در عبور از خاتمی، لحظه‌ای سر می‌چرخانند و بسان دیالوگ معروف رضا کیانیان در آژانس شیشه‌ای، به او می‌گویند: «دو دهه‌ات» گذشته مربی.

پیش از آنکه قضاوت کنیم که آیا خاتمی، دوره‌اش گذشته یا نه، شاید بد نباشد اگر به تماشای چند قاب از خاتمی بنشینیم، چند تصویر که هرگز همه‌ی روزگار رفته را روایت نمی‌کند اما لانگ‌شاتی است که بخش مهمی از قصه‌ی امروز را در خود جا داده.

قاب نخست/ ایران روزگار نو

یک‌سال از ریاست‌جمهوری‌اش گذشته، در سالگرد برآمدن‌اش به دانشگاه تهران می‌رود، به نماد نهاد دانشگاه در ایران، نهادی که اگر یگانه خالق دوم خرداد نباشد از بنیانگذاران آن روز تاریخی در تقویم سیاسی ماست. خاتمی با شور سخن می‌گوید، درست آن هنگام که عبایش از سمت چپ افتاده و دست راست‌اش مدام در تکاپوست، از نسبت آزادی و دین می‌گوید؛ تعابیری چالش‌برانگیز و کلماتی الهام‌بخش که مخاطب را متقاعد می‌کند عصری تازه در ایران آغاز شده است:

"برادران و خواهران به صراحت این اعتقاد خودم را بگویم که سرنوشت وجهه‌ی اجتماعی دین در امروز و فردا، در گرو این است که جوری دین را ببینیم که با آزادی سازگار باشد. دین اگر در مقابل آزادی قرار گرفته است، دین لطمه خورده است"

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: خاتمه‌ی خاتمی؟