زیان انباشته ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی سیستم بانکی / تکالیف مبتنی بر ظرفیت بانک‌ها باشد

زیان انباشته ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی سیستم بانکی / تکالیف مبتنی بر ظرفیت بانک‌ها باشد
خبرگزاری دانشجو

گروه اقتصادی خبرگزاری دانشجو؛ مهرماه سال جاری بود که صورت مالی ۳ بانک دولتی کشور روی سامانه کدال منتشر شد. براساس این اطلاعات منتشره، زیان انباشته بانک ملی ۷۰ هزار میلیارد تومان، بانک کشاورزی ۷۴۰۰ میلیارد تومان و بانک مسکن ۲۴۰۰ میلیارد تومان است که به نظر می‌رسد چالش‌های آن در آینده گریبان اقتصاد کشور را می‌گیرد. این درحالی است که به عقیده صاحب نظران این حوزه، زیان انباشته ۳۰ بانک کشور، حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان است.
در بسیاری از کشورها، بانک‌ها به عنوان تسهیل کنندگان فضای تولید و عامل محرک اقتصاد محسوب می‌شوند، اما در ایران، بانک‌ها به عنوان دلالانی شناخته می‌شوند که چوب لای چرخ تولید می‌گذارند و به جای اینکه تسهیلات را ب صنعتگران برسانند، به خرید و فروش ملک و دارایی می‌پردازند.
حمیدرضا غزنوی؛ دبیر مجمع کارآفرینان کشور در این رابطه گفت: دارایی یک بانک فقط ۵ هزار میلیارد تومان از محل یک برج گران قیمت در تهران است و اگر همین برج‌ها توسط بانک‌ها فروخته شود و نقدینگی آن به سمت تولید بیاید، بخش بزرگی از مشکلات بانک‌ها و تولید حل می‌شود. بانک‌ها سال هاست که خانه‌های خالی را در این مناطق خرید و فروش می‌کنند.
در همین راستا و باتوجه به زیان انیاشته عجیب بانک‌های کشور، گفتگویی با مهدی ثابتی؛ کارشناس امور بانکی داشته ایم که مشروح آن در ادامه تقدیم می‌شود.
چه چیزی باعث بالا بودن زیان نباشته در بانک‌ها شده و این موضوع چه آثاری می‌تواند بر اقتصاد داشته باشد؟
از ۳۰ بانکی که بررسی کردم، حدود ۵۰ درصدشان زیان انباشته داشتند که شامل بانک‌های دولتی و بانک‌های خصوصی شده می‌شود. اگر این ۳۰ بانکی که بررسی شدند، حدود ۳۱۵ هزار میلیارد تومان از سرمایه شان است و زیان انباشته آن‌ها حدود ۲۰۰ هزار میلیارد تومان است. یعنی بخش بزرگی از سرمایه بانک‌ها با این زیان انباشته‌ها از بین رفته است و سرمایه است که بانک را در برابر ریسک‌ها محافظت می‌کند. اگر عملکرد ۶ ماه و یا عملکرد یک سال گذشته بانک‌ها را نگاه کنیم، تعدادی از بانک‌های زیان ده هم داشته ایم. این موضوع در سال‌های گذشته هم بوده است. رویکرد خوبی در راستای شفاف سازی بانک‌های دولتی ایجاد شده است و باعث شده تا بدانیم در این بانک‌ها چه اتفاقی می‌افتد و در خصوص عملکردشان اطلاعاتی را به دست آوریم. وقتی از سود و زیان انباشته صحبت می‌کنیم، مربوط به گذشته بانک‌ها می‌شود. بخش زیادی از این زیان انباشته عوامل مختلفی دارد. عوامل خارج از بانک همچون تکالیفی که در چهارچوب‌های مختلف، چه در قالب بودجه به بانک‌های دولتی اعمال می‌شود، در ایجاد سود یا زیان در بانک‌ها تاثیر دارد. باید این تکالیف قائده‌مند مبتنی بر ظرفیت بانک‌ها باشد، زیرا اگر تکالیف از آن ظرفیت بانک‌ها بیشتر باشد، باعث می‌شود که بانک‌ها دچار زیان شوند و حتی منافع سپرده گذاران هم در معرض خطر قرار می‌گیرد. مسئله بعدی این است، زمانی که یک بانک دچار زیان می‌شود، باید هم درآمد‌ها و هزینه‌های آن را بررسی کنیم تا ببینیم این سود متاثر از درآمدهاست و یا هزینه ها. اگر به ساختار سود و زیان و ترازنامه بانک‌ها نگاه کنیم، می‌بینیم که یک سری عدم تعادل‌هایی بین درآمد‌ها و هزینه آن‌ها وجود دارد که باید در نظر داشته باشیم بعضی از بانک‌ها هزینه کارمزدشان بیشتر از درآمدی است که از محل کارمزد ایجاد می‌کنند و یا عدم تعادل بین درآمد ناشی از تسهیلاتشان و هزینه‌ای که برای سپرده گذار پرداخت می‌کنند وجود دارد. این عدم تعادل‌ها بخشی از زیان انباشته ما را می‌تواند توضیح دهد. طبیعتا سقف‌هایی که بر نرخ تسهیلات است و یا بعضا شرایطی که اقتصاد پیدا می‌کند و بانک‌ها مجبور می‌شوند تا با هزینه بالا سپرده جذب کنند، باعث می‌شود تا بهای تمام شده پول در سیستم بانکی بالا رود و نرخ سود تسهیلات هم از محل درآمد بهره دچار زیان شود. یک سری عوامل خارج از بانک است که همان مربوط به تکالیف غیر قائده مند می‌شود. بحث دوم، عدم تعادل‌هایی که بین درآمد‌ها و هزینه بانک‌ها است که در صورت مالی سود و زیانشان قابل مشاهده است. درآمد‌های ارزی بانک‌ها به دلایل کم شدن مراودات بانکی، کاهش پیدا کرده است. همه این‌ها عواملی است که می‌تواند بر سود و زیان بانک‌ها تاثیر بگذارد.
از نظر من وقتی این ریسک در بخش‌های مختلف اقتصاد جمع می‌شود، بخش زیادی از این ریسک به بانک‌ها منتقل می‌شود و بانک‌ها مکمل این ریسک‌ها می‌شوند. وقتی یک شرکتی نمی‌تواند عملکرد خوبی داشته باشد، طبیعتا تسهیلات خودش را نمی‌تواند بازپرداخت کند و این موضوع باعث می‌شود تا بانک‌ها دچار ریسک بالایی شوند. طبیعتا بانک‌ها هستند که چرخ اقتصاد را به حرکت درمی آورند، لذا وقتی این ریسک‌ها زیاد شود و بانک‌ها زیان ده شوند و بین درآمد و هزینه هایشان تعادل وجود نداشته باشد، طبیعتا چرخ اقتصاد هم به خوبی نمی‌چرخد، خصوصا در شرایطی که تورم بالایی داریم و این موضوع باعث می‌شود که شرکت‌ها به تسهیلات بیشتری نیاز داشته باشند و این تسهیلات برای اقتصاد ما با اهمیت است تا بتواند محرک رشد باشد. این زیان انباشنه‌ها معلول یک سری عدم تعادل‌هایی اند که در بانک‌ها ایجاد شده و برای اینکه چرخ اقتصادمان به خوبی بچرخد، باید به این موضوع توجه جدی داشته باشیم.
به نظر شما راه‌های برون رفت این این چالش و مشکل چیست؟
باید در مرحله اول موجودیت بنگاه و یا یک شرکت اقتصادی بودن بانک‌ها را به رسمیت بشناسیم. تا ما این موضوع را به رسمیت نشناسیم و تا انتظاراتمان از سیستم بانکی معقول نباشد، ممکن است در ارزیابی هایمان دچار خطا شویم. ما باید تکالیف سیستم بانکی را براساس ظرفیت هایشان در نظر بگیریم تا فشار زیادی بر بانک‌ها ایجاد نشود. بسیار مهم است که ما بحث حاکمیت شرکتی در بانک‌ها را جدی بگیریم. یکی از برنامه‌های وزیر اقتصاد نیز بحث تقویت حاکمیت شرکتی بانک‌ها بود. بهنظر من مدیریت ریسک صحیح، تقویت حاکمیت شرکتی و حسابرسی درست در بانک‌ها بسیار کمک کننده است. موضوع بعدی، بحث بنگاه داری بانک‌ها است که به ترازنامه و صورت‌های مالی بانک‌ها نگاه کنیم، کاملا مشخص است که بعضی بانک‌ها کاملا بنگاه داری می‌کنند و بعضی دیگر تسهیلاتشان نسبت به منابعی که جذب می‌کنند بسیار کم است و این منابع را برای جبران زیان هایشان استفاده می‌کنند و بخشی از این منابع را در سرمایه گذاری‌های خاصی مثل خرید املاک یا سرمایه گذاری در موارد مشابه وارد می‌کنند. باید بحص بنگاه داری در بانک‌ها جدی گرفته شود و تکالیف قائه مندتری برایشان در نظر گرفته شود. موانع و مشکلاتی در خصوص خلاصی بانک‌ها از بنگاه داری وجود دارد که این ظرافت‌ها و مشکلات باید در نظر گرفته شود. موضوع دیگر، نرخ سود سپرده‌ها و تسهیلات است که وقتی تعیین می‌شود، باید وضعیت اقتصاد و وضعیت کلی بانک‌ها هم لحاظ شود. به دلایل زیادی نرخ هزینه بهره پول در بانک‌ها بالاست و ممکن است تسهیلات را با نرخ پایین تری پرداخت کنند که این هم آسیب زا هست. خصوصا در شرایطی که نرخ تورم در اقتصاد بالا است، باید تناسبی هم بین نرخ سود تسهیلات و نرخ سود سپرده ایجاد شود. در کشور‌های دیگر نرخ سود تسهیلات براساس ریک وام گیرنده، متغیر است. آن‌هایی که ریسک بالاتری دارند، نرخ سود تسهیلاتشان هم بالاتر است و افرادی که ریسک پایین تری دارند، نرخ سود تسهیلاتشان پایین‌تر است و این موضوع کمک می‌کند که بانک سوددهی لازم را داشته باشد و هم ریسکش را مدیریت کند. بحث نظارت و کنترل بانک مرکزی هم بسیار مهم است که کنترل ترازنامه بانک‌هایی که دچار مشکل هستند، موثر است. بحث نظارت بر بانک‌های پرریسک نیز مهم است. این پرریسک بودن و بانک‌هایی که بعضا عملکردشان خوب نیست، نه تنها خوشان، بلکه سیستم بانکی را هم دچار مشکل می‌کنند. وقتی بانک‌ها دچار ناترازی می‌شوند، به سمت افزایش نرخ سود سپرده‌ها می‌روند و بانک‌های دیگر را هم با مشکل مواجه می‌کنند. کنترل بانک مرکزی مهم است

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: زیان انباشته ۲۰۰ هزار میلیارد تومانی سیستم بانکی / تکالیف مبتنی بر ظرفیت بانک‌ها باشد