رویای کارلوس کیروش
حسینمنصور- بعد از باخت تیمملی مقابل آمریکا، فقط یک جمله در ذهن من میچرخد. کارلوس کیروش در مصاحبه بعد از بازی گفت: رویای ما محقق نشد. داشتم به اینکلمه رویا فکر میکردم. یکی از دوستانم بعد از بازی دیشب میگفت: صعود به مرحله بعد یک سد روانی در ذهن بازیکنان ماست که هرگز نتوانستیم این سد را بشکنیم. کسی دیگر میگفت: جامجهانی ۳۲ تیمه تمام شد و معلوم نیست جامجهانی ۴۸ تیمه چه کیفیتی داشته باشد. احتمالا صعود به یک شانزدهم در آن راحتتر است و چالش در آن جام جهانی از مرحله یک شانزدهم تازه آغاز میشود.
رویایی که محقق نشد
داشتم به این فکر میکردم که رویای کیروش چه بوده که محقق نشده است؟ اعتراف میکنم هیچ وقت در سالهای مربیگری کیروش، احترامی که مستحقش بوده را در ذهنم به او نداشتهام. کارلوس کیروش مربی بزرگی است. متدولوژی تمرین فوق العادهای دارد و احتمالن همین متدولوژی بوده که فرگوسن چند فصل او را به عنوان دستیار خود حفظ کرده است. کیروش یک مربی فوقالعاده حرفهای است و برای همین هم بازیکنسالاری هرگز در تیم او معنا نداشته است. کیروش روی خطوط قرمزش ایستادگی میکند. استاد بلامنازع جنگ روانی است. دیسیپلین محشری دارد. هرگز در شکستها پشت بازیکنانش را خالی نمیکند. ساختارهای دفاعی را به خوبی میشناسد. لوئیس فیگو و روی کاستا و کریستین رونالدو کشفهای فوتبالی او هستند. کیروش واقعا مربی بزرگی است. این یک حقیقت است.
پس به این فکر میکردم که مشکل من با کیروش در کجاست. چرا وقتی او سرمربی تیمملی ما بوده است یک اطمینانی در قلب من میگفته که ما به موفقیت نهایی نمیرسیم. برای همینبود که اینکلمه رویا در ذهن من بزرگو بزرگتر شد. اصلا مشکل من با کیروش در همینکلمه است. رویا! برگشتم و با دقت سابقه کیروش را بازبینی کردم. این بازبینی پاسخ این سوال مهم را در خود دارد. کیروش مربیگری حرفهایش را در سال تقریبا ۱۹۸۹ با تیم امیدهای پرتغال شروعکرده است. مرد ۳۶ سالهای که دوبار با تیمملی امیدهای پرتغال قهرمان جام جهانی امیدهای جهان میشود؛ و همین دو قهرمانی نام او را مطرح میکند. انگار این دو بار قهرمانی پایان رویابافی این مرد پرتغالی است. با پا گذاشتن به ۴۰ سالگی کیروش روندی را طی میکند که هرگز شبیه دستیابی به رویا نبوده است.
در سال ۱۹۹۱ کیروش سرمربی تیمملی فوتبال پرتغال میشود. پرتغالیها برای صعود به مسابقات نهایی یورو آماده میشوند. در گروه ۶ این مسابقات با هلند، یونان، فنلاند و مالت هم گروه هستند. فقط یکتیم از هر گروه بهمرحله نهایی یورو صعود میکند. تیم کیروش نتایج خوبی میگیرد، اما درگروه با ۲ امتیاز اختلاف، دوم میشود و به مرحله بعد نمیرسد. سپس کیروش تیم را برای مقدماتی جام جهانی ۹۴ از قاره اروپا آماده میکند. پرتغال در این مسابقات در گروه ۱ با ایتالیا، سوئیس، اسکاتلند، مالت و استونی هم گروه است. دو تیم از این گروه به جام جهانی صعود میکنند. پرتغال نتایج خوبی میگیرد، اما تنها با ۱ امتیاز اختلاف با تیم دوم و ۲ امتیاز اختلاف از صدرنشین از صعود باز میماند و سوم میشود. ایتالیا و سوئیس به جام جهانی میروند.
در صفحه ویکی پدیای انگلیسی تیمملی پرتغال در پاراگرافی درباره این جامجهانی آمده است: The then manager, Carlos Queiroz, blamed the Football Federation for this failure. مربی وقت کارلوس کیروش، فدراسیون فوتبال پرتغال را مسئول این شکست دانست. کیروش از تیم ملی پرتغال میرود. سپس کیروش در سال ۱۹۹۴ به اسپورتینگ لیسبون رفت. دو فصل سر مربی اسپورتینگ بود. در فصل اول یعنی ۹۴ تا ۹۵ بعد از پورتو با اختلاف امتیاز زیاد نایب قهرمان شد و در فصل ۹۵ تا ۹۶ بعد از پورتو و بنفیکا سوم شد. اسپورتینگ در فصل قبل از آمدن کیروش و در فصل بعد از رفتن کیروش هم در لیگ برتر پرتغال نایب قهرمان شده است. کیروش در جامحذفی پرتغال با اسپورتینگ قهرمان شد. در جام برندگان جام اروپا (که دیگر منقرض شده است) درمرحله حذفی به راپید وین اتریش باخت و حذف شد. در سال ۱۹۹۶ رهبری تیم نیویورک ردبولز را در ام ال اس آمریکا به عهده گرفت. با این تیم در جایگاه ششم جدول کلی لیگ ایستاد. کیروش گرانترین مربی لیگ آمریکا در آن زمان بود و همیشه در مصاحبههایش از امکانات باشگاه تازه تاسیس ردبولز انتقاد کرد. در فصل ۹۶ تا ۹۷ سرمربی ناگویا گرامپوس ژاپن شد. در آن سال با یک عملکرد خوب تنها با ۳ امتیاز اختلاف پس از کاشیما آنتلرز نایب قهرمان جی لیگ ژاپن شد. در جام امپراتوری ژاپن هم در دور سومحذف شد، اما در دیگر جام این کشور یعنی جام سونتوری به قهرمانی رسید. با ناگویا به جام قهرمانان آسیا هم رفت، اما در فینال به الهلال عربستان باخت و نایب قهرمان شد. در سالهای ۹۸ تا ۹۹ سرمربی تیمملی امارات متحده عربی شد و موفق نشد به مرحله نهایی جام ملتهای ۲۰۰۰ لبنان راه پیداکند. امارات با کیروش در جامملتهای خلیج فارس و جام کشورهای عربی شرکت کرد که در آنها به ترتیب در جایگاه سوم و چهارم قرار گرفت. امارات در بایهای آسیایی ۹۸ در گروهش آخر شد و از مسابقات کنار رفت. در سال ۲۰۰۰ مربی تیمملی آفریقایجنوبی شد. آفریقایجنوبی در جامملتهای ۹۸ آفریقا نایب قهرمان شده بود و توانسته بود بهجام جهانی ۹۸ فرانسه راه پیدا کند و نامخود را بهعنوان یکی از قدرتهای فوتبال آفریقا مطرحکرده بودند. کیروش وارد آفریقای جنوبی شد. در جام ملتهای ۲۰۰۲ مقابل مالی در یکچهارم نهایی حذف شد.
در مقدماتی جام جهانی ۲۰۰۲ در آفریقا با زیمباوه، بورکینافاسو، مالاوی و گینه هم گروه شد. گینه با دخالت فیفا از مسابقات کنار گذاشته شد و برخلاف بقیه گروهها، گروه آفریقای جنوبی ۴ تیمه شد. کیروش موفق شد آفریقای جنوبی را به جام جهانی ببرد، اما به دلیل اختلافات با فدراسیون قبل از جام از تیمملی خداحافظی کرد. منتقدان کیروش معتقد بودند که صعود به جام ملتها و جام جهانی کار بزرگی نبوده و تیم نهتنها نتایج بدی گرفته، بلکه کسل کننده و نازیبا بازی میکند.
در فصل ۲۰۰۲ تا ۲۰۰۳ دستیار فرگوسن در منچستریونایتد بود. منچستریونایتد با سرمربیگری فرگوسن قهرمان لیگبرتر شد.
کیروش که سودای سرمربیگری در سر داشت در فصل ۲۰۰۳ تا ۲۰۰۴ سرمربی رئال مادرید شد. این بزرگترین تیمی ست که کیروش سر مربی آن بوده است. رئال مادرید فصل قبل از آمدن کیروش قهرمان لالیگا شده بود. پرز که تازه مدیرعامل رئال شده بود خرج زیادی برای این تیم کرده بود و توقع عملکردی مشابه فصل قبل داشت. رئال پر ستاره با رهبری کیروش پس از والنسیا و بارسلونا و دپورتیو لاکرونیا تیمچهارم لالیگا شد. در کوپا دل ری و لیگ قهرمانان اروپا هم موفقیتی به دست نیامد. نتایج به نظر مدیران باشگاه ضعیف بود و کارلوس اخراج شد.
در سالهای ۲۰۰۴ تا ۲۰۰۸ کیروش دوباره به انگلستان برگشت و در تیم منچستریونایتد دستیار سرمربی بود.
در سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۰ مجددا سرمربی تیمملی پرتغال شد. پرتغال تحت رهبری او در اروپا در گروه خود دوم شد و در پلی اف به جامجهانی راه یافت. در جام جهانی هم در گروه خود دوم شد و در اولین بازی حذفی مقابل اسپانیا حذف شد.
در صفحه ویکی انگلیسی تیم ملی پرتغال آمده است:
Queiroz was later criticized for setting up his team in an overly cautious way.
کیروش به خاطر بازی بیش از حد محتاطانه مورد انتقاد قرار گرفت.
تیم کیروش در سه بازی از چهار بازی خود در جام جهانی موفق به گلزنی نشد. البته این بهترین نتیجه کیروش در عرصه ملی بزرگسالان بود. در سالهای ۲۰۱۱ تا ۲۰۱۹ کیروش سرمربی تیمملی فوتبال ایران شد. طولانیترین عمر سرمربیگری کیروش و البته بیشترین عمر سرمربیگری تیمملی فوتبال ایران پس از انقلاب. در این دوره ۸ ساله دو بار ما را به جام جهانی برد. در جام جهانی ۲۰۱۴ در گروه خود چهارم و در سال ۲۰۱۸ در گروه خود سوم شد و از صعود به مرحله بعد بازماند. در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۵ در مرحله یک چهارم حذف شد و در جام ملتهای آسیا ۲۰۱۹ در مرحله نیمهنهایی از دور مسابقات کنار رفت. سپس به تیم ملی کلمبیا رفت. همهگیری کووید باعث وقفه در مسابقات بین المللی شد. تیمملی کلمبیا چند نتیجه ضعیف در انتخابی جام جهانی گرفت. ۶ بر ۱ به اکوادور باخت و پس از باخت ۳ بر صفر در خانه مقابل اروگوئه (کهبدترینشکست خانگی کلمبیا در ۸۲ سال اخیر بود) با توافقی دو طرفه کلمبیا را ترک کرد.
۲۰۲۱ به تیم ملی مصر رفت. در جامملتهای آفریقا با دو پیروزی در ضربات پنالتی و یک پیروزی ۲ بر ۱ راهی فینال شد. در دیدار فینال در ضربات پنالتی مغلوب سنگال و نایب قهرمان شد. در مقدماتی جام جهانی ۲۰۲۲ در قاره آفریقا هم دوباره در ضربات پنالتی مغلوب سنگال شد و از صعود به جامجهانی بازماند؛ و حالا امسال ما کیروش را به جامجهانی بردیم. اسکوچیچ صعود کرده را بیرون کردیم و به او فرصتی دوباره دادیم. بازی اول یک باخت سنگین داشتیم. بازی دوم یک بازگشت ققنوسوار و بازی سوم یک بازی منفعلانه و نهایتا تیم سوم گروه شدیم و حذف.
کارنامه کیروش را مرور کردم تا دوباره بهکلمه رویا برسم. شاید کارلوس، این پیرمرد ۷۰ ساله هم اگر بتواند دوباره به ۳۶ سالگی برگردد در اینکلمه رویا تجدیدنظر کند. کاش به قدر مصاحبههایش در زمین هم مربی جسورتری بود. به این فکر میکردم که کیروش اشتباه میکند. او به رویایش رسیده است. رویای کیروش پس از پیروزی ۲ بر صفر مقابل ولز تمام شد. تیم کیروش مقابل آمریکا شبیه تیمی بازی نمیکرد کهرویای بزرگتری در سر دارد. رویای کیروش در ۹۰ درصد دوران سرمربیگریش، آخر نشدن، اولینتیم حذف شده نبودن، کمتر گلخوردن، نباختن و آبروداری بوده است. اتفاقا به اینرویا بهخوبی هم رسیده است. به کارنامهاش نگاه کنید. انبوهی از نایب قهرمانیها، سوم شدنها، حذف با اختلاف امتیاز بسیار کم و حذف در مراحل بالاتر. این رویا در این جام جهانی هم محقق شد. کسی که رویایش نباختن است هرگز پیروز نمیشود.
کیروش مربی بزرگی است، قطعا. اینها را ننوشتم که بگویم کارنامه ناموفقی دارد. اما یکجایی در رویاهایش در ۴۰ سالگی بحرانی شکل گرفته است که انگار مفهوم رویا برای همیشه از دست رفته است.
کیروش هم مثل خیلی از مدیران این کشور، ۹ سال اختیار رویاهای ما را در زمین سبز به دستگرفت. یک دهه زمان کمی نیست. به هیچکس برای رویاپردازی در این تیمملی این مقدار فرصت داده نشده است. رویاهای ملتی به دست او بود که خیلی رویاهایش را با سوتدبیر و مدیریتهای نادرست از دست داده بود. رویای این مردم در چمن سبز هیچوقت آخر نشدن نبود. اما کارلوس کیروش سالهای سال آخر نشدن را و آبرومندانه حذف شدن را به ما فروخت. در جام ملتهای آسیا حذف شد و در فرودگاه انتظار استقبال داشت. در جامجهانی حذف شد و به همه ما انتقاد کرد. در این جام جهانی هم یک بار دیگر رویاهای ما را در رویای محدود خودش جای داد. این را به خاطر باخت در مقابل آمریکا نمیگویم. این را به خاطر نوع بازی در مقابل آمریکا میگویم. در جام قبلی مقابل پرتغال برد میخواستیم که صعود کنیم و مساوی گرفتیم. اینجا مساوی میخواستیم که صعود کنیم و باختیم. شاید اگر باخت ۲ بر صفر برایمان کافی بود، ۳ بر صفر میباختیم. ما با کیروش همیشه میلیمتری بازنده بودهایم. چون از ابتدا به کمترین راضی شده بودیم. شاید کیروش تقصیری ندارد. او همین است. بابت همینبودن هم پولش را گرفته است. شاید این ما هستیم که باید در مفهوم رویا بازنگری کنیم.
منبع خبر: آفتاب
اخبار مرتبط: رویای کارلوس کیروش
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران