مربیگری به سبک «آقای معمولی»
«فوتبال مانند یک تئاتر است. اگر ما نقش خودمان را بهخوبی بازی نکنیم، تنها یک یا دو نفر در انتهای سالن به تماشای نمایش ما مینشینند. من میدانم که دیگران در بعضی از کارها از من بهتر هستند و از تواناییهایم کاملا آگاهم.»
به گزارش ایسنا، روزنامه همشهری نوشت: «جهان فوتبال پر از چهرههایی است که به نظر میرسد ناممکنها را ممکن کردهاند؛ از بازیکنانی که از محرومترین مناطق حاشیه شهرها به بازی در بزرگترین باشگاههای دنیا رسیدهاند، تا مربیانی که آرزوهای میلیونها هوادار یک تیم را برآورده کردهاند. یورگن کلوپ با قهرمانی در لیگ قهرمانان فوتبال اروپا و لیگ برتر انگلیس با لیورپول، به پدیدهای در جهان فوتبال تبدیل شد. اما این تنها دلیلی نیست که یورگن کلوپ به شخصیتی خاص و مهم تبدیل شده است. در این سالها کلوپ با فوتبالی جذاب و موفق، واکنشهای پرشورش کنار زمین، رفتار خودمانی و راحت و اظهار نظرهای صادقانه و روراست، طنز دلنشین و سخنان نغزش، به یک برند شخصی جذاب تبدیل شده است. آشنایی با زندگی و شخصیت این مربی موفق، خالی از لطف نیست.
یک مربی فوتبال با رؤیای پزشکی
یورگن کلوپ در یک خانواده پنجنفره متولد شده، پدرش (نوربرت) فوتبالیست آماتور بوده و مادرش (الیزابت)، فروشنده. او دو خواهر بزرگتر از خود دارد. وقتی متوجه میشویم که پدر کلوپ فوتبالیست بوده، دیگر عجیب نیست که بدانیم یورگن در پنجسالگی با رفتن به تیم اسفا گلاتن، فوتبال را شروع کرده است. او تا سال ۱۹۸۳ در این تیم بازی میکرد و بعد در ۱۶سالگی به آکادمی تیم «ت.و.س ارگنز بنگن» پیوست و تا سال ۱۹۸۷ در این تیم عضویت داشت. حالا دیگر فوتبال، دنیای یورگن شده بود. او در ۲۰ سالگی راهی تیم «فروزهایم» شد. در ۲۳سالگی در پست مهاجم به باشگاه دسته دوم ماینتس ملحق شد و تا سال ۲۰۰۰ در این تیم حضور داشت. با اینکه یورگن سالهای زیادی بازیکن بود اما تقدیرش در مربیگری رقم خورد. در نهایت در سال ۲۰۰۱ در ۳۴سالگی به عنوان مربی این باشگاه انتخاب شد.
بعد از اعلام جدایی از فوتبال در سال ۲۰۰۱ به عنوان سرمربی باشگاه ماینتس انتخاب شد و در هفت سال مربیگری او، این تیم برای نخستین بار به مسابقات بوندسلیگا صعود کرد. کلوپ در مجموع ۲۷۰ بار روی نیمکت تیم ماینتس نشست که در مجموع این بازیها توانست ۱۰۹ بار با این تیم در رقابتهای گوناگون به برد دست پیدا کند. کلوپ سال ۲۰۰۸ به عنوان سرمربی بوروسیادورتموند انتخاب شد و با زنبورها دو جام قهرمانی بوندسلیگا و یک قهرمانی جام حذفی را به دست آورد.
حتما برایتان جالب است که بدانید کلوپ با وجود این حد از موفقیت و شهرت در دنیای فوتبال، زمانی قصد داشت راهی کاملا متفاوت را در پیش بگیرد. این سرمربی مشهور در جوانی آرزو داشت پزشک شود اما خودش معتقد نبود که به اندازه کافی برای حرفه پزشکی باهوش باشد. راه او در دنیای فوتبال ادامه پیدا کرد و در نهایت هم در سال ۲۰۱۵ به لیورپول رفت، جانشین برندن راجرز شد و بعد از قهرمانی در اروپا به انتظار ۳۰ساله این باشگاه پرطرفدار برای قهرمانی در لیگ برتر پایان داد. یورگن کلوپ، هدایت تیم را بر عهده گرفت تا یک سال بعد در همان روزها، همان هواداران به خود ببالند که کلوپ از تیمشان یک تیم ترسناک ساخته است؛ تیمی که میتوانند پس از مدتها با افتخار به آن اشاره کنند. در همان روزهای اول که پایش به بندر لیورپول رسید، همه میدانستند که او فلسفههای خاص خود را در فوتبال دارد و باید به او و تیمش زمان بدهند تا این فلسفهها در تیم جان بگیرد و جاری شود.
یک شخصیت جنجالی
یکی از مهمترین ویژگیهای کلوپ، شخصیت جنجالی و علاقهاش به فعالیتهای تبلیغاتی است. البته یورگن از شخصیت تبلیغاتی و نمایشی خود به صورت استراتژیک استفاده میکند. کلوپ در نخستین نشست خبری در لیورپول، حرفهایش را مانند مردان سیاست شروع کرد و گفت: «من آقای معمولی هستم.» این یک طعنه هوشمندانه و جذاب به ژوزه مورینیو با لقب «آقای خاص» بود. کلوپ از روشهای متنوعی برای حضور در دنیای رسانه و تبلیغات بهره میبرد و جالب است بدانید لیورپول حتی با شرکتهای تولیدکننده شلوار جین، قهوه و کالسکه بچه قرارداد دارد!
شاید در ظاهر، این کالاها برای تبلیغات، چندان جذاب نباشند اما وجود شخصیتی احساساتی و دوستداشتنی مانند یورگن کلوپ، تبلیغات این کالاها را بسیار آسانتر کرده است. صاحبان صنایع و محصولات هم دوست دارند از تأثیرگذاری این چهره محبوب برای موفقیت خود بهره ببرند. کلوپ در یکی از تبلیغات بانک آلمانی فولکسبانک سال ۲۰۱۲ بعد از دومین قهرمانیاش با بوروسیادورتموند گفته بود: «من به این اعتقاد ندارم که ترس از شکست، تو را بیشتر از اشتیاق به بردن، به یک برنده تبدیل میکند. این اشتیاق به بردن است که طمع را در تو بیدار میکند.»
بلندپروازیهای کلوپ باعث شده او در عین داشتن پذیرش شکست، تلاش کند خود و تیمش را تا جای ممکن از شکست دور نگه دارد. او در گفتوگویی اظهار کرده است: «فوتبال مانند یک تئاتر است. اگر ما نقش خودمان را بهخوبی بازی نکنیم، تنها یک یا دو نفر در انتهای سالن به تماشای نمایش ما مینشینند. من میدانم که دیگران در بعضی از کارها از من بهتر هستند و از تواناییهایم کاملا آگاهم.»
کلوپ یک بار در کارخانه ماشینسازی اوپل در آلمان و برابر ۱۰ هزار کارگر سخنرانی کرد. صحبت او بیشتر شبیه به یک اجرا بود و در پایان، حضار نامش را فریاد میزدند. او معتقد بود که تأثیر برخورد اول، بسیار مهم و اساس هر رابطهای است.
بلندپرواز و جاهطلب
شخصیت جاهطلب و بلندپرواز کلوپ، برای خودش و تیمش موفقیتهای بزرگی ساخته است. او به تاریخچه تیم و هوادارانش بسیار اهمیت میدهد و در اظهار نظری گفته: «از زمانی که به لیورپول آمدهام، احساس میکنم همه میخواهند ما را شکست بدهند. در این باشگاه، تاریخ بزرگی وجود دارد و تیمهای زیادی نیستند که به آن علاقه نشان دهند و مجذوبش شوند. یک بار در مقابل نیوکاسل بازی میکردیم و انگار فینال جام جهانی بود. با خودم گفتم اینجا چه خبر است؟ پاسخ این سؤال را باید در گذشته پیدا کنید. تلاش ما تنها این است که مشکلاتمان را حل کنیم و از آنها رد شویم. یکی از مشکلات کوچکمان قهرمانی است که سال گذشته کسب کردیم و حالا همه میخواهند ما را شکست دهند.»
هواداران لیورپول خوب میدانند که حرفهای مربی، تنها ادعا و وعده نیست. لقب یورگن کلوپ «مدیر» است. شاید ساده به نظر برسد اما این، یعنی او دوست دارد همه چیز را مدیریت کند، هرچند اعتقاد ندارد که همه چیز را بلد است و به اصل مشاوره و مشارکت، معتقد است. در بوروسیادورتموند کارش را با مدیرعامل و مدیر ورزشی تقسیم کرد. به محض ورود به لیورپول هم خیلی واضح بیان کرد که علاقه دارد تقسیم کار مشابهی را ببیند. نخستین چیزی که پس از ورود به باشگاه، او را اذیت کرد، فاصله عاطفی زیاد بین بازیکنان و کارکنان خدماتی تیم بود. یورگن کلوپ برای حل این مشکل نام همه ۸۰ کارمند و کارگری را که در خدمت تیم بودند، به خاطر سپرد. او آنها را به اتاق ناهارخوری دعوت و تکتک این کارکنان را به بازیکنان معرفی کرد.
روی دیوار مجموعه اجرایی باشگاه، کلوپ جمله «ما با هم قوی هستیم» را نوشته تا همه بدانند ارتباط انسانی آنها با هم، برای کلوپ اهمیت ویژهای دارد. یورگن کلوپ زمانی فلسفهاش را با این جمله توصیف کرده بود: «من میخواهم مردم در کنار من خوشحال باشند. به عنوان یک مدیر، باید به کارکنانم ایمان داشته باشم. معتقدم بزرگترین نقطه قوت قویترین شخصیتها، محصورکردن خود با افرادی برتر در زمینههایی خاص است.»
کلوپ در نظر داشت که پس از پایان قراردادش در سال ۲۰۲۲ به استراحت، سفر و مطالعه بپردازد اما چنان به آینده مشتاق بود که با خوشحالی، قراردادش را دو سال دیگر تمدید کرد. او به بازیکنان و هواداران تیمش گفته: «بیایید تلاش کنیم که این مدت را به بهترین روزهای زندگیمان تبدیل کنیم.»»
انتهای پیام
منبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: مربیگری به سبک «آقای معمولی»
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران