چه کسی از «برزخی‌ ها» می‌ترسد؟

محسن سوهانی کارشناس جامعه و سینما و مدیر رادیو نمایش درباره درباره مستند «برزخی‌ها» از تولیدات سازمان اوج که به اولین فیلم توقیفی سینمای بعد از انقلاب و شرایط این هنر در دهه ۶۰ می‌پردازد، گفت: از نگاه و منظر جامعه‌شناسی باید گفت فیلم «برزخی‌ ها» ساخته زنده‌یاد ایرج قادری نگاهی پرمناقشه در سینمای ایران ایجاد کرد که اگر آن را تعمیم دهیم، با موضوع چالش برانگیزی درباره گفتمان انقلاب اسلامی ایران مواجه می‌شویم. چراکه اگر یک گفتمان قرار باشد تبدیل به یک نظام حکومتی و جامعه سیاسی یا دولت شود، ملزوماتی دارد. البته گفتمان انقلاب اسلامی ایران به واسطه قید اسلامی خود، جامعه سیاسی و اجتماعی ایده آل خود را «امت» تعریف می‌کند که مبتنی بر آرمان و فرهنگ خاص برآمده از اصول دین اسلام و به تعبیری ایدئولوژی است و خوانش‌های متعددی را به دنبال دارد که در دیدگاه‌های مطرح شده در مستند نیز قابل بررسی است. برای مثال در یکی از گفت و گوهای مستند «برزخی‌ها» موضوعی توسط مهدی عبدخدایی مطرح می‌شود نظیر آنچه که گفته می‌شد چنانچه در صدر اسلام پیامبر ابوسفیان را نمی‌پذیرفتند و او را حذف می‌کرد، شهادت امام حسین(ع) اتفاق نمی‌افتاد. این به نظر دیدگاه درستی نمی‌آید زیرا اگر پیامبر در صدر اسلام موفق شدند گفتمان اسلام را تبدیل به جامعه اسلامی و فراتر از آن امت اسلامی کنند که بعدها به دروازه‌های اروپا و سایر نقاط جهان برسد، ماحصل دیپلماسی ایشان بوده و دیپلماسی مبحث بسیار مهمی است کمااینکه ما این تعبیر را به عنوان «نرمش قهرمانانه» از رهبر معظم انقلاب شنیده ایم که اگر بخواهیم دیدگاهی را فراگیر کنیم، نیاز به تعامل و سعه صدر با دنیا داریم. در حوزه علوم اجتماعی نیز توجه به «قشر خاکستری» تعیین کننده است. اگر به تاریخ تشیع توجه کنیم، شخصیت حر که خود عامل وقوع حادثه کربلاست، در یک تصمیم از جرگه اشقیا به اولیا می‌پیوندد و به یکی از اسوه‌های شیعه تبدیل می‌شود و این نشان دهنده صرورت توجه به قشر خاکستری در هر زمان و جامعه‌ای است؛ در غیر این صورت آسیب‌هایی را به دنبال خواهد داشت. این را می‌توان با نظریات متاخرتر جامعه شماسی نظیر تئوری خودکشی امیل دورکیم نیز در قرن ۱۹ یافت که کتاب این جامعه شناس به عنوان اولین مطالعه روش شناختی واقعیت اجتماعی شناخته شد. او معتقد است یک جامعه در چهار وضعیت به تصمیم «خودکشی» می‌رسد و اولین آن «خودکشی خودخواهانه» به معنای غرق شدن شدید یک فرد در فردیت خود تا حدی است که هیچ ارتباطی با فرهنگ و گفتمان جمعی برقرار نکند و این خروجی بر اثر ظهور مدرنیته در غرب شدت گرفت. دیگری «خودکشی نوع دوستانه» است که به دنبال غرق شدن در آرمان‌ها و ایده‌آل‌ها و بازماندن از فردیت است. دیگری «خودکشی وضعیت آنومیک» است که ناشی یا متاثر از بی‌هنجاری است و نوع چهارم «خودکشی تقدیرگرایانه» است و وقتی رخ می‌دهد که فرد خود را به دنبال سخت گیری‌های زیادی که اعمال می‌شود، در یک زندان تلقی می‌کند. در واقع این نظریه بر محور افراط و تفریط اشاره دارد که وقتی یک جامعه به هر سوی آن نزدیک شود، سقوط را به دنبال خواهد داشت.

اما نکته حائز اهمیت این میان این است اگر خواسته باشیم به تمدن سازی نوین اسلامی و مفهوم امت برآمده از گفتمان انقلاب در سطح بین‌الملل بیاندیشیم، باید یک نوع دیپلماسی و روش متعادل و معقول را در پیش بگیریم و متوجه قشر خاکستری باشیم. حال اگر به رفتارهای افراط گرایانه مشابه تصمیمات دولتمردان وقت درباره فیلم «برزخی‌ها» برسیم، جامعه به ناهنجاری دچار می‌شود و ارزش‌های اجتماعی خدشه‌دار. همگرایی که به تعبیر اسلامی «تعاون» نام دارد، برای پیشرفت و توسعه جامعه اصل مهمی است و در کهن الگوهای خود نیز اسطوره سیمرغ را با این مفهوم داریم. اساسا منطق الطیر به ویژه نمادی از توسعه به سبک ایرانی را عرضه کرده است؛ مقصد قله قاف است و برای رسیدن به آن لازم است سی‌مرغ همدل و همراه شوند و هدهد که نماد آگاهی یا رسانه هوشمند در دوران کنونی است، آن‌ها را اقناع می‌کند و دو بال سیمرغ را هم می‌توان ایدئولوژی و تکنولوژی تعبیر کرد که هر دو لازم و ملزوم همدیگر هستند. مفهوم دیگری در برخی کشورهای غربی رخ داد به نام «انقلاب خاموش» که منجر به ایجاد وضعیت آنومیک شد و ارزش‌ها و هنجارهای آن جوامع را دچار از هم پاشیدگی کرد، چنانچه بر خلاف روش و منشی که درباره فیلم «برزخی ها» در دهه ۶۰ رخ داد، بخواهیم عمل کنیم باید رویکرد متفاوتی را در‌ پیش بگیریم.

مفهوم سلبریتی‌ ها که از صنعت سرگرمی معرفی شده است، مخالفان زیادی دارد اما به نظرم این مخالفت اشتباه است زیرا آن‌ها یک فرصت برای جامعه هستند و طبق قاعده ائتلاف مرجع در ارتباطات که موفقیت را در گروی برقرار ارتباط با گروه‌های مرجع می‌داند، می‌توانیم از آن‌ها کمک بگیریم. این روش در این روزگار پاسخگو است نه روشی که در دهه اکران «برزخی‌ها» و توقیف این فیلم رخ داد.

درباره مستند «برزخی‌ ها» از منظری دیگر نیز می‌توان صحبت کرد. اینکه یک مستند چقدر حق دارد یا باید بی طرف باشد. به نظر می‌رسد مستند شاید نتواند به معنای دقیق کلمه بی طرف باشد. مگر اینکه از تدوین، موسیقی و غیره استفاده نکرده وصرفا یک گزارش از واقعیت باشد که در این میان تفاوت‌هایی میان انواع مستند از جمله گزارشی و توصیفی و بازسازی و … وجود دارد. با این حال زمانی که مستندساز از تدوین، موسیقی و غیره استفاده کرده و احساسات تماشاگر را جهت می دهد، یعنی ‌پشت آن اثر تالیف و جهت فیلمساز قرار دارد و البته بد هم نیست زیرا نگاه مستندساز به وقایع را دربرمی‌گیرد و درباره مستند «برزخی‌ها» می‌توان از روایت جذاب، تعلیق و تدوین خوب آن که در خدمت نوع نگاه فیلمساز است، یاد کرد. این فیلم در قضاوت خود اما تلاش کرده موضع بی طرف بگیرد و معقول باشد. این که با همه طرف‌های درگیر با ماجرای توقیف برزخی‌ها وارد مصاحبه شده است و حتی کسانی که حاضر به مصاحبه نشده اند را نیز به نوعی لحاظ کرده است، ویژگی بارز فیلم است. فیلمی است که به اصطلاح به خوبی از آب و گل درآمده است و مبتنی بر بی طرفی و ایجاد زمینه برای همه مواضع است و مخاطب را با مستند خوبی مواجه کرده است که چفت و بست دارد و با توجه به مفهوم عمیقی که پشت این مصداق فیلم است، قرار دارد.

منبع خبر: جام جم

اخبار مرتبط: چه کسی از «برزخی‌ ها» می‌ترسد؟