اعتقاد به شهادت حضرت زهرا(س) باور کهن شیعیان است

اعتقاد به شهادت حضرت زهرا(س) باور کهن شیعیان است
خبرگزاری مهر

خبرگزاری مهر – گروه فرهنگ و ادب: در منابع تاریخ اسلام و منابع روایی و تاریخی شیعه رویداد ناگوار و جنایت حمله به منزل امیرالمومنین (ع) و بانوی دو عالم حضرت صدیقه طاهره زهرای مرضیه (س) ثبت و ضبط است. هرچند که رویدادنویسان قرون اولیه اسلام که اکثراً مرتبط با دستگاه خلافت – بویژه خلافت اموی – بودند و تلاش بسیار برای واقعیت زدایی از این رخداد کردند، اما کثرت منابع باعث شده تا این رخداد به عنوان یکی از واقعیت‌های خدشه ناپذیر تاریخی مورد پذیرش عموم در طول تاریخ باشد.

بنا به روایت منابعی چون «کتاب سُلَیم بن قیس هِلالی» که در زمان حیات مبارک امیرالمومنین (ع) نگارش شده و همچنین «تفسیر عیاشی» اثر محمد بن مسعود که از علمای عصر غیبت صغری حضرت ولیعصر (عج) است روایت شده که در زمان حمله برخی از صحابه به منزل حضرت فاطمه زهرا (س) در منزل بانوی دو عالم را شکستند و آتش زدند و این مسئله باعث جراحت و سقط جنین ایشان شد و پس از مدتی بر اثر همین حادثه آن حضرت (س) به شهادت رسید، اما برخی دیگر از مسلمانان اعتقاد دارند که بانوی دو عالم به شهادت نرسیده بر اثر غم و اندوه پس از وفات پیامبر (ص) (یعنی مرگ طبیعی) از دنیا رفته است و برخی از منابع نیز به کلی ماجرای آسیب رساندن به آن وجود مبارک (س) را منکر شده‌اند.

البته ماجرای هجوم به منزل آن حضرت و همچنین روایت جنایت آسیب رساندن به بانوی دو عالم توسط برخی از صحابه بجز منابع شیعی در منابع اهل سنت هم وجود دارد. با این اوصاف اما شبهه در ماجرای شهادت وجود داشته است که علمای برجسته شیعی از جمله مرحوم علامه آیت‌الله سیدجعفر مرتضی عاملی به این شبهات پاسخ گفته‌اند که نقل آنها در فرصت این مجال اندک نمی‌گنجد و مخاطبان می‌توانند به منابع رجوع کنند.

اما در این سال‌ها شبهه عجیب و غریبی درباره ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) بویژه در فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی مطرح شده است. شبهه این گونه مطرح شده است که شیعیان همیشه به وفات حضرت زهرا (س) باور داشته‌اند و ماجرای شهادت ساخته و پرداخته مورخان عصر جدید بویژه مورخان پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران است. کسانی که این شبهه را مطرح کرده‌اند تقویم دهه‌های گذشته در ایران را به عنوان شاهدی برای این ادعا می‌آورند. آنها گفته‌اند که در تقویم ایران تا دهه ۷۰ از واژه «وفات» برای روز درگذشت حضرت فاطمه (س) استفاده می‌شد، اما پس از آن از واژه «شهادت» استفاده شده است.

فارغ از اینکه چنین مدعایی درست نیست و در دهه‌های گذشته هم از واژه شهادت در برخی از تقویم‌ها استفاده شده است، اما چرا با وجود این همه منابع در تاریخ اسلام، تقویم را به عنوان منبع و استناد شبهه خود مطرح می‌کنند؟ البته ممکن است مطرح کنندگان این شبهه، مراجعه نکردن عامه مردم به منابع تاریخی را هدف قرار داده باشند. بنا به این شبهه شیعیان صرفاً یکی دو دهه است که ایام فاطمیه را به عنوان ایام شهادت حضرت زهرای مرضیه (س) سوگواری می‌کنند و همانطور که اشاره شد منابع ثابت می‌کنند که این باور شیعیان از قدیم بوده و منحصر در دوران جدید نمی‌شود.

صفحه مجموعه میراث خطی شیعه در شبکه‌های اجتماعی اخیراً نقلی کهن مبنی بر قدمت اعتقاد به ماجرای شهادت حضرت زهرا (س) و مظلومیت ایشان در باور شیعی را منتشر کرده است. راوی یعنی ابوالحسن البسیوی یک فقیه متعلق به نحله اباضیه است. اِباضیه، یا اَباضیه، فرقه‌ای منسوب به عبدالله بن اباض تمیمی است و از کهن‌ترین فرق شکل گرفته در بین مسلمانان به شمار می‌آیند. اباضیه خود را اهل‌الحق، اهل‌الدعوة، اصحاب‌الدعوة، اهل‌الوفاق، و مذهب یا فرقه خود را الدعوة، مذهب‌الحق، الفرقة‌المحقة و الفرقة‌الناجیة می‌خوانند. برخی معتقدند که اباضیه از جمله خوارجند، اما بسیاری از پژوهشگران این نظریه را رد کرده‌اند.

احمد پاکتچی در دایرةالمعارف بزرگ اسلامی درباره ابوالحسن البسیوی چنین نوشته است: «اَبوالْحَسَنِ بُسْیوی، علی بن محمد بن علی، عالم اباضی عمان در سده ۴ ق / ۱۰ م. نسبت وی که به صورت «بسیاوی و بُسیانی» نیز آمده، به‌بُسیا از توابع بَهلا (شهری در عمان) بازمی‌گردد. در منابع به زمان ولادت و درگذشت او اشاره نشده است، اما می‌توان تولد او را در ربع دوم سده ۴ و وفاتش را در ربع نخست سده ۵ ق تخمین زد.

مهم‌ترین استاد او ابن برکه بوده است که در عصر خویش شیخ اباضیان رستاقی بود. ابوالحسن همچون استاد خود از پیروان مکتب رستاق بود. دوران زندگی او مصادف با دوره‌ای از تاریخ عمان بود که حاکمان غیراباضی سیطره خود را در عثمان گسترش داده و اباضیان زیرسلطه گاه به گاه در گوشه‌ای از عمان کسی را به امامت برمی‌داشتند، ولی پیش از هر گونه کامیابی طعم تلخ شکست را می‌چشیدند.

فقه ابوالحسن گرچه در غالب موارد تحت تأثیر فقهای پیشین اباضی است، ولی در جای جای آثار وی می‌توان با آرا شخصی او برخورد کرد. از جمله فتاوای جالب او حکم به حلیت ذبیحه اهل کتاب به شرط بردن نام خداست. آنچه در آثار فقهی ابوالحسن توجه بیننده را به خود جلب می‌کند، کثرت استدلال او به آیات و احادیث است که به خصوص در بخش عبادات دیده می‌شود.

از نظر کلامی، جز اول از «جامع» ابوالحسن را می‌توان از کهن‌ترین متون اباضی دانست که یک سلسله مباحث مدون و فراگیر اعتقادی را شامل می‌شود. وی در این جز مبانی اعتقادی اباضیه را تبیین کرده، به رد آرا مذاهب مخالف از اهل سنت، شیعه، معتزله و خوارج پرداخته است. این مباحث میزان آگاهی او را به مکاتب کلامی گوناگون در عصر خویش نشان می‌دهد و از همین جاست که ابوالحسن مدعی شده که «من ظاهر و باطن تمام ادیان را مطالعه کردم… و دانستم که مذهب ما تنها دین مرضی خداست.»

روایت قرن چهارمی از ابوالحسن البسیوی درباره اعتقاد شیعیان به شهادت حضرت زهرا (س) را در ادامه بخوانید:

«ابوالحسن البسیوی، عالم و فقیه برجسته اباضی مذهب (۴ ق) اینگونه روایت کرده است:

و از جمله فرق، رافضه [امامیه] هستند که از ابابکر و عمر برائت می‌جویند و «معتقدند که این دو شخص در حق امیرالمؤمنین علی علیه السلام ظلم و حقّ امامت امت را از ایشان غصب کرده‌اند. و ایضا معتقدند که ابابکر و عمر حضرت زهراء سلام الله علیها را زدند و ایشان را از ارثشان به ظلم و جور محروم ساختند.» (ماجرای فدک)

به نقل از «السیر و الجوابات، ج ۲، ص ۱۳۳»

منبع خبر: خبرگزاری مهر

اخبار مرتبط: اعتقاد به شهادت حضرت زهرا(س) باور کهن شیعیان است