سفر شیجین پینگ به عربستان چه پیامی برای ایران دارد؟
سفر رهبر چین به عربستان و دیدار با مقامهای ارشد سعودی و همچنین ملاقات با سران کشورهای عرب فصل تازهای را در مسائل منطقه خاورمیانه گشوده است. شی جین پینگ، که از زمان همهگیری ویروس کرونا کمتر به سفر خارجی رفته در عربستان مورد استقبال قابل توجه همراه با تشریفات گسترده میزبان قرار گرفت و توافقات پایان سفر هم نشان داد که این ملاقاتها برای طرفین نتیجهبخش بوده است.
انتشار دو بیانیه مشترک میان پکن و ریاض و همچنین شورای همکاری خلیج فارس در عین حال زنگ خطر را برای جمهوری اسلامی به صدا درآورد. دولت ابراهیم رئيسی که مورد حمایت حاکمیت جمهوری اسلامی است بیش از هر دولت دیگری در ۴ دهه اخیر تلاش کرده خود را به شرق نزدیک کند و همواره از مزایای تقویت مناسبات با چین و روسیه گفته است.
آیا رویکرد چین در قبال ایران قابل پیشبینی نبود؟
اما به نظر میرسد رویکرد پکن در عربستان و کلمات و واژههایی که در متن بیانیههای مشترک قرار داده شده، مقامهای جمهوری اسلامی را بهت زده کرده است. در آن متون، چین نه تنها از ایران خواسته که با آژانس بینالمللی انرژی اتمی همکاری کند تا به پرسشها و تردیدها پیرامون برنامه هستهای پاسخ داده شود که حتی همصدا با کشورهای عربی، اتهام «دخالت ایران در امور داخلی کشورهای منطقه» را به رسمیت شناخته و از تهران خواسته است به این اقدامات پایان دهد.
دیگر نقطه قابل توجه و تامل در این بیانیههای مشترک ورود پکن به مسئله جزایر سهگانه و ادعایی است که مقامهای اماراتی در خصوص ابوموسی، تنببزرگ و کوچک کرده بودند. چین در این مسئله جانب کشورهای عربی را گرفته و از «تلاشهای امارات برای حل این مسئله» استقبال کرده است.
هرچند به نظر میرسد بسیاری از مقامهای جمهوری اسلامی از این رویکرد چین شوکه شده باشند و برخی هم تلاش کردند آنرا نادیده بگیرند اما واقعیت امر این است که بسیاری از ناظران سیاسی با عنایت به پیشینه مناسبات میان ایران و چین و همچنین شناخت نسبی از الگوی سیاستگذاری پکن این رویکرد شیجین پینگ را چندان دور از انتظار نمیدانستند.
در حال حاضر ایران یکی از پرچالشترین دوران مناسبات خود را با غرب طی دهههای اخیر تجربه میکند و احتمالا میتوان آنرا شبیه دوران ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد دانست. جایی که پرونده هستهای ایران به شورای امنیت سازمان ملل رفت و آنجا برخلاف انتظار و امید مقامهای جمهوری اسلامی، چین و روسیه، همراه با بریتانیا، فرانسه و ایالات متحده به صدور قطعنامههای آن شورا علیه ایران رای مثبت دادند.
حالا پس از حدود ۱۵ سال از آن زمان و باز هم در شرایطی که پرونده هستهای ایران به یکی از موضوعات مورد مناقشه جهانی تبدیل شده، مسئله پاسخهای تهران به پرسشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی مورد توجه قرار گرفته است. تیم مذاکره کننده جمهوری اسلامی در دولت رئیسی تاکید و تمرکز ویژهای روی حمایتها و همراهیهای چین و روسیه قرار داده بودند و همواره از «انزوای آمریکا و اروپا» در مقابل ایران سخن میگفتند. اما به نظر میرسد با بیانیه مشترک چین و کشورهای عربی، بار دیگر روشن شده که احتمالا جمهوری اسلامی در محاسبات خود برای در نظر گرفتن حمایتها و همراهیهای پکن اشتباهاتی داشته است.
- سفر شی جینپینگ به ریاض؛ عربستان و چین برای گرم کردن روابط خود چه محدودیتهایی دارند؟
- یکسال پس از عملیاتی شدن قرارداد همکاری ۲۵ ساله؛ ایران همچنان خارج از رادار سرمایهگذاری چین است
اما سیاست چین در قبال این مسئله را میتوان از چند بعد مختلف مورد بررسی قرار داد. در دولت روحانی و زمانی که تلاشهایی برای پیوستن ایران به گروه ویژه اقدام مالی، FATF صورت میگرفت مقامهای دولت برای راضی کردن مخالفان به انگارههایی استناد میکردند که چندان مورد توجه تندروهای داخلی قرار نمیگرفت. در آن زمان بسیار گفته شد که در صورت عدم پیوستن ایران به اف.ای.تی.اف حتی چین هم حاضر نخواهد شد تجارت خود با ایران را ادامه دهد و مروادات مالی تهران و پکن با چالشهای جدی رو به رو میشود. مقامهای دولت روحانی در آن زمان با صراحت از مقامهای چینی نقل قول میکردند که هم حل صلح آمیز مسئله هستهای و هم پیوستن ایران به اف.ای.تی.اف از جمله موضوعات کلیدی است که پیش نیاز استمرار و گسترش روابط ایران و چین به شمار میرود. این هشدارها البته در آن زمان مورد توجه قرار نگرفت و به نظر میرسد در شرایطی که موضوع مسئله هستهای ایران همچنان به عنوان یکی از موانع کلیدی عادیسازی روابط ایران و غرب به شمار میرود، پکن حاضر نیست در چنین شرایطی ریسک گسترش همکاریهای اقتصادی با ایران را بپردازد. ضمن اینکه پکن احتمالا تحلیل دقیقی از رویکردهای سیاسی جمهوری اسلامی در خصوص پیگیری پرونده هستهای دارد و حاضر نیست خطر گسترش همکاریها با کشوری را بپذیرد که سرمایهگذاری در آنجا میتواند تبعات بینالمللی گستردهای داشته باشد.
ضمن اینکه یک اصل پایه در روابط بینالملل وجود دارد و آن این است که در شرایطی که بازیگری گزینههای محدودی برای همکاری داشته باشد، طبیعتا طرف مقابل هم از این محدودیت ظرفیتها آگاهی دارد و تلاش میکند در جهت حصول به منافع ملی خود با کارتهایش بهترین بازی را انجام دهد. محروم کردن کشور از پتانسیلهای همکاری و گسترش مناسبات با کشورهای غربی باعث میشود پکن، مسکو و دیگر کشورهای طرف حساب با ایران با آگاهی از این محدودیتهای ایجاد شده خودخواسته جمهوری اسلامی، بیشتر ایران را تحت فشار قرار دهند و در ازای همکاری با تهران، خواستههای فزونتری را طلب کنند.
در نتیجه و با در نظر گرفتن مجموعه آنچه گفته شد، ناظران مستقل پیشبینی میکردند که چین چنین رویکردی را در قبال جمهوری اسلامی در پیش بگیرد.
عربستان به دنبال چیست؟
سفر شی جین پینگ و انتشار بیانیههای مشترک هرچقدر که از نظر مناسبات میان تهران و پکن تعجب ناظران را برانگیخت به همان اندازه احتمالا سبب شد تا کارشناسان مسائل خاورمیانه از رویکرد به شرق ریاض نیز شگفت زده شوند. عربستان که به صورت کلاسیک روابط نزدیکی با ایالات متحده داشته و هموراه بر لزوم گسترش مناسبات خود با واشنگتن استقبال میکند در سفر رهبر چین، قراردادهای اقتصادی قابل توجهی در حوزه فناوری و انرژی با پکن امضا کرد تا درست برعکس رقیب دیرینه در منطقه خاورمیانه، خود را محدود و منحصر به روابط با یک طرف نکند.
ریشه این راهبرد عربستان را البته میتوان در اتفاقات دو دهه اخیر منطقه خاورمیانه نیز جستجو کرد. در این مدت ریاض شاهد این بوده که حمله ایالات متحده به عراق باعث بر هم خوردن موازنه منطقهای به سود جمهوری اسلامی شده و از آن طرف هم حمله به افغانستان و نوع خروج کشورهای غربی از این کشور نگرانیها در خصوص اتکا به غرب برای تامین امنیت در مقابل خطرهای بالقوه را افزایش داده است. ضمن اینکه در همین مدت ریاض شاهد بوده که آمریکا پاسخی به حملات پهپادی و موشکی حوثیها به تاسیسات نفتی عربستان نشان نداده است. آنهم در حالی که مقامهای جمهوری اسلامی خود به صراحت بر حمایتهایشان از این گروه یمنی تاکید دارند.
- بایدن همسو با کنگره در پی تجدید نظر در روابط با عربستان است
- وزیر خارجه عربستان نسبت به دستیابی ایران به سلاح هستهای هشدار داد
در تازهترین پرده از افزایش اختلافات میان عربستان و آمریکا در ماجرای حمله روسیه به اوکراین نمایان شد. جایی که عربستان به عنوان متحد کلیدی آمریکا در خاورمیانه نه تنها حاضر نشد به تحریمها علیه مسکو بپیوندد که حتی جو بایدن را که زحمت سفر به عربستان را به جان خریده بود ناامید گذاشت و به درخواستها برای افزایش تولید نفت و جبران کسری ایجاد شده در پی تحریمها علیه روسیه، پاسخ منفی داد.
مجموعه این مولفهها سبب شده تا ریاض رویکرد عملگرایانهای در سیاست خارجی خود پی بگیرد و ظرفیتهایش را متنوعتر کند. با این وجود عربستان احتمالا آگاه است که دستکم در شرایط فعلی بعید است چین قصدی برای حضور نظامی در منطقه خلیج فارس داشته باشد و در نتیجه همچنان اتکای ریاض برای تامین امنیت و دفاع از خطرهای احتمالی روی ایالات متحده خواهد بود. هرچند در روزهای اخیر بسیاری از اندیشکدههای آمریکا این پرسش را مطرح کردهاند که مشخص نیست اهداف و ابعاد ورود چین به عربستان و منطقه خلیج فارس در کوتاه و میانمدت چه خواهد بود و تردیدها در این خصوص جدی به نظر میرسند.
به کانال تلگرام یورونیوز فارسی بپیوندید
به هر ترتیب هرچند هنوز برای قضاوت در خصوص چشمانداز گسترش مناسبات ریاض و پکن زود است و نمیتوان با قطعیت از تاثیر این راهبرد جدید بر جمهوری اسلامی سخن گفت اما احتمالا تمام ناظران بر این نکته اتفاق نظر دارند که در شرایطی که تهران روز به روز انتخابهای خود را محدودتر میکند رقیب منطقهایاش یعنی عربستان سعودی بیش از پیش از پیله کلاسیک محافظهکاری خارج شده و با در دستور کار قرار دادن یک سیاستخارجی مبتکرانه و عملگرایانه، ابعاد بیشتری به سیاست خارجی خود افزوده است.
منبع خبر: یورو نیوز
اخبار مرتبط: سفر شیجین پینگ به عربستان چه پیامی برای ایران دارد؟
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران