موسیقی برای انقلاب/ صفا پوینده
خانه > slide, اندیشه و بیان > موسیقی برای انقلاب/ صفا پوینده
- خبر اختصاصی
- تاریخ : ۱۴۰۱/۰۹/۲۴
- دسته : slide,اندیشه و بیان
- لینک کوتاه :
- کد خبر : 010924848
موسیقی برای انقلاب/ صفا پوینده
ماهنامه خط صلح – «یک اعلامیه، هر قدر هم خوب باشد، هرگز بیش از یک بار خوانده نمیشود؛ اما یک ترانه، با قلب آموخته شده و بارها و بارها تکرار میشود.»
اینها بخشی از سخنان جو هیل است؛ فعال کارگری و سوسیالیست سوئدی که سال ۱۹۱۵ جوخهی آتش زندان «شوگر هوس» ایالت یوتا به زندگیاش پایان داد. او بیش و پیش از همه اینها بهواسطه ترانههای انقلابیاش همچون «دختر یاغی» و «قدرتی در اتحادیه است» بین مردم شناخته شد. از عمر پیوند موسیقی و انقلاب سدهها میگذرد. این هنر بیواسطه، جایی از وجود مردم را تسخیر میکند که حکومتها برای دستیافتن به آن به هزار ضرب و زور متوسلاند. در مطلب پیش رو، مسیر ترانههای انقلابی را از سرود مارسیز انقلاب فرانسه تا سرود زنان ایران جستوجو میکنیم.
تاریخچهی ترانهی انقلابی
یافتن نخستین ترانهی انقلابی تاریخْ کار سادهای نیست؛ آدم نمیداند کدام ترانه، انقلاب را- به قول جو هیل- به قلب مخاطبش میآموزد. اما یکی از مهمترین ترانههای انقلابی، سرود ملی فرانسه با عنوان مارسیِز (La Marseillaise) است که بهعنوان سرود رسمی یک انقلاب معرفی شد. این ترانه را روژه دو لیل افسر انقلابی ارتش فرانسه پس از بهثمر نشستن انقلاب فرانسه سرود. البته ترانههای دیگری ازجمله آهنگ خروج (included Chant du départ) و ﮐﺎرﻣﺎﻧﻴﻮل (La Carmagnole) نیز بهعنوان ترانههای انقلابی اواخر قرن هجدهم شناخته میشوند که توسط معترضان تحولخواه فرانسوی بهصورت دستهجمعی در خیابانها و گعدههای انقلابیون خوانده شد. یکی از ویژگیهای اصلی ترانههای انقلابی نیز همین است؛ قابلیت همسرایی جمعی؛ که خبر از همبستگی میدهد.
در جریان انقلاب ۱۷۷۶ آمریکا، ترانهی ینگی دو دِل «Yankee Doodle» بیش از همه بین انقلابیون جا افتاد. این ترانه ابتدا توسط سربازان بریتانیایی، جهت تمسخر استقلالطلبان آمریکا ساخته شد (آمریکایی ابله اومده شهر، سوار یه اسب کوچولو…)، اما پس از بهثمر رسیدن انقلاب و استقلال مردم این کشور از سلطهی بریتانیا، بین خود آمریکاییها محبوب شد و هنوز هم بازخوانی میشود. با آنکه محتوای سرود مارسیز فرانسه، مشخصاً «انقلابی» است (سلاح برگیرید ای شهروندان! گردانهای رزم تشکیل دهید!)، اما یانکی دو دِل محتوایی انقلابی نداشته و آیرونی موجود در آن باعث شده بهعنوان ترانهای اعتراضی-انقلابی شناخته شود. اساسًا تمیز دادن ترانهی اعتراضی از انقلابی کار آسانی بهنظر نمیرسد.
تفاوت ترانهی انقلابی و ترانهی اعتراضی
یکی از کاربران توییتر از دوستانش خواسته بود ترانههای انقلابی محبوبشان را نام ببرند. نتیجه جالب بود و کامنتی که بیش از همه لایک گرفته بود، «تصور کن» از سیاوش قمیشی بود. آنچه شور تحولخواهی را در سر مخاطبی که قاعدتاً دیوار به دیوار بحران زندگی میکند میاندازد حتی میتواند شعری عاشقانه باشد؛ در دیاری که مظاهر ابراز عشق هم مورد سرکوب واقع میشوند. اما در متون مربوط به تاریخ موسیقی، به آن دسته از ترانهها، عنوان ترانهی انقلابی اطلاق شده که متعلق به یک جریانِ بهثمر نشستهی انقلابی باشد. مانند نمونههای بالا در انقلابهای قرن هجدهمی فرانسه و آمریکا.
اما ویژگیهای ترانههای انقلابی و اعتراضی چیست و تا چه اندازه با هم تفاوت دارند؟ اگر بخواهیم خیلی خلاصه جواب دهیم، تفاوت اساسی ترانههای اعتراضی و انقلابی این است: ترانهی انقلابی، سیاسیتر است. این ترانهها برای تهییج و تشویق مردم به تحول سروده میشود و حتماً حاوی پیام سیاسی است. این ترانهها همچنین به اتکای همان پیامهای سیاسی، خبر از بنیان نظم نو و احیانن مولفههای آن میدهند. شاید بتوان گفت ترانههای انقلابی، از سیاست به اجتماع میرسند، اما ترانههای اعتراضی مسیر عکس این را میروند؛ از دل جنبشهای اجتماعی برآمده و به خواست سیاسی منجر میشوند. از همین رو، تعداد ترانههای اعتراضی بسیار بیشتر از ترانهها و سرودهای انقلابی است.
از دیگر تفاوتهای ساختاری این دو شکل ترانه میتوان به شیوهی انتقال معنا و پیام اشاره کرد؛ ترانهی انقلابی، هدفش مشخص بوده و به بیانیه نزدیکتر است، حتی اگر نغز گفته شود؛ «هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید…» اما ترانهی اعتراضی، با پیچیدگی و چندلایگی بیشتری، معمولاً کلیت را هدف قرار نمیدهد و احتمال دارد نهایتاً به یک بحران اجتماعی خاص اشاره کند؛ «داره از ابر سیاه خون میچکه، جمعهها خون جای بارون میچکه» یا مطالبات را به شیوهای شاعرانه مطرح کند؛ «تصور کن جهانی رو که توش زندان یه افسانهاس».
تاریخ ترانههای اعتراضی و انقلابی در ایران
«لاله» عارف قزوینی
مانند بسیاری از عطفهای مهم در ساخت اجتماعی سدههای اخیر ایران، برای یافتن نخستین ترانههای اعتراضی کشور نیز باید به دوران مشروطه بازگردیم؛ جایی که رعیت تبدیل به ملت شده و خواستار عدالت و آزادی و حتی قانون شد. علیاکبر شیدا (۱۲۲۲- ۱۲۸۵) را نخستین ترانهسرا و تصنیفساز به شکل جدیدش میدانند، اما آثار محبوب او اغلب، عاشقانههایی همچون «بت چین» و «سلسله موی دوست» است. نخستین موسیقیدانی که رد اعتراض و مطالبه در ترانههایش بهشکلی مشهود یافت میشود، عارف قزوینی (۱۲۶۰-۱۳۱۲) است. او ترانهای همچون «آمان آمان» را میسازد که هنگام بههمپیوستن سردار اسعد بختیاری (از جنوب) و ستارخان و باقرخان (از تبریز) در دروازه قزوین، با همین ترانه به استقبال آنها میرود. یا «از خون جوانان وطن…» که عارف آن را در رثای شهدای مشروطه ساخت. در ترانههای او مضامین ملی و آزادیخواهانه مشهود است. شاید بتوان گفت، پس از انقلاب مشروطه، موسیقی بهلطف چنین آثاری که ذکرش رفت، از دایرهی حرمسرا و شیرهکشخانههای شاهی پیشتر رفت و به گوش مردم کوچه و خیابان رسید.
نخستین سرود فمینیستی در سال ۱۳۰۶
جالب است بدانیم با گرفتن رد موسیقی اعتراضی در ایران، خیلی سریع به ترانههای زنان میرسیم؛ سال ۱۳۰۶ (در دوران پهلوی اول) ترانهای با عنوان «دختران سیروس» به خوانندگی قمر منتشر میشود که آشکارا مطالبات فمینیستی و برابریخواهانه دارد؛
«دختران سیروس، تا به کی در افسوس؟
زیر دست مردان تا به چند محبوس
هیچکس خبر نیست، فکر خیر و شر نیست
ای رجال ایران زن مگر بشر نیست؟
چند در حجابی؟ تا به کی به خوابی؟
از وجود شیخ است کین چنین خرابی
مملکت خراب است، ملتش به خواب است
دختران حساس وقت انقلاب است»
این ترانه با وجود اینکه تا حدی همپوشانی با تجددخواهی مدنظر رضاشاه دارد، اما بههرسو از انقلاب دم میزند. گفته میشود ترانهسرای این اثر محمدعلی امیرجاهد و تصنیفساز آن مرتضی نیداوود بودهاند که قاعدتاً بهدلیل واهمهی واکنشهای جماعت متعصب مذهبی ترجیح دادند آن زمان این ترانه بدون ذکر نامشان منتشر شود. اما صدای قمر و بعدتر ملوک ضرابی در خوانش و بازخوانی این ترانه مشهود و بلاشک است.
«مرغ سحر» بهار
نیداوود در همین سال (۱۳۰۶) یک ترانه اعتراضی ماندگار دیگر نیز میآفریند؛ مرغ سحر با شعری از محمدتقی بهار که در همان دورانِ پس از استبداد صغیر و اواخر مشروطه، بین مردم بسیار شنیده شد. ترانهای که دربارهی نخستین خواننده آن روایات مختلفی وجود دارد اما ظاهراً اولین صفحهی انتشار یافته از آن، با صدای ملوک ضرابی بوده. همچنین گفته میشود نخستین اجرای یک خواننده زن بدون حجاب در ایران نیز مربوط به مرغ سحر خوانی قمرالملوک وزیری روی صحنه گراندهتل است که چندی پس از انتشار صفحهی این ترانه اتفاق افتاد.
غوغای ستارگان پس از کودتا
با گرفتن رد ترانههای اعتراضی در کشاکش جنبشهای اجتماعی و سیاسی تاریخ معاصر ایران، به ترانههای پس از کودتای ۲۸ مرداد سال ۱۳۳۲ میرسیم که بسیاری از آنها ازجمله «طاووس» و «آواز دل» با صدای مرضیه (سال ۱۳۳۶)، به ممیزی اداره نگارش رادیو برخورد کرد. حتی ترانههای سهل ممتنعی مانند «بیستارهها» با صدای ویگن (ستاره امشب کسی ندیده، مگر ستاره کجا رمیده…) و «غوغای ستارگان» به خوانندگی پروین (امشب در سر شوری دارم…) هم بهدلیل محبوبیت نزد زندانیان حزب توده، بهمذاق دربار خوش نمیآید.
مهمترین ترانهی اعتراضی این دوره اما «مرا ببوس» به آهنگسازی مجید وفادار است که ابتدا با صدای پروانه اجرا شد، اما اندکی بعد، چند دههزار صفحه بازخوانی آن با صدای حسن گلنراقی در تهران بهفروش رسید.
سرودهای انقلاب بهمن ۵۷
از دههی پنجاه، ترانههای اعتراضی بار دیگر در میان ترانههای معروف (پاپیولار) موسیقی پاپ دیده میشوند. فرهاد، داریوش، شهیار قنبری و ایرج جنتی عطایی بهدلیل آثار اعتراضیشان مورد توجه ساواک قرار گرفته و حتی به حبس میروند. فریدون فروغی و منفردزاده نیز مورد بازجویی نیروهای امنیت قرار میگیرند. ترانههای اعتراضی دههی پنجاه، رفتهرفته و با نزدیکترشدن به هنگامهی انقلاب، هرچه بیشتر از رویکرد تمثیلی دور و به مانیفست انقلابی نزدیکتر شدند. فقط در سال ۵۷، دهها ترانهی انقلابی منتشر شد که بیشتر آن کار گروههای چپ بود. ازاینجملهاند «آفتابکاران جنگل» با ترانهی سعید سلطانپور و آهنگسازی مهرداد بران (سراومد زمستون…) و «بهاران خجستهباد» با ترانهی کرامتالله دانشیان و آهنگسازی اسفندیار منفردزاده (هوا دلپذیر شد، گل از خاک بردمید…). گفتنی است ترانهسرایان این دو اثر یعنی سعید سلطانپور و کرامت دانشیان، به اتهام «اقدام علیه امنیت ملی» جلوی جوخهی آتش گلولهباران شدند؛ اولی توسط جمهوری اسلامی در سال ۱۳۶۰ و دومی توسط پهلوی در سال ۱۳۵۲.
با پیشرفت انقلاب ۵۷ و تغییر و تحولات مشهود در بطن جامعه، ترانههایی بیشتر مورد توجه مصادرهکنندگان انقلاب یعنی نیروهای اسلامگرا قرار گرفت و طی دوران حکومتشان ماندگار شد که رگههایی از رویکرد مذهبی داشت؛ مانند «ایران ایران» (الله الله…) با آهنگسازی فریدون خشنود و خوانندگی رضا رویگری و همچنین «خمینی ای امام» با آهنگسازی حمید شاهنگیان و ترانهسرایی حمید سبزواری که در مراسم استقبال از روحالله خمینی در تاریخ ۱۲ بهمن، توسط گروه کر مردانه در فرودگاه مهرآباد اجرا شد. دستاندرکاران این تیپ ترانههای انقلابی، بعدها از امتیازاتی همچون عضویت در شورای شعر صداوسیما (حمید سبزواری) و ریاست شورای شعر و موسیقی صداوسیما (حمید شاهنگیان) بهرهمند شدند. از دیگر تصنیفهایی که هنگام ورود خمینی به ایران در فرودگاه پخش شد نیز میتوان به «سپیده» از محمدرضا لطفی با صدای محمدرضا شجریان اشاره کرد. شجریان بعدها مدعی شد این ترانه اصلاً برای شخص خاصی خوانده نشد و «برای حالت رستاخیز در جامعه بود.»
ترانههای اعتراضی پس از انقلاب
پس از انقلاب ۵۷ و استقرار تئوکراسی بر ایران، همانطور که بسیاری هشدار داده بودند، وضعیت هنر عملاً مخدوش شد. نام موسیقی میشود «سرود» که آهنگی برای ایدئولوژی است. موسیقیدانان تبعیدشده و فراری از ایران اما هرازگاهی ترانههایی اعتراضی همچون «نون و پنیر و سبزی» و «روزای روشن خداحافظ» را کار میکنند. از داخل ایران اما صدای اعتراض موسیقایی را خفه کردهاند. حتی اواخر دههی هفتاد که نخستین اعتراض سراسری پس از دههی شصت در ماجرای «کوی دانشگاه» رخ میدهد، معترضان اغلب از ترانههای اعتراضی یا ملی قدیمیتر استفاده میکنند؛ «ای ایران» و «یار دبستانی». یکی از دلایل عمدهی عدم تولید ترانههای اعتراضی و فراگیری آن بین عموم معترضان را هم البته میتوان نبود شرایط سهلالوصول تولید و انتشار موسیقی دانست که چند سال بعد بهلطف نرمافزارها و اینترنت میسر میشود.
هنگام خیزش اعتراضی سال ۸۸، هنوز ترانههای قدیمی مورد توجه معترضان قرار میگیرد و باز هم «یار دبستانی»، «سر اومد زمستون» و «ای ایران» بین معترضان همخوانی میشود. شاید مهمترین موسیقی تولیدشده در ایام اعتراضات سال ۸۸ «زبان آتش» با شعری از فریدون مشیری و ملودیسرایی و خوانندگی محمدرضا شجریان باشد (تفنگت را زمین بگذار). این تصنیف را میتوان عطفی در جریان موسیقیهای اعتراضی در ایران پس از انقلاب دانست؛ نخستین بار ترانهای مستقیماً جهت همراهی با جنبشی اعتراضی ساخته میشود. یکی دیگر از ترانههای مهم مرتبط با جریانات اعتراضی این دوره، که اسفند ماه سال ۸۸ منتشر شد، ترانهی رپ «یه روز خوب میاد» از هیچکس (سروش لشکری) است.
از سوی موزیسینهای محبوب ایرانی خارج از کشور نیز در طول دهههای هفتاد و هشتاد هرازگاهی ترانههایی همچون «دوباره میسازمت وطن» مورد اقبال عموم قرار میگیرد.
نمیتوان به ترانههای اعتراضی تولیدشده از سوی اهالی موسیقی خارج از کشور اشاره کرد و نامی از داریوش اقبالی نبرد. او شاید بیشترین تعداد ترانههای معترض به وضعیت ایران پس از جمهوری اسلامی را خوانده باشد. داریوش بلافاصله پس از مهاجرت و در سال ۱۳۵۸ آلبومی با عنوان «داریوش از وطن میگوید» را کار میکند که ترانهی «وطن» با شعری از جنتی عطایی، ملودی خوزه فیلیسیانو و تنظیم واروژان بین مردم محبوب میشود (وطن پرنده پر در خون…).
ورود رپ به عرصهی اعتراض
یکی از اتفاقات قابل توجه در حوزهی موسیقی ایران که چند سال پس از آغاز موج جهانی آن رخ داد، تولد رپ فارسی بود. این اتفاق بیش از آنکه از لحاظ موسیقایی قابل توجه باشد، از لحاظ تاثیر اجتماعی و پایگاه مردمیاش قابل بررسی است. موسیقی رپ اساساً در زیرزمینهای ایران شکل میگیرد و جمهوری اسلامی هیچگاه مجوز «قانونی» انتشار موسیقی رپ را صادر نمیکند، مگر در موارد معدودی مانند آلبوم مضحک «اسکناس» از شاهکار بینشپژوه در سال ۱۳۸۳ یا قطعهی «انرژی هستهای» از تتلو در سال ۱۳۹۴، بهبهانهی مذاکرات برجام. ژانری که ماهیتش زیرزمینی است، علاوه بر فوران آهنگهایی دربارهی زندگی آزادانه (اشاره به مهمانی، روابط آزاد جنسی، ماریجوانا و غیره در ترانههای رپ) در برخی موارد با اعتراضی که زیر پوست و زیرزمین شهر جاری است نیز همپوشان میشود و اواسط دههی هشتاد تعدادی از این رپرها از جمله هیچکس و رضا پیشرو بازداشت میشوند.
ترانههای اعتراضی رپ با پیشرفت و بسط خیزشهای اعتراضی پیش میروند. تعداد آثار نقادانه به نابرابری موجود در سبک رپ، پس از اعتراضات مردمی در سالهای ۹۶ و ۹۷ و درنهایت آبان ۹۸ بیشتر میشوند. ادبیات این ژانر نیز که از ابتدا بهدلیل بیتوجهی به اخذ «مجوز قانونی» بیپرواتر است، تقابلی جسورانهتر با عاملان سرکوب دارد، تا جاییکه حالا در اعتراضات جاری ۱۴۰۱، ترانههایی هم حاوی فحش و نفرین به عوامل جمهوری اسلامی منتشر شده و هم ترانههایی با محتوای حمله و تیراندازی به آنها.
ترانههای انقلابی جنبش «زن، زندگی، آزادی»
ترانههای اعتراضیای که از ابتدای خیزش ۱۴۰۱ منتشر شد، با پیشرفت اعتراضات سیر تکاملی و انقلابی طی کردند؛ این سیر هم در فرم ساخت این ترانهها محسوس است و هم در محتوای اشعار نمود دارد.
نخستین ترانهای که فراگیر شد و هنوز هم بیشترین میزان استقبال را داشته «برای…» از شروین حاجیپور ۲۵ ساله است که در فرازهای بعدی این سطور به آن خواهیم پرداخت. تعداد قطعات تولیدشده برای «زن، زندگی، آزادی»، روزافزون شد و حالا میتوان مدعی شد که تعداد ترانههای اعتراضی مرتبط با اعتراضات جاری در ایران با ترانههای انتشار یافته برای انقلاب ۵۷ شانهبهشانه شدهاند.
دلیل تکثر ترانهها
در بیان کلی میتوان چند نکته را بهعنوان دلایل اصلی وفور ترانههای اعتراضی جنبش «زن، زندگی، آزادی» برشمرد:
الف) اینترنت
دسترسی به اینترنت، شرایط را برای عرضهی آثار آسان ساخته است. اگر ذوق شاعریتان گل کند و دستی هم بر موسیقی داشته باشید، میتوانید حتی در یک اتاق، کارتان را مستقل انجام داده و بهمحض خروجی گرفتن از کار تولیدشده، آن را منتشر کنید.
ب) تسهیل شرایط تولید آهنگ
با وجود هزاران برنامه و ساندافکت مختلف موسیقایی، کار تولید موسیقی دیگر لزوماً نیازی به ضبط استودیویی، تنظیم، میکس و مستر توسط متخصصان در استودیو ندارد؛ هر کس که موسیقی بلد باشد (یا حتی نباشد) با استفاده از این امکانات، در کمترین زمان ممکن و بدون نیاز به ریکورد ساز زدن نوازندگان در استودیو و صدابرداری حرفهای، میتواند کارش را در همین نرمافزارها که تنوع فراوانی برای استفادهی مبتدیها و حرفهایها دارد، تولید کند.
ج) بافت اعتراضات
در وصف فراگیری «زن، زندگی، آزادی» سخنهای بسیار گفته شده و مطالب بیشماری نیز نوشته شده. چیزی که واضح است این است که اعتراضاتی با این شعار کلیدی، جامعهی وسیعی را در زمرهی تحولخواهان و مطالبهگرانش قرار میدهد. بنابراین تعداد موسیقیدانان آماتور و حرفهای که نسبت به آن واکنش نشان داده و به تولید اثر پرداختند نیز بیشتر از اعتراضات قبلی است.
د) فراگیری
این مورد، ارتباط تنگاتنگی با مورد شمارهی ۳ دارد، اما این قلم، بدان دلیل آن را مجزا کرده که توجه خوانندگان را به مقولهی فراگیری، بیشتر جلب کند. اعتراضات جاری، بیش از دیگر اعتراضات شاخص پس از جنگ (۷۸، ۸۸، ۹۶، ۹۷ و ۹۸) انقلابی است. هر روز بر تعداد معترضانی که از اصلاح عبور کرده و خواستار تکوین حاکمیتی نو هستند افزوده میشود. همین مقوله گونهای دیگر از ترانهسرایی را وارد جنبش اعتراضی کرده که دیگر از «درپردهگویی» گذشته و مطالباتش را مستقیم مطرح میکند (برای نخبههای زندانی…).
دستهبندی ترانهها
قطعات منتشرشده از ابتدای اعتراضات جاری را میتوان به اشکال مختلفی ازجمله ژانر، ساختار، جغرافیای صاحب اثر و غیره دستهبندی کرد اما اجازه دهید در این جستار کوتاه، بر دستهبندی کلاسیک از منظر فرم و محتوا وفادار بمانیم:
الف) فرم
بهدلایلی که بالاتر اشاره شد (۴ دلیل تکثر ترانهها) در میان قطعات تولیدشده هر ژانر و ساختار موسیقایی بهچشم میخورد؛ از قطعات کوتاه (بهاصطلاح) کیبوردی اغلب با گویشهای مختلف بگیر (بیش از همه کردی) تا انواع قطعات رپ و کر کلاسیک.
قطعات کیبوردی
با یک سرچ ساده، حتی به قطعاتی برمیخورید که شاید کمتر از ۵۰۰ نفر شنونده داشته، اما برای جنبش «زن، زندگی، آزادی» کار شده است؛ از اینجملهاند چند اثر کوتاه در سبک ترنس با گویش کردی مانند «پگاه امید» که در آنها، بیش از همه، از کلیدواژهی «ژینا» و «ژن، ژیان، ئازادی» استفاده شده است.
تصنیف
تعداد آثاری از موسیقی (به اصطلاح) سنتی ایران که در این دوران دستبهدست شده، بسیار کمتر از جنبشهای پیشین است. شاید یکی از دلایل آن، عدم ارتباط این موسیقی با نسل جدید باشد که بخش چشمگیری از نیروی فعال در اعتراضات جاری را- چه بهصورت میدانی و چه در فضای اینترنت- تشکیل میدهند.
قطعات موسیقی پاپ
دهها قطعه در سبک پاپ همسو با اعتراضات جاری تولید و منتشر شد که شامل آثاری از موزیسینهای بهنام مانند داریوش اقبالی، گوگوش و مهدی یراحی تا کمترشناختهشدههایی مانند شروین حاجیپور است. نکتهی قابل توجه در میان این قطعات، محبوبیتِ بیشتر ترانههایی است که بهجای سوگ وطن، از مطالبات حرف میزنند.
ترانههای رپ
تعداد قطعات رپی که در دو ماه اخیر انتشار یافته، بهسختی قابل شمارش است. از رپرهای گمنام گرفته تا هیچکس و توماج صالحی، همسو با حال و هوای این روزها، قطعاتی تولید کردند. قطعاتی که بیپرواتر از آثار دیگر سبکها و با لحنی خشنتر، مطالبات خود را مطرح میکنند.
قطعات کر
همسرایی گروه کر نمادی از همبستگی و همخوانی معترضان و تحولخواهان است. بسیاری از ترانههای اعتراضی و انقلابی در سراسر جهان توسط گروه کر خوانده شده. حتی در میان آثار پاپ تولیدشده برای اعتراضات نیز معمولا در کنار صدای خواننده اصلی، از گروه کر استفاده میشود.
ب) محتوا
محتوای بیشتر ترانههای مرتبط با جنبش «زن، زندگی، آزادی» را شاید بتوان به شکل زیر دستهبندی کرد:
۱. رزمی: ترانههایی که آشکارا از رزم و عزم انقلابی سخن میگویند.
۲. مطالبهگر: قطعاتی که در آنها مطالبات بهصورت مستقیم بیان میشود.
۳. سوگواری: آثاری که بیش از مطالبهگری و اعتراض، به سوگ فجایع پیشآمده مینشینند.
۴. وطندوستی: در تمام اشکال بالا نیز ساحت، ساحت وطن است، اما برخی از ترانههای منتشرشده، بیشتر از سوژگی وطن حرف میزنند تا مردم معترض.
پنج ترانهی برجسته
«برای…» شروین حاجیپور
هنوز با گذشت دو ماه از آغاز اعتراضات به کشته شدن مهسا (ژینا) امینی، هیچ ترانهای بهاندازه «برای…» بازخورد نداشته و شنیده نشده است. این ترانه با وجود ملودی پر فراز و فرودش که بهخصوص در چند میزان پایانی بخش آوازیاش، کار را برای همخوانی دشوار میکند، بیش از دیگر ترانهها در تجمعات داخل و خارج ایران همخوانی شده است. مهمترین ویژگی این اثر که باعث این سطح از فراگیری آن شده را شاید بتوان «انضمامی بودن» آن دانست که شامل موارد زیر میشود:
جوان بودن صاحب اثر: او شبیه یکی از دانشجویان و آزادیخواهان خیابانی معترض است که این در چیدمان اتاق و تیپ و ظاهرش هم پیداست.
ساختار موسیقایی ساده: موسیقی اثر پیچیدگی ندارد و شنیدنش برای هیچ گوشی دشوار نیست.
فرم غربی موسیقی: این قطعه، هم ساده است و هم به گوش جوان امروز که بیشتر موسیقیهای مورد علاقهاش را از میان ترندهای موسیقایی روز انتخاب میکند آشناست. از سوی دیگر، ساختار این قطعه، باعث فراگیرشدنش آنطرف مرزها و بین غربیها شده، چون در آن خبری از ربع پرده و ملودیهای پیچیده دستگاهی نیست؛ شرقیترین بخشش تونالیته مینور آن است.
سادهگویی مطالبات: ترانه، مستقیماً تعدادی از مطالبات را مطرح میکند که هم شامل آزادی میشود، هم درختهای فرسودهی خیابان «ولیعصر».
خبررسانی: یکی از کارکردهای این ترانه برای مخاطبان خارجی آن، رساندن برخی اخبار در قالب مطالبات مطرحشدهی آن بوده. خیلی از کاربران خارجی را در یوتیوب میبینی که پس از مواجهه با این ترانه تازه فهمیدهاند «سگهای ممنوعه» و «دختری که آرزو داشت پسر بود» خبر از چه واقعیاتی در داخل ایران میدهند.
تعاملی بودن ترانهی اثر: شاید برجستهترین ویژگی این قطعه همین باشد. گویی این ترانه بهجای اینکه توسط گروه کر خوانده شود، توسط گروه کر نوشته شده.
«سرود زن» مهدی ریاحی/ مونا برزویی
این اثر که قالبی رزمی و مارشگونه دارد، «زن، زندگی، آزادی» را بهعنوان مطالبهی اصلی خود بیان میکند. ترانه، بهدلیل ویژگیهای فرمیک آن و یونیسون بودن خط ملودیاش که توسط گروه کر خوانده میشود، قطعهای مناسب برای همخوانی معترضان است؛ همانطور که در بسیاری از دانشگاهها نیز شاهد آن هستیم.
بخوان، که شهر، سرودِ زن شود
که این وطن، وطن شود…
«سرود آزادی» کاور “مردم متحد هرگز شکست نمیخورند“ از سرخیو اورتگا و ویکتور خارا
این قطعه انقلابی نیز تماماً کرال است. اصل ملودی آن به کاری از گروه سوسیالیستِ کیلاپاویون شیلی برمیگردد که سال ۱۹۷۳ در جریانات انقلابی علیه پینوشه، دیکتاتور شیلی خوانده شد. این ترانه که ویدئوی اجرای آن توسط دانشجویان دانشکده موسیقی منتشر شد (برپاخیز برای زن زندگی آزادی…)، در جریان انقلاب ۵۷ نیز با شعری دیگر به فارسی برگردانده و در نقد سلطنت خوانده شده بود؛ «برپاخیز، از جا کن، بنای کاخ دشمن…»
«سرود برابری» گروه کر
این سرود مشخصاً فمینیستی، بارها در سالهای اخیر توسط فعالان حقوق زنان خوانده شده. طبق گفته شیرین اردلان، این ترانه، خرداد ماه سال ۱۳۸۶، برای سالگرد تظاهرات ۸ مارس ۱۳۸۵ (۲۲ خرداد) که مورد حمله نیروهای امنیتی قرار گرفت، با شعری از مازیار سمیعی، پیانوی ثمین باغچهبان و خوانندگی شیرین اردلان و آزاده فرامرزی تولید شد. این سرود بارها توسط فمینیستها اجرا شده، ازجمله اجرای سه زنی که این قطعه را روز ۸ مارس سال ۱۳۹۶ در قطار متروی تهران بدون حجاب خواندند. در انقلاب جاری زنان نیز، این قطعه بارها بازخوانی شده است.
جوانه میزنم به روی زخم بر تنم
فقط به حکم بودنم که من زنم زنم زنم…
«این یکیام واسه» هیچکس
این ترانهی رپ، یکی از تقابلیترین آثاری است که اخیراً ارائه شد. ترانههای رپ دیگری هم در این دوره انتشار یافت که بیپروا به طرف مقابل (جمهوری اسلامی) فحاشی میکند، اما این ترانه روی بیت (Beat) شلیک گلوله کار شده. خواننده، دلیل هر گلولهای که شلیک میکند را میگوید: «هر گلوله بهخاطر یه چیز… واسه حق، واسه خوب، واسه بد، واسه تبعیض، واسه ترس،…» و از «زن، زندگی، آزادی» هم میگوید و در نهایت آخرین گلوله را برای «یه روز خوب که ما میاریم» به سمت دشمن شلیک میکند.
مطالب مرتـبط
- تعیین زمان برگزاری جلسه دادگاه ۶ تن از روزنامه نگاران و فعالان سیاسی
- تهران؛ شناسایی و دستور بازداشت ۲ شهروند با اتهام “تخریب قفل ۱۷ باب مغازه”
- گزارشی از بازداشت ۴ شهروند از جمله ۱ دانشجو
- اعتراضات سراسری؛ بازداشت ۴ شهروند در کردستان
- پرویز برومند آزاد شد
برچسب ها: خط صلح خط صلح 139 زن زندگی آزادی شروین حاجی پور صفا پوینده ماهنامه خط صلح مهدی یراحی مهسا امینی هیچکس
بدون نظر
نظر بگذارید
منبع خبر: هرانا
اخبار مرتبط: موسیقی برای انقلاب/ صفا پوینده
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران