غافلگیری در ریاض/ برجام ۲و۳ در عربستان بدون ایران/آیا چین به ما رکب زد؟

غافلگیری در ریاض/ برجام ۲و۳ در عربستان بدون ایران/آیا چین به ما رکب زد؟
خبر آنلاین

رسول سلیمی: رسانه های دولتی ایران بعد از آنکه شرکت‌های سعودی و چینی در چارچوب سفر شی جین پینگ رئیس‌جمهور چین به سعودی، ۳۴ قرارداد سرمایه‌گذاری در بخش‌های مختلف را امضا کردند، کوشش کردند موضع گیری ضدایرانی چینی ها را کم رنگ و حمایت چین از عربستان را در راستای تخاصم با امریکا، بازنمایی کنند. واکنش وزارت خارجه ایران نیز که بعد از سه روز در توئیتی ملایم صورت گرفت، حاکی از غافلگیری دستگاه دیپلماسی داشت. موضوعی که ابراهیم رئیسی را در دیداری نامتعارف و غیرهم وزن به مصاف معاون نخست وزیر چین که به نوشته خبرگزاری بلومبرگ ، به تازگی از رده های بالای قدرت برکنار شده، بفرستد تا مراتب اعتراض ایران را به چین اعلام کند. موضوعی که می توانست از سوی یک دیپلمات هم وزن چینی ها و نه دومین مقام عالی ایران انجام شود.

عبور منفعلانه رسانه های اصولگرا از چرخش چین

این رفتار چین، در رسانه های خودی بازتاب محافظه کارانه و توام با احتیاط داشت. روزنامه کیهان در تحلیل این رویداد نوشت «چین در حال ورود به جایی است که همواره «حیاط خلوت، گاو شیرده و یکی از دو رکن سیاست دو ستونی آمریکا در منطقه» محسوب می شد» روزنامه ایران که ارگان اطلاع رسانی دولت سیزدهم است هم با عادی انگاری رفتار چین نوشته «درک معادله قدرت در مناسبات راهبردی قابل پذیرش است!» اگرچه، سایت نورنیوز رسانه نزدیک به شورای امنیت ملی ایران، نزدیکی عربستان به چین را نزدیک شدن شریک امریکا به رقیب این کشور یعنی چین تفسیر کرده و نوشت «خطای اخیر پکن که سریعا با واکنش محکم ایران مواجه شد را نباید چنان بزرگ کرد که جنایات غرب را در مقابلش ندید»

چین کجاها به ایران رکب زد؟

فارق از آرای ممتنع یا مثبت چین در شورای امنیت سازمان ملل متحد در صدور شش قطعنامه علیه ایران در زمان ریاست جمهوری احمدی نژاد، در بیانیه مشترک اعراب و چین، از مشارکت «کشورهای منطقه» جهت رسیدگی به «پرونده هسته‌ای ایران» حمایت شده و این بیانیه، فعالیت‌های ایران در منطقه را «بی‌ثبات‌کننده» خوانده و «حمایت از گروه‌های تروریستی و فرقه‌ای و سازمان‌های مسلح غیرقانونی» را به ایران نسبت داده و خواستار پیش‌گیری از «اشاعه موشک بالستیک و پهپاد» شده؛ ضمن اینکه بیانیه مشترک چین و اعراب، «اطمینان حاصل کردن از ماهیت صلح‌آمیز برنامه هسته‌ای ایران» را لازمه حفظ امنیت و ثبات منطقه‌ای و بین‌المللی خوانده و در همین راستا خواستار همکاری ایران با آژانس شده است. آیا ایران در برابر چین انعطاف لازم را به خرج خواهدداد؟

مرور محورهای بیانیه مشترک ضدایرانی اعراب و چین، حاکی از توافق ضمنی آنها حول مبانی مورد نظر غرب برای توافق برجام۲و۳ است که قبلا با مخالفت ایران مواجه شده بود. آذرماه امسال، آیت الله خامنه ای در تعریف معنای برجام۲و۳ گفته بودند «برجام ۲ یعنی ایران حضور منطقه‌ای خود را کاملاً رها کند و برجام ۳ یعنی ایران متعهد شود که هیچ سلاح راهبردی و مهم مانند موشک و پهپاد تولید نکند تا در مقابل تهاجم، دست خالی باشد».

فهم چرایی چرخش چین به عربستان

روزنامه سات چاینا مورنیگ پست در تحلیلی نوشت: «موضع چین در مورد برنامه هسته ای ایران استفاده صلح آمیز آن به عنوان منابع انرژی بوده و اطمینان از استفاده صلح آمیز از برنامه هسته ای ایران یک اجماع بین المللی است» تحلیل روزنامه چینی، گویای این واقعیت است که بعد از گذشت ۱۷سال از روی کارآمدن احمدی نژاد وتحمیل قطعنامه های شورای امنیت به ایران، مهمترین شریک تجاری ایران نیز، متاثر از انفعال سیاست خارجی ایران در احیای برجام، ناامید از پیگیری پرونده حل مناقشات هسته ای از سوی دولت سیزدهم، صف خود را در سیاست خارجی بیش از گذشته در برابر ایران جدا کرده است.

برای فهم درست تر این معادله، باید به نقش برجسته تاثیر سیاست خارجی بر اقتصاد اشاره کنیم. حجم مبادلات تجاری چین و عربستان در سال ۲۰۲۱ بالغ بر ۳۰۴ میلیارد ریال بوده و در سه ماهه سوم سال جاری ۱۰۳ میلیارد ریال به ثبت رسیده است.

این در حالی است که اخیراً هم انعقاد قرارداد ۲۷ساله صادرات LNG از قطر انرژی به سینوپک چین خبرساز شده است. کارشناسان اقتصادی معتقدند به دلیل عدم توان صادراتی گاز ایران، قطر توانسته بازارهای بیشتری نسبت به ایران داشته باشد.

در سوی مقابل، تجارت ایران و چین در سال‌های ۱۳۹۵ تا ۱۳۹۹ در محدوده ۱۸ تا ۲۲ میلیارد دلار بود و در سال ۱۴۰۰ به ۲۶.۷ میلیارد دلار رسید. این ارقام اگرچه ثبات در مبادلات تجاری دو کشور را نشان می‌دهد، اما با نگاهی به شرکای تجاری چین، و به ویژه ارتباط تجاری چین با کشوری همچون عربستان، مشاهده می‌شود که در فاصله سالهای ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۰، رتبه ایران در بین شرکای چین از پله‌ی ۳۸ به ۴۳ تنزل پیدا کرده در حالی که رتبه عربستان از ۲۵ به ۲۴ ارتقا پیدا کرده است.

این همان موضوعی است که روزنامه چینی به تعداد کم متحدان ایران اشاره کرده که نزدیکی چین به عربستان، نخواهد توانست به دلیل نیاز ایران به چین در موقعیت تحریم ها، علیرغم ناراحتی ایران، به روابط این کشور با چین ضربه وارد کند. و این یعنی ایران با وجود موضع کنونی چین، مجبور به ادامه مسیرهای اقتصادی با این کشور است.

برجام ۲و۳ در عربستان بدون ایران

«نگاه به شرق» به عنوان یک رویکرد، که از آغاز دولت محمود احمدی‌نژاد در سیاست خارجی ایران مورد توجه قرار گرفت، همواره محور غرب-عربی را در همگرایی باهم در برابر ایران قرار داده است.

سیاست تنش با غرب، تا پایان دولت دهم ادامه پیدا کرد. در دولت‌های یازدهم و دوازدهم سیاست خارجی ایران بر روابط خارجی «متوازن»، که بر بهبود روابط با غرب تمرکز کرده بود، تغییر جهت یافت؛ با این همه روابط خارجی با همه قدرت ها از سوی حسن روحانی در سایه برجام دنبال شد و برنامه ۲۵ ساله همکاری‌های مشترک ایران و چین بر اساس آن سیاست را امضا کرد و مقدمات پیوستن ایران به سازمان همکاری شانگهای فراهم شد.

در دولت سیزدهم، همه انتظار داشتند که سیاست «نگاه به شرق» برای تعمیق روابط با چین و روسیه بیش از گذشته مورد توجه قرار گیرد اما ایران، این موازنه را رعایت نکرد و بیشتر تخم‌مرغ‌های خود را در سبد روسیه و جین گذاشت و از غرب غافل شد. موضوعی که استادان دانشگاه، از آن به عنوان یک «توهم» در «رابطه راهبردی» ایران با چین و روسیه یاد می کنند که به تعبیر فعالان سیاسی دولت رئیسی با شوآف پیش برد و تاکنون نیز منافعی برای ایران نداشته است.

فرمول ثابت شده‌ای در سیاست خارجی وجود دارد که بر مبنای آن، هر کشور نیازمند روابط متوازن با دنیا است؛ بر این اساس، اگر شما می‌خواهید توجه چین و روسیه را به خود جلب کنید، چین و روسیه باید بدانند که آن ها تنها انتخاب شما نیستند؛ و بالعکس، اگر شما می‌خواهید غرب به شما توجه کند، باید بداند که تنها انتخاب شما نیست.

ایران در بازی منافع غرب و شرق

کارشناسان سیاسی از برهم خوردن توازن سیاسی در داخل و خارج کشور خبر می دهند. این کارشناسان معتقدند «حاکمیت با عنوان استقلال و افزایش قدرت هسته‌ای و نظامی، هم با مردم میهن و هم با بخش عظیمی از جهان قهر کرده، یا در دام توطئه رقبا افتاده است. کشور از حالت توازن هم در عرصه داخلی و هم بین‌الملل خارج شده و تحریم‌های چند ده ساله توان ملی کشور را به ‌شدت تنزل داده است.»

این موضوع از سوی نمایندگان پارلمان ایران هم مطرح شده است. آنها معتقدند «غرب ما را به سمت شرق چین و روسیه هل داد. ما منافع خودمان را درست تعریف نمی‌کنیم، دوست و دشمن خود را دائمی فرض می‌کنیم»

نکته ای که دیپلمات های ایرانی از آن به «سردرگمی استراتژیک در سیاست خارجی»، و «ناکارآمدی دیپلماتیک» در استراتژیک خواندنِ «روابط ایران و چین» از سوی تهران یاد می کنند.

نه چین و نه روسیه، رفیق روز آخر نیستند

سابقه بازی روسیه با ایران در برجام و قبل تر از آن، رای مثبت چین و روسیه به قطعنامه های شورای امنیت علیه ایران در زمان احمدی نژاد، بی تعهدی روسیه در تکمیل راکتور بوشهر، بلوکه شدن پول های ایران در روسیه و چین، درگیری سیاسی ایران در جنگ روسیه با اوکراین، همه و همه نمایانگر بی اعتماد بودن شرکای سیاسی شرقی ایران است که متاسفانه در دولت سیزدهم با گسست سیاست خارجی رئیسی از غرب، توازن در سیاست را به نفع شرقی ها بهم زد.

سکوت ایران در برابر حمله چین به مسلمانان و تجاوز روسیه به اوکراین

سیاست خارجی ایران در دولت سیزدهم، به تمام معنا، هوای رفقای شرقی خود را داشته است. ایران نه در تجاوز روسیه به اوکراین علیه روسیه موضع گرفت و نه سالها قبل، در حمله چین به مسلمانان این کشور که به نسل کشی آنها منجر شد. اما حالا نمایندگان مجلس شورای اسلامی معتقدند اشتباه کردیم. یک عضو کمیسیون امنیت ملی می گوید «اگر ما همانطور که از مسلمانان مظلوم در فلسطین و میانمار حمایت کردیم، از نسل‌کشی اویغورها در چین انتقاد کرده بودیم، امروز طرف چینی اینقدر گستاخ نمیشد»

پیشنهادی مهم روی میز ایران

در یک نتیجه گیری که برخی رسانه های اصولگرا هم به آن معتقدند «به‌زعم چین، روابط ایران و غرب به وضعیت غیرقابل‌بازگشتی رسیده است و پکن می‌تواند با مانورهای دیپلماتیک امتیازات بیشتری به دست آورد». این همان ترجمه تحلیل نخبگان سیاسی در ایران است که می گویند «راهبرد ملی ایران همان است که سیاستمداران ملی گرا از امیرکبیر تا دکتر مصدق در پیش گرفتند : "موازنه منفی میان شرق و غرب ". یعنی نه به "چین و روس" و نه به" اروپا و آمریکا " باج ندهیم»

لذا برای برون رفت از این تنگنا در سیاست خارجی، پیشنهادی از سوی غالب کارشناسان سیاسی ارائه شده است که «به جای قهر با مردم و به جای قهر با جهان، تحول و توافق در داخل و توازن راهگشا و بن‌بست‌شکن در خارج، راه‌حلی است که فوریت دارد.» در یک صورتبندی کلی مسئله، ایران باید مسائل داخلی خود را به نحوی حل کند که «توافق ملی» حول سیاست خارجی شکل گیرد. در گام دوم راهکارهایی را اتخاذ کند تا با بهره گیری از ظرفیت دیپلمات های باتجربه خانه نشین شده، پرونده هسته ای ایران در آژانس برای همیشه بسته شود. لازمه این کار، رفع تمامی ابهامات جنبه های نظامی پرونده هسته ای ایران و احیای برجام است.

این دو راهکار، زمانی موفقیت آمیز خواهد بود که ایران در سیاست خارجی «منافع ملی» را دنبال کند و مسیر منافع ملی نه به اتکای مطلق به شرق یا غرب بلکه با درنظر گرفتن موقعیت ژئوپلیتیک ایران، با استراتژی «موازنه منفی» بین شرق و غرب حاصل خواهد شد. رویدادی که تا حد زیادی در برجام حاصل شده بود. آنچنان که انتظار می رود سیاستگذار ایرانی، با چشم باز، تغییر و تحول در روابط خارجی را ببیند و اسیر تئاتر ساده اندیشان منفعت طلب انقلابی نما، که منافع آنها در تنش با کشورها است نشود. موضوعی که متاسفانه در شناخت چین حاصل نشد.

آنچنان که نظامی گنجوی ۹۰۰ سال قبل چنین گفت:

ز چینی بجز چین ابرو مخواه

ندارند پیمان مردم نگاه

سخن راست گفتند پیشینیان

که عهد و وفا نیست در چینیان

بیشتر بخوانید

  • بدون آزادی رسانه ها فسادزدایی ممکن نیست

  • زیباکلام: کمیته حقیقت یاب باید با همه طرف ها صحبت کند

  • پیامد آشتی با مردم، عقب نشینی کشورهای عربی و چین

  • آیا قوه قضائیه محور «گفت وگوی ملی» می شود؟

  • محبی: التماس می‌کنیم دادگاه را از تلویزیون پخش کنید

۲۱۶۲۱۳

منبع خبر: خبر آنلاین

اخبار مرتبط: غافلگیری در ریاض/ برجام ۲و۳ در عربستان بدون ایران/آیا چین به ما رکب زد؟