چرا مذهبی نیستم و در باره ی مدیریت گذار چه فکر میکنم، سیاوش سهراب - Gooya News

چرا مذهبی نیستم و در باره ی مدیریت گذار چه فکر میکنم، سیاوش سهراب  - Gooya News
گویا

سیاوش سهراب - ویژه خبرنامه گویا

با اینکه چندان اهل مقاله نویسی نیستم، این سومین باری است که وادار میشوم بعلت اعتراض برخی از خوانندگان بمقاله قبلیم که اعتقادات مرا تا سر حد داعش و حزب الله برده بودند ، دست بقلم ببرم. و همین جا به جوانانی که انگشت اتهام بسوی نسل 57 نشان گرفته و این کلیشه تفکری در آنها ایجاد شده که علت فلاکت فعلی کشور این نسل بوده توصیه میکنم به گفت و گوی ف. م. سخن با روزنامه نگار پیش کسوت ، نوشابه امیری ، که از همان ابتدا جایگزینی استبداد نعلین بجای دیکتاتوری چکمه را پیش بینی کرده بود بدقت گوش دهند (1) تا برایشان روشن شود که این نسل با حسن نیت و نهایت کوشش مبارزاتش را برای کسب آزادی در میهنمان انجام داده ولی مسیر جبر تاریخ را نمیتوان باین سهولت تغییر داد و همیشه انتقاد بعد از وقوع حادثه ای بسیار ساده است مگراینکه خود منتقد هم در بحبوحه ی آن حوادث بوده باشد. بگذریم از این موضوع که این انتقادات در اثر یک سوء تفاهم ایجاد شده و درباره ی من ، همانطور که در این مقاله خواهید خواند ، صادق نیست.


ژان ژاک روسو در کتاب اعترافات خود می نویسد که فکر نمیکند کسی در دنیا با صراحت وی مکنونات درونی و مسائل شخصی خود را منتشر کرده باشد. گرچه من در مقاله ی قبلی تفتیش عقاید را بسیار ناشایست خوانده بودم ، این اعتراضات مخاطبین مرا وامیدارد که اعتقادات شخصی خود را که به هیچ احدی مربوط نیست بطور عمومی بازگو نموده و سعی کنم صداقت و صراحت روسو را داشته باشم.

من از نوجوانی به تحقیق در امور مذهبی خیلی علاقه داشتم. و در شانزده سالگی یک جلد قطور تورات و انجیل را خریدم و با همشاگردی های مسیحیم بحث دینی میکردیم. در ادیان جدید مثل آئین بهائیت هم کنجکاو بودم و حتی برای مدتی تغییر عقیده دادم. تمام مطالبی را که از بهائیان می شنیدم ، مدرن بود و بدوران امروزی میخورد. مثل صلح جهانی ، وحدت عالم انسانی تحت یک حکومت جهانی و یک زبان واحد ، تساوی حقوق زن و مرد و امثال اینها. ولی من چون فردی منتقد هستم و ذاتا علمی فکر میکنم ، کتب بهائی را بیشتر مطالعه کردم و سوالاتی برایم پیش آمد که بی پاسخ ماند. مثلا چرا بر خلاف حکم تساوی حقوق زن و مرد دربیت العدل اعظم که از طرف نمایندگان همه ی کشورها انتخاب میشود و قوه ی اجرائیه ی تمام جهان است زنان اجازه ی انتخاب شدن ندارند. این سوالی را که من چند دهه پیش کرده بودم ، مهرانگیز کار نیز در این اواخر مطرح کرده بود و جوابی از بهائیان دریافت ننموده بود. چرا زیارت حج منزل بهاالله در عکا فقط وظیفه ی مردان است نه زنان؟ چرا خانه ی مسکونی و لباسهای یک مرده به پسر ارشد میرسد نه بدختر ارشد؟ چرا در تقسیم ارث بجز نزدیکترین افراد خانواده ، در مورد بقیه ی فامیل مثل خاله و عمه و دائی و عمو و فرزندان آنها همیشه مذکر بر مونث مرجح است؟

چرا مثل اسلام در بهائیت برای دزدهائی که این عمل را تکرار میکنند مجازات و تعرض بدنی در نظر گرفته شده؟ چون در حکومت اسلامی دست دزد را قطع میکنند و در یک کشور با مذهب رسمی بهائی یک داغ به پیشانی دزد میزنند که همه ببینند دزدی کرده است. چرا مثل اسلام در بهائیت هم جنسگرائی حرام است؟ چرا در کتاب احکام بهائی (کتاب اقدس) اجازه داده شده مردها همزمان دو زن بگیرند ولی زنها یک شوهر؟ چرا اگر یک بهائی طرد شد ، حتی نزدیکترین فرد خانواده اش هم دیگر اجازه ندارد با او صحبت کند؟

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: چرا مذهبی نیستم و در باره ی مدیریت گذار چه فکر میکنم، سیاوش سهراب - Gooya News