رمزگشایی از سرمایه اجتماعی «حاج قاسم»

رمزگشایی از سرمایه اجتماعی «حاج قاسم»
خبرگزاری دانشجو

 به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری دانشجو، چند روز بیشتر به سومین سالگرد شهادت سردار پرآوازه و قهرمان جبهه مقاومت، شهید حاج قاسم سلیمانی باقی نمانده است. این مناسبت مهم را از زوایای گوناگون می‌توان دید و تحلیل و روایت کرد، ولی شاید یکی از ابعاد مهم و قابل توجه این واقعه، پرداختن به چرایی تجلیل بی‌نظیری است که نه فقط مردم ایران بلکه مردم عراق و لبنان و... از این بزرگمرد به عمل آوردند؛ به‌راستی راز و رمز سرمایه اجتماعی عظیم حاج قاسم چه بود؟

پاسخ به این سوال را نیز با نگاه‌های متفاوتی می‌توان داد از تمرکز بر اخلاص او گرفته تا شجاعت و رشادت او و از کاریزماتیک دانستن شخصیت وی تا ایستادگیش در برابر منافع نامشروع آمریکا و رژیم صهیونسیتی.

آنچه این یادداشت می‌خواهد به آن بپردازد ضمن تأیید و تأکید بر تأثیر موارد فوق، سه مولفه‌ای است که در رفتار، بیان و عملکرد این قهرمان بزرگ می‌توان یافت و سرمایه‌ی اجتماعی او را که سرمایه‌ی اجتماعی نظام و انقلاب بود محصول این سه مولفه دانست. سه مولفه‌ای که می‌تواند برای افراد دیگر نیز این دارایی ارزشمند را رقم بزند.

شهید سلیمانی، سردار دل‌ها نامیده می‌شود، زیرا او رابطه‌ای نزدیک و صمیمانه با مردم داشت. حاج قاسم دل‌ها را تسخیر کرده بود، چون به شدت در برابر مردم و بویژه خانواده‌ی شهدا و رزمندگان، متواضع و نگاهش به مردم نگاهی مهرورزانه و خدمتگزارانه بود.

دشمنانش او را ژنرالی شجاع، باهوش و در عین حال بسیار با ابهت و خطرناک می‌دانستند، اما حضور مستمرش بین مردم و حتی در خطوط مقدم جبهه و نوع مواجهه‌اش با رزمندگان، نشانی از ژنرال‌های پرطمطراق معمول جهان نداشت.

این نظامی برجسته و پر‌سابقه، در کنار ارتباط صادقانه و متواضعانه با مردم، ارتباطی وثیق و همراه با خضوع و خشوع با خداوند داشت؛ ارتباطی که معنویت و بندگی را برای او به ارمغان آورده بود.

همه این نکات و نکاتی دیگر از این دست را در واژه‌ی «ارتباط» می‌توان خلاصه کرد.

حاج قاسم، اهل اقدام و عمل بود؛ وعده و وعیدهایش، حساب‌شده و معمولا قول صادق بود فلذا شخصیتی قابل اتکا داشت. وقتی در تاریخ اول مهر ۱۳۹۶ بشارت پایان «حکومت داعشی» را در کمتر از سه ماه آینده داد، هم داعش و حامیانش هراسناک شدند و هم برق امید در چشمان جبهه مقاومت و زخم خوردگان از داعش تابید چرا که این وعده را یک انسان صادق الوعد میداد و این وعده در تاریخ ۳۰ آبان ۹۶، یعنی دو ماه بعد محقق شد!

این ویژگی را در واژه «اعتماد» خلاصه می‌کنم؛ و سومین ویژگی، «اقناع». سپهبد سلیمانی ضمن اینکه ژنرال و نظامی عالی رتبه‌ای بود، یک دیپلمات برجسته و البته انقلابی بود لذا نیازمند قدرت تحلیل و تبیین و نهایتاً اقناع بود تا بتواند شخصیت‌های متعدد و در سطوح عالی و با سلایق مختلف را نسبت به مسائل پیچیده منطقه توجیه، قانع و همراه سازد. به‌طور مثال او از سویی باید با مراجع بزرگ عراق بویژه حضرت آیت‌الله العظمی سیستانی مراوده‌ای سازنده برقرار می‌کرد و در حوزه‌ای دیگر سیاستمداری کهنه کار و پیچیده مثل پوتین را برای همراهی در سوریه متقاعد می‌ساخت.

راه سردار سلیمانی برای پشتیبانی جبهه مقاومت در داخل کشور نیز چندان هموار نبود لذا او بخصوص در مقاطعی می‌بایست مسئولان و کارگزاران وقت کشور را نیز نسبت به تحولات جبهه مقاومت و باید‌ها و نباید‌هایش توجیه و اقناع می‌کرد.

اقناعی که او در این سطوح ایجاد می‌کرد، به توفیقات بیشتر او در در جبهه مقاومت منجر می‌گردید و مجدداً اعتماد به او و تدابیرش را افزایش می‌داد و این اعتماد به جای غرور، او را در برابر مردم متواضع‌تر و ارتباطش با مردم را قوی‌تر می‌کرد و این چرخه هم افزا، همچنان می‌چرخید و با چرخشش، سرمایه اجتماعی بیشتری تولید می‌نمود.

حال با توجه به آنچه به اجمال اشاره گردید، سه ویژگی یا مولفه «ارتباط»، «اعتماد» و «اقناع» را باید از مهمترین ویژگی‌های سردار سلیمانی در تولید «سرمایه‌ی اجتماعی» دانست، سه مولفه‌ای که رهبر حکیم انقلاب اسلامی به بیان‌های مختلف و مکرراً به دولتمردان و کارگزاران کشور در همه سطوح، و همچنین نهاد روحانیت و ائمه جمعه توصیه کرده اند و آن‌ها با درس گرفتن از مکتب سردار سلیمانی و توجه بیشتر به این سه مولفه می‌توانند برای خود و نظام، سرمایه اجتماعی بسازند و مطمئن باشند در صورت تعلل یا عدم توفیق در هرکدام از این سه ویژگی، این سرمایه را از دست خواهند داد.

منبع خبر: خبرگزاری دانشجو

اخبار مرتبط: رمزگشایی از سرمایه اجتماعی «حاج قاسم»