کرسیهایی که گرمابخش این روزهای خانههای بیگاز شدند
ایسنا/خراسان رضوی دهه هشتاد و نودیها شاید لذت رفتن زیر کُرسی و چراغانیهای شبهای زمستان زیر لحاف و کرسی گرم را حس نکرده باشند؛ اما من و هم سالانم و قدیمیترها خوب میدانند کرسیهای قدیم در روزهای پاییز و زمستان چه صفایی در خانهها به پا میکرد.
آن روزها از وسط تابستان تدارک خاکه زغال و آمادهسازی لحاف و کرسی آغاز میشد و این امر تا وسط چله زمستان ادامه داشت. هر چه هوا سردتر میشد کرسی بیشتر میچسبید. در شبهای طولانی زمستان پدربزرگها صحنهگردان میدان خاطره گویی، قصهگویی و پند و اندرز دادنهای شبانه میشدند و خلاصه کلاس درس شبانهای برای کودکان و نوجوانان برپا میکردند که نگو و نپرس.
کرسیها غیر از آنکه در بسیاری از خانهها وسیله گرمایشی بود، اهل خانه را دور هم جمع میکرد، اعضای خانواده با نشستن، روبروی هم قرار میگرفتند و چهره به چهره باهم گفتگو میکردند. در تمامی خانهها در شهر و روستا ثروتمند و کم درآمد کُرسی وجود داشت و دل کندن از آن سخت بود.
خاطرهانگیزترین دوران زندگی کودکی و نوجوانیمان زیرکرسی رقم خورد، اما امروز تلفنهای همراه (پیامک، بازیها، تلگرام و...)، کامپیوتر و اینترنت، تلویزیونها فرصت دورهم نشستن را از اعضای خانوادهها گرفته است.
این روزها با سرد شدن هوا، قطعی گاز و از طرفی ضرورت صرفهجویی در مصرف گاز و برق سبب شد تا دل افرادی مثل من ناخودآگاه هوای کرسی بکند. محمد تقی مجیدی یکی از هنرمندانی است که هنوز هم با خلاقیت و دستهای پرتوان خود، کُرسی میسازد و با این کار گرمابخش خانههای مردم میشود.
او که با شیرینی کلامش ما را به سالهای دور زیر کرسی خانه بزرگترها برد، به ایسنا گفت: هنر نجاری را از پدر به ارث بردهام و اولین کار چوبیام را در ۱۱ سالگی ساختم.
مجیدی که اکنون ۶۵ سال سن دارد، افزود: از کودکی در کارگاه نجاری پدرم، به تماشا و یادگیری این هنر مشغول بودم و البته ایشان هم دوست داشت که سه فرزندش این هنر را یاد بگیرند و همیشه دعای خیر برایم داشت و برکت زندگیام را از دعاهای پدر و مادرم میدانم.
وی اظهار کرد: پس از اینکه پدرم از فیضآباد به روستای سرحوضک کاشمر هجرت کرد، یکی از بزرگان روستا برایش کار رو به راه کرد و در همین روستا زندگی مشترکش را شروع نمود و از صبح تا شب سرکار میرفتیم.
این نجار کاشمری خاطرنشان کرد: آن زمان روزانه یک کُرسی میساختیم چون در قدیم یکی از مهمترین وسیله خانه نوعروسان، کُرسی و صندوق چوبی بود که در لیست وسایل جهیزیه دختران وجود داشت.
وی که یادش آمد کرسیها را دانه یک تومان درست میکرده و میفروخته و گذران زندگی میکرده، ادامه داد: کمکم از روستا به شهر آمدم و مغازهای در خیابان مدرس اجاره کردم. کدخدای روستای مهدیآباد که دوست پدرم بود، من را تأیید کرد. همین موضوع موجب تعجب صاحب مغازه شد که چگونه او مرا میشناسد و من گفتم هنرمان باعث شده اغلب مردم مرا بشناسند.
مجیدی عنوان کرد: کارمان رونق داشت و تمامی ایام سال سفارش کار داشتیم. آن زمان ساخت دربهای دو لَتی و چهار لَتی، کرسی، صندوق، دار قالی و... از مهمترین تولیدات دستی نجاران بود.
وی گفت: برای ساختههای چوبیمان از جمله کرسی که نیاز به چوب خوب داشتیم با اره دو سر با برادرانم به آبگرم خلیلآباد میرفتیم و چوب درختان چنار را برش و خشک میکردیم و برای درست کردن بهترین دست سازه به مغازه میآوردیم.
مجیدی با بیان اینکه رونق ساخت کُرسی بیشتر متناسب با فصل زمستان بود و البته الان هم به خصوص در این شرایط بی گازی افرادی پیگیرند که برای آنها کُرسی درست کنم، گفت: برای یکی از دوستانم زمانی که در روستای نقاب کار میکردم، در شروع زندگی مشترکش کٌرسی درست کردم و چند وقت پیش درخواست ساخت صندوق چوبی داشت و از او پرسیدم کرسی که برایش درست کردم کجاست؟ گفت: فقط یکی از تختههای رویی کرسیاش کمی سوخته است ولی هنوز پس از ۵۰ سال قابل استفاده است.
وی که حاصل زندگی مشترکش پنج فرزند است، عنوان کرد: خیلی دوست داشتم فرزندانم، این هنر را ادامه دهند؛ پسر بزرگم چندین سال این هنر را به خوبی فراگرفت و کار میکرد ولی الان راننده ماشین سنگین است که البته به فرزندان برادرم هم نجاری یاد دادم.
این نجار کاشمری گفت: پس از مدتی زمین مغازهام را در محله خرمنها (ابتدای خیابان امام موسیصدر و خیابان اکبرنژاد فعلی) خریداری کردم و سالها در این مکان مشغول به کار بودم. در همین زمین خانهام را ساختم و دربهای چوبی که نصبکردهام هنوز قابلاستفاده است.
وی با بیان اینکه در گذشته دربهای چوبی رونق داشت، الان با سرقت دربهای آهنی باغها، مجدداً متقاضی درب چوبی برای باغ زیاد شده است.
این نجار قدیمی با بیان اینکه بهترین چوب برای پایههای کُرسی، چوب چنار است چون عمر و مقاومت کُرسی را بیشتر میکند که بنا بر سلیقههای مختلف در اندازههای بزرگ و کوچک میساختم.
مجیدی افزود: همیشه دوست داشتم از طریق کارم مخارجم را تأمین کنم و اینک پساندازی دارم؛ همیشه تلاش کردم لقمه حلال به خانه ببرم و خداوند برکتش را هم به زندگیام داده و زمانی که همسرم زنده بود در همین مکان هر روز میزبان دوستان و آشنایان از روستا بودیم و از آنها تا جایی که در توان داشتیم پذیرایی میکردیم.
وی با بیان اینکه دستگاهها و تجهیزات فراوانی برای کار نجاری درست شده که به کمک نجارها آمده و کارهای آنها را آسان کرده، عنوان کرد: در این روزهای سرد سال آرزوی گرمی محفل خانوادهها را برای همه دارم و امید دارم دور همیهای پای کُرسی مثل گذشته رونق بگیرد و همه شاد و سرزنده باشند.
هرچه ما به سمت زندگی ماشینی، پیشرفتهایم و از وسایل گرمایشی متنوعی همانند شوفاژ، فنکوئل، چیلر، بخاری و شومینههای گازی و… در منازل استفاده و سیستمهای گرمایش از کف، دیوارهها و سقف در طراحی و ساخت خانههای امروزی استفاده کردهایم از فضای زندگی سنتی دور شدیم، صفا و صمیمیت جمع شدن دور کُرسی و بهره بردن از گرمای آن نیز کمرنگ و سردتر شده و گاهی اعضای یک خانواده هفتهها دورهم جمع نمیشوند و با یکدیگر صحبت و مشورت نمیکنند ولی خوشبختانه دوباره اندک خانوادههایی به کرسیهای قدیمی روی آوردهاند و بار دیگر با نشستن دور آن صفا و صمیمیت را برای خود به ارمغان آوردهاند که امیدواریم سنت دیرینه دور همیهای کنار کرُسی برگرمی خانوادهها بیفزاید.
انتهای پیام
منبع خبر: ایسنا
اخبار مرتبط: کرسیهایی که گرمابخش این روزهای خانههای بیگاز شدند
حق کپی © ۲۰۰۱-۲۰۲۴ - Sarkhat.com - درباره سرخط - آرشیو اخبار - جدول لیگ برتر ایران