اتاق مرگ؛ اتاقی برای شکنجه سفید - Gooya News

اتاق مرگ؛ اتاقی برای شکنجه سفید  - Gooya News
گویا

اعدام مصنوعی، اتاق مرگ و دارو؛ روایت تکان‌دهنده حسین شهروی، ورزشکار بازداشتی

سولماز ایکدر - ایران وایر

چشم‌هایم را که باز کردم، در یک اتاق سفید بودم؛ اتاقی با دیوارها، کف، سقف و نور سفید. فقط سفیدی می‌دیدم. چند لحظه بعد از این که چشمانم را باز کردم، صدایی گفت فرزندم، تو مُرده‌ای!

فکر می‌کنی چرا مرده‌ای؟ چه اتفاقی برایت افتاده؟ چه گناهی مرتکب شده‌ای؟

داد می‌زدم که نه، هنوز زنده‌ام. ترسیده بودم. فریاد می‌کشیدم تا دوباره از هوش رفتم. بعد که به بند برگشتم، متوجه شدم به اتاق مرگ برده شده بودم؛ اتاقی برای شکنجه سفید در زندان تهران بزرگ (فشافویه).»

این روایت یکی از شکنجه‌هایی است که «حسین شهروی»، ورزشکار زندانی برای اعتراف اجباری تحمل کرده است.

یکی از نزدیکان خانواده شهروی آن‌چه را که بر حسین و خانواده‌اش در این چند ماه گذشته، برای «ایران‌وایر» روایت کرده است؛ روایت شکنجه‌هایی که حسین برای خانواده‌اش گفته است.

«حسین شهروی» چهارم آبان ۱۴۰۱ نزدیک بلوار «شاهد» در «تهرانپارس» توسط لباس شخصی‌ها ربوده شد.

او که از سال ۹۰ سنگ‌نوردی را آغاز کرده است، شغلی در همین رابطه، یعنی کار در ارتفاع داشت.

👈مطالب بیشتر در سایت ایران وایر

ساعت ۱۰ شب چهارم آبان، حسین و همکارش «ریحانه» در ماشین صاحب کارشان «مجید» در حال برگشتن از سر کار بودند. صاحب کارشان چند دقیقه‌ای ماشین پیکاپ را که پشتش ابزار کارشان شامل طناب، هارنس، کارابین، تسمه، سیم بکسل، سطل رنگ و فرچه‌های مخصوص، اسید شست‌وشوی ساختمان، بنزین برای موتور و برق و ... بود را مقابل منزلش پارک می‌کند و از ماشین خارج می‌شود. همان زمان، چند لباس شخصی موتور سوار ماشین را دوره و اعلام می‌کنند که ماشین مشکوک است. آن‌ها بالاپوش‌های تن حسین و ریحانه را روی سرشان می‌کشند و ماشین را با سرنشینانش می‌دزدند.

این آدم‌ربایی، نقطه آغازی برای چهار تن از بازداشتی‌های اعتراضات سراسری می‌شود.

منبع خبر: گویا

اخبار مرتبط: اعدام مصنوعی، اتاق مرگ و دارو؛ روایت حسین شهروی، ورزشکار بازداشتی