Sedaghatsiz, S01E135

   
Sedaghatsiz Serial Part 135

درین با عصبانیت وارد خانۀ آسیه می‌شود و از ولکان توضیح می‌خواهد. ولکان از دیدن درین شوکه می‌شود. آسیه سعی دارد توضیح بدهد که بخاطر ریختن شراب در حال درآوردن لباس ولکان بوده تا آن را بشوید. درین با داد و بیداد می‌گوید متوجه نقشه‌های آسیه هست. ولکان می‌خواهد درین را آرام کند و او را از خانه بیرون می‌برد. آسیه با دریا تماس می‌گیرد و می‌گوید می‌توانند به خانه برگردند. دریا به بهانۀ رفتن به توالت به اتاق ولکان و درین می‌رود و دسته کلید علی را توی کلید درین می‌گذارد. سپس به سالن برمی‌گردد و به علی می‌گوید بروند.

درین در ماشین خودش است و گریه می‌کند. ولکان او را تعقیب می‌کند و مدام تماس می‌گیرد اما درین جواب نمی‌دهد. ولکان مقابل ماشین درین می‌پیچد و او را پیاده می‌کند. درین با گریه و فریاد می‌گوید آسیه برای آن‌ها تله گذاشته و عمداً علی را به خانۀ آن‌ها فرستاده تا خودش با ولکان تنها باشد و در خانه را هم به عمد باز گذاشته تا درین داخل بیاید و آن‌ها را ببیند. ولکان از او می‌خواهد در ذهنش سناریو نسازد. درین بیش‌تر عصبانی می‌شود. ولکان او را به خانه می‌برد.

دریا و علی به خانۀ آسیه می‌روند. علی به آسیه می‌گوید کلیدش را گم کرده. آسیه یادش می‌آید که کلید علی را پنهانی برداشت و به دریا داد تا آنرا در خانۀ ولکان بگذارد تا توجیهی برای باز بودن در خانه‌اش داشته باشد. او می‌خواهد ثابت کند که درین خودش کلید علی را برداشته و وارد خانه شده و به آسیه تهمت زده. علی علت این‌که ولکان به خانه نیامده و پیش آسیه بود را می‌پرسد. آسیه می‌گوید باید با ولکان صحبت می‌کرد و این به صلاح بود.

درین در خانه با گونول بحث می‌کند و می‌گوید آسیه برای او تله گذاشت تا او را اذیت کند. گونول ولکان را به خاطر رفتن به خانۀ آسیه مقصر می‌داند. درین عصبی می‌شود و می‌گوید همۀ این‌ها تقصیر گونول است که نگذاشت آسیه از آنجا برود. دریا و آسیه در خانه مشغول صحبت‌اند و آسیه در مورد نقشۀ بعدی‌اش به دریا می‌گوید.

صبح ولکان سعی دارد دل درین را به‌دست بیاورد و پیشنهاد می‌دهد شب به رستوران بروند. درین اول سرد برخورد می‌کند اما در واقع از رفتارهای عاشقانۀ ولکان ذوق می‌کند. ولکان به درین قول می‌دهد که اتفاقات شب گذشته دیگر تکرار نمی‌شود سپس به شرکت می‌رود.

علی با آسیه در خانه مشغول خوردن صبحانه هستند. ولکان با آسیه تماس می‌گیرد اما آسیه جواب نمی‌دهد. ولکان با علی تماس می‌گیرد و از او خبر می‌گیرد. علی به ولکان می‌گوید کلیدش را گم کرده و شاید در خانۀ آن‌ها مانده باشد. بعد از قطع تماس علی علت این‌که آسیه جواب ولکان را نداد می‌پرسد. آسیه می‌گوید بهتر است از ولکان فاصله بگیرد، چون درین اجازه نمی‌دهد آنها زیاد در ارتباط باشند و او را اذیت می‌کند.

ولکان با دریا تماس می‌گیرد و در مورد شب گذشته از او سؤال می‌کند. دریا می‌گوید آسیه بخاطر این‌که دریا ماجرای لندن رفتن او را به ولکان گفته بود عصبی بود و می‌خواست خودش با ولکان صحبت کند برای همین از او خواست علی را به خانۀ ولکان برود تا خودش با او تنها باشد و صحبت کند.

جیران به اتاق دریا می‌رود و می‌گوید درد دارد و از او می‌خواهد که معاینه‌اش کند. در رستوران سرجون پیش نیل می‌آید و بلیط سفر به مالدیو برای ماه عسل را به او نشان می‌دهد. نیل خوشحال می‌شود و سرجون را بغل می‌کند.

ولکان به مدرسه پیش علی می‌رود. علی از این‌که درین در رابطۀ ولکان و آسیه دخالت می‌کند و باعث ناراحتی آسیه می‌شود از او گلایه می‌کند سپس در مورد خرید هدیۀ تولد برای آسیه با او مشورت می‌کند. پلین به بیمارستان به دیدن آسیه می‌رود. آسیه در او در مورد جزییات سمیناری که در استانبول دارد می‌گوید و از او می‌خواهد یک اتاق دو نفره در هتل به اسم آراز آتش اوغلو در پرونده سمینار ثبت کند.

جیران با درین تماس می‌گیرد و می‌گوید حالش بد بوده اما دریا او را معاینه کرده و هیچ مشکلی ندارد. جیران از طریق درین متوجه می‌شود که نیل و سرجون به ماه عسل می‌رود و ناراحت می‌شوند. گونول و جاویدان به بیمارستان می‌روند و نِوین و آسیه را در اتاق جلسه می‌بینند. نِوین به گونول می‌گوید آسیه برای سمینار بیمارستان به استانبول می‌رود و در این باره صحبت می‌کنند. گونول بابت ریاست بیمارستان و خیریه و رسیدگی به همۀ کارها به آسیه طعنه می‌زند و آسیه هم جواب او را می‌دهد و با خونسردی بیرون می‌رود.

در خانه درین با جیران مشغول صحبت در مورد ولکان است و از کار او عصبانی‌ست. او تصمیم می‌گیرد از طریق اونور حسادت ولکان را برانگیزد. درین با اونور تماس می‌گیرد و می‌گوید می‌خواهد او را ببیند. اونور یادآوری می‌کند که درین متأهل است و او با زن متأهل کاری ندارد. درین می‌گوید ازدواج او و ولکان روی کاغذ است و در حال طلاق گرفتن هستند و قول می‌دهد که ولکان دیگر مزاحم دیدار آن‌ها نخواهد شد.

ممنون از این‌که با من همراه بودید، خدانگهدار.

Next Episode - Sedaghatsiz Serial Part 136 Previous Episode - Sedaghatsiz Serial Part 134

منبع خبر: پندار

اخبار مرتبط: Sedaghatsiz, S01E135